دختر سروان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
دختر سروان (Kapitanskaja docka)<br>
دختر سروان (Kapitanskaja docka)<br>


رمانی تاریخی، نوشتۀ [[الکساندر پوشکین (۱۷۹۹ـ۱۸۷۳)|الکساندر پوشکین]]، به زبان روسی، منتشرشده در ۱۸۳۶. افسر جوانی به نام گرینیوف به همراه گماشتۀ جوانش، ساولیچ، برای ادامۀ خدمت راهی طولانی را طی می‌کنند و به پاسگاهی در بلوگلورسک می‌رسند. ستوان جوان عاشق ماریا میرنووا، دختر فرمانده پایگاه می‌شود و با پوابرین خیانت‌کار دوئل می‌کند. در همین اثنا، پوگاچف شورشی به پاسگاه حمله می‌کند و گرینیوف را به اسارت می‌برد و چون درمی‌یابد که او همان کسی است که روزگاری پوستین خود را بدو بخشید، او و ماریا را آزاد می‌کند. ستوان جوان به خیانت متهم می‌شود، اما براثر تلاش‌های ماریا، امپراتریس کاترین او را می‌بخشد. سبک موجز، روایت‌پردازی استادانه، و درهم‌تنیدگی تاریخ و داستان در این رمان همواره ستوده شده است. [[تولستوی، لیون (۱۸۲۸ـ۱۹۱۰)|تولستوی]]، در نوشتن ''[[جنگ و صلح]]'' از این رمان تأثیر گرفت.
رمانی تاریخی، نوشتۀ [[پوشکین، الکساندر|الکساندر پوشکین]]، به زبان روسی، منتشرشده در ۱۸۳۶م. افسر جوانی به نام گرینیوف به همراه گماشتۀ جوانش، ساولیچ، برای ادامۀ خدمت راهی طولانی را طی می‌کنند و به پاسگاهی در بلوگلورسک می‌رسند. ستوان جوان عاشق ماریا میرنووا، دختر فرمانده پایگاه می‌شود و با پوابرین خیانت‌کار دوئل می‌کند. در همین اثنا، پوگاچف شورشی به پاسگاه حمله می‌کند و گرینیوف را به اسارت می‌برد و چون درمی‌یابد که او همان کسی است که روزگاری پوستین خود را بدو بخشید، او و ماریا را آزاد می‌کند. ستوان جوان به خیانت متهم می‌شود، اما براثر تلاش‌های ماریا، امپراتریس کاترین او را می‌بخشد. سبک موجز، روایت‌پردازی استادانه، و درهم‌تنیدگی تاریخ و داستان در این رمان همواره ستوده شده است. [[تولستوی، لئون|تولستوی]]، در نوشتن ''[[جنگ و صلح]]'' از این رمان تأثیر گرفت.


<br><!--20069400-->
<br><!--20069400-->
[[رده:ادبیات غرب]]
[[رده:ادبیات غرب]]
[[رده:رمان (اشخاص و آثار)]]
[[رده:رمان (اشخاص و آثار)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۳۵

دختر سروان (Kapitanskaja docka)

رمانی تاریخی، نوشتۀ الکساندر پوشکین، به زبان روسی، منتشرشده در ۱۸۳۶م. افسر جوانی به نام گرینیوف به همراه گماشتۀ جوانش، ساولیچ، برای ادامۀ خدمت راهی طولانی را طی می‌کنند و به پاسگاهی در بلوگلورسک می‌رسند. ستوان جوان عاشق ماریا میرنووا، دختر فرمانده پایگاه می‌شود و با پوابرین خیانت‌کار دوئل می‌کند. در همین اثنا، پوگاچف شورشی به پاسگاه حمله می‌کند و گرینیوف را به اسارت می‌برد و چون درمی‌یابد که او همان کسی است که روزگاری پوستین خود را بدو بخشید، او و ماریا را آزاد می‌کند. ستوان جوان به خیانت متهم می‌شود، اما براثر تلاش‌های ماریا، امپراتریس کاترین او را می‌بخشد. سبک موجز، روایت‌پردازی استادانه، و درهم‌تنیدگی تاریخ و داستان در این رمان همواره ستوده شده است. تولستوی، در نوشتن جنگ و صلح از این رمان تأثیر گرفت.