جفت وجورکاری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:16068500-1.jpg|بندانگشتی|بندی وندی، از مقوا، کاغذ، پلاستیک، چوب، لوله پلاستیکی، لوله داربست تشکیل شده]] | |||
جُفتوجورکاری (assemblage)<br> | جُفتوجورکاری (assemblage)<br> | ||
<p>(یا: اَسامبلاژ) در هنرهای تجسمی، هر اثر یا مصنوع هنری سهبُعدی که در ساخت آن، مواد و مصالح گوناگون و اغلب نامأنوس، خردهریز، و اشیاء یافتشده<ref>found object</ref>، بهکار رفته باشد. این اشیاء و مصالح، با جفتوجورشدن در قالب یک اثر، معانی نمادین و زیباشناختی جدیدی مییابند؛ ضمن آنکه جنبههایی از هویّت اصلی خود را حفظ میکنند. این اصطلاح را نخستینبار ژان دوبوفه<ref>Jean Dubuffet </ref>، نقاش فرانسوی، در دهۀ | <p>(یا: اَسامبلاژ) در هنرهای تجسمی، هر اثر یا مصنوع هنری سهبُعدی که در ساخت آن، مواد و مصالح گوناگون و اغلب نامأنوس، خردهریز، و اشیاء یافتشده<ref>found object</ref>، بهکار رفته باشد. این اشیاء و مصالح، با جفتوجورشدن در قالب یک اثر، معانی نمادین و زیباشناختی جدیدی مییابند؛ ضمن آنکه جنبههایی از هویّت اصلی خود را حفظ میکنند. این اصطلاح را نخستینبار [[دوبوفه، ژان فیلیپ آرتور (۱۹۰۱ـ۱۹۸۵)|ژان دوبوفه]]<ref>Jean Dubuffet </ref>، نقاش فرانسوی، در دهۀ ۱۹۵۰م، برای کلاژ<ref>collage</ref>ها و پیکرههایی بهکار برد که از خردهریزهای چوب، اسفنج، کاغذ و چسب ساخته بود. هنر آخالی<ref>junk art </ref> اصطلاح دیگری است که به آثاری اطلاق میشود که صرفاً از مواد دورریختنی و آتوآشغال تهیه شدهاند. جفتوجورکاری از کلاژهای کوبیست<ref>cubist </ref>ها، و نخستین مجسمههای سرهمشدۀ [[پیکاسو، پابلو (۱۸۸۱ـ۱۹۷۳)|پابلو پیکاسو]]<ref>Pablo Picasso </ref>، و آثار [[فتوریسم|فتوریست]]<ref>Futurist </ref>های ایتالیایی، بهویژه [[بوتچونی، اومبرتو (۱۸۸۲ـ۱۹۱۶)|اومبرتو بوتچونی]]<ref>Umberto Boccioni </ref>، ریشه گرفت؛ سپس [[دادائیسم|دادائیستها]]<ref>Dadaists</ref> و [[سوررئالیسم|سوررئالیستها]] آن را بهسبب قابلیتهای طنزآمیز و نمادینش، بسیار بهکار بردند. اقبال مجدد به دادا<ref>Dada </ref>، در دهۀ ۱۹۵۰م و اوایل دهۀ ۱۹۶۰م، عامل دیگری بود که جفتوجورکاری را در جایگاه اسلوبی محوری در هنر قرن ۲۰م تحکیم کرد. نمونههای متأخر آن را میتوان در آثار هنرمند پاپ<ref>pop artist </ref> امریکایی، [[راوشنبرگ، رابرت (۱۹۲۵ـ۲۰۰۸)|رابرت راوشنبرگ]]<ref>Robert Rauschenberg</ref>، مشاهده کرد.</p><!--16068500--> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۵:۵۶

جُفتوجورکاری (assemblage)
(یا: اَسامبلاژ) در هنرهای تجسمی، هر اثر یا مصنوع هنری سهبُعدی که در ساخت آن، مواد و مصالح گوناگون و اغلب نامأنوس، خردهریز، و اشیاء یافتشده[۱]، بهکار رفته باشد. این اشیاء و مصالح، با جفتوجورشدن در قالب یک اثر، معانی نمادین و زیباشناختی جدیدی مییابند؛ ضمن آنکه جنبههایی از هویّت اصلی خود را حفظ میکنند. این اصطلاح را نخستینبار ژان دوبوفه[۲]، نقاش فرانسوی، در دهۀ ۱۹۵۰م، برای کلاژ[۳]ها و پیکرههایی بهکار برد که از خردهریزهای چوب، اسفنج، کاغذ و چسب ساخته بود. هنر آخالی[۴] اصطلاح دیگری است که به آثاری اطلاق میشود که صرفاً از مواد دورریختنی و آتوآشغال تهیه شدهاند. جفتوجورکاری از کلاژهای کوبیست[۵]ها، و نخستین مجسمههای سرهمشدۀ پابلو پیکاسو[۶]، و آثار فتوریست[۷]های ایتالیایی، بهویژه اومبرتو بوتچونی[۸]، ریشه گرفت؛ سپس دادائیستها[۹] و سوررئالیستها آن را بهسبب قابلیتهای طنزآمیز و نمادینش، بسیار بهکار بردند. اقبال مجدد به دادا[۱۰]، در دهۀ ۱۹۵۰م و اوایل دهۀ ۱۹۶۰م، عامل دیگری بود که جفتوجورکاری را در جایگاه اسلوبی محوری در هنر قرن ۲۰م تحکیم کرد. نمونههای متأخر آن را میتوان در آثار هنرمند پاپ[۱۱] امریکایی، رابرت راوشنبرگ[۱۲]، مشاهده کرد.