قضیه حملیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
قضيّۀ حمليّه  
قضيّۀ حمليّه (Attributive proposition) 


اصطلاحی در [[منطق]]. [[قضیه|قضیه‌]]<nowiki/>ای که در آن چیزی را بدون هیچ شرطی به چیز دیگر اسناد داده باشیم. و آن يا موجبه است، یـا سالبه؛ مانند «اساس‌الاقتباس تأليف خواجه نصير طوسی است. اساس‌الاقتباس تأليف ابن سینا نیست».
اصطلاحی در [[منطق]]. در اصطلاح منطق، حمل یعنی چیزی را به چیزی به ایجاب یا سلب اسناد دادن، و به عبارت دیگر؛ حکم به اتحاد بدون شرط دو چیزی است که نوعی مغایرت میان آنها وجود دارد؛ براین اساس قضیۀ حملیه [[قضیه|قضیه‌]]<nowiki/>ای است که در آن چیزی را بدون هیچ شرطی به چیز دیگر اسناد داده باشیم. و آن يا موجبه است یا سالبه؛ مانند «[[اساس الاقتباس|اساس‌الاقتباس]] تأليف [[نصیرالدین طوسی، ابوجعفر محمد (طوس ۵۹۷ـ کاظمین ۶۷۲)|خواجه نصير طوسی]] است. اساس‌الاقتباس تأليف [[ابن سینا، حسین بن عبدالله (خرمیثن ۳۷۰ـ همدان ۴۲۸)|ابن سینا]] نیست».


اطلاق قضية حملیه بر قضية مـوجبه به حقیقت است و بر قضیه سالبه به مجاز . چه در قضیه سالبه درواقع چیزی بر موضوع حمل نمی شود ، بلکه از آن سلب می شود . قضیه حملی درحال ایجاب بیان کننده هو هویه ( اینهمانی ) است و درحـال سـلب بیان کننده غیریت و این نه آنی . مقصود از هوهو این است که همان که موضوع است  محمول هم هست ، یعنی منصف است به وصف محمول ، نه اینکه در خارج دو چیز جداگانه باشند . مثلاً مقصود از « هر انسانی حیوان است ، این است که هر یک از آحاد انسان مثلاً احمد و پرویز و هوشنگ که متصف به انسانند ، همان افراد متصف به حیوان نیز هستند . بعبارت دیگر موضوع و محمول دو موجود خارجی نیستند ، بلکه همان فرد که به وصف عنوانـي مـوضوع موصوف است ، همان فرد بعينه به وصف محمول نیز موصوف است . البته مراد از اينهماني موضوع و محمول اينهماني مصداقی است ، والا موضوع و محمول از حيث مفهوم متغایرند . چه اگر از حيث مفهوم هم اینهمانی داشته باشند ، حمل مفید علم جدیدی نخواهد بود . پس بین موضوع و محمول از جهتی باید وحدت و اتحاد باشد ، و از جهتی دوگانگی و مغایرت . اتحاد در وجود خارجی است ( یعنی هر دو به یک وجود موجود هستند ) و مغایرت در مفهوم .
اطلاق قضيۀ حملیّه بر قضيۀ موجبه به حقیقت است و بر [[قضیه سالبه|قضیۀ سالبه]] به مجاز . چرا که در قضیۀ سالبه درواقع چیزی بر [[موضوع]] حمل نمی‌شود، بلکه از آن [[سلب]] می‌شود. قضیۀ حملی در حال [[ایجاب]] بیان‌کنندۀ هو هویه (این‌همانی) است و درحال سلب بیان‌کنندۀ غیریت و «این نه آنی». مقصود از هو هو این است که همان که موضوع است [[محمول]] هم هست. یعنی متصف است به وصف محمول، نه این‌که در خارج دو چیز جداگانه باشند. مثلاً مقصود از «هر انسانی حیوان است» این است که هر یک از آحاد انسان مثلاً احمد و پرویز و هوشنگ که متصف به انسانند، همان افراد متصف به حیوان نیز هستند. به عبارت دیگر: موضوع و محمول، دو موجود خارجی نیستند، بلکه همان فرد که به وصف عنوانی موضوع موصوف است، همان فرد به‌عينه به وصف محمول نیز موصوف است. البته مراد از اين‌همانی موضوع و محمول، اين‌همانی مصداقی است؛ وگرنه موضوع و محمول از حيث مفهوم متغایرند. چه اگر از حيث مفهوم هم این‌همانی داشته باشند، حمل مفید علم جدیدی نخواهد بود. پس بین موضوع و محمول از جهتی باید وحدت و اتحاد باشد، و از جهتی دوگانگی و مغایرت. اتحاد در وجود خارجی است (یعنی هر دو به یک وجود موجود هستند) و مغایرت در مفهوم.
----
 
 
 
<br />
[[رده:فلسفه ، منطق و کلام]]
[[رده:فلسفه ، منطق و کلام]]
[[رده:منطق]]
[[رده:منطق]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۳

قضيّۀ حمليّه (Attributive proposition)

اصطلاحی در منطق. در اصطلاح منطق، حمل یعنی چیزی را به چیزی به ایجاب یا سلب اسناد دادن، و به عبارت دیگر؛ حکم به اتحاد بدون شرط دو چیزی است که نوعی مغایرت میان آنها وجود دارد؛ براین اساس قضیۀ حملیه قضیه‌ای است که در آن چیزی را بدون هیچ شرطی به چیز دیگر اسناد داده باشیم. و آن يا موجبه است یا سالبه؛ مانند «اساس‌الاقتباس تأليف خواجه نصير طوسی است. اساس‌الاقتباس تأليف ابن سینا نیست».

اطلاق قضيۀ حملیّه بر قضيۀ موجبه به حقیقت است و بر قضیۀ سالبه به مجاز . چرا که در قضیۀ سالبه درواقع چیزی بر موضوع حمل نمی‌شود، بلکه از آن سلب می‌شود. قضیۀ حملی در حال ایجاب بیان‌کنندۀ هو هویه (این‌همانی) است و درحال سلب بیان‌کنندۀ غیریت و «این نه آنی». مقصود از هو هو این است که همان که موضوع است محمول هم هست. یعنی متصف است به وصف محمول، نه این‌که در خارج دو چیز جداگانه باشند. مثلاً مقصود از «هر انسانی حیوان است» این است که هر یک از آحاد انسان مثلاً احمد و پرویز و هوشنگ که متصف به انسانند، همان افراد متصف به حیوان نیز هستند. به عبارت دیگر: موضوع و محمول، دو موجود خارجی نیستند، بلکه همان فرد که به وصف عنوانی موضوع موصوف است، همان فرد به‌عينه به وصف محمول نیز موصوف است. البته مراد از اين‌همانی موضوع و محمول، اين‌همانی مصداقی است؛ وگرنه موضوع و محمول از حيث مفهوم متغایرند. چه اگر از حيث مفهوم هم این‌همانی داشته باشند، حمل مفید علم جدیدی نخواهد بود. پس بین موضوع و محمول از جهتی باید وحدت و اتحاد باشد، و از جهتی دوگانگی و مغایرت. اتحاد در وجود خارجی است (یعنی هر دو به یک وجود موجود هستند) و مغایرت در مفهوم.