پسا امپرسیونیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(جایگزینی متن - '\\1' به '<!--1')
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


پسا‌اَمْپِرسیونیسم (Post-Impressionism)<br/> [[File:13130700-1.jpg|thumb|کليسا، اثر ون گوگ - بانو، اثر گوگن - طبيعت بي‌جان، اثر سزان]][[File:13130700-2.jpg|thumb|کليسا، اثر ون گوگ - بانو، اثر گوگن - طبيعت بي‌جان، اثر سزان]][[File:13130700.jpg|thumb|کليسا، اثر ون گوگ - بانو، اثر گوگن - طبيعت بي‌جان، اثر سزان]]اصطلاح وسیعی در نقاشی فرانسه، دربرگیرندۀ تحولات مختلفی که حدود ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۵ از دل امپرسیونیسم<ref>Impressionism </ref> به منصۀ ظهور رسید. برخی از این تحولات بر شالودۀ دستاوردهای امپرسیونیسم بنا شد، اما بقیۀ آن‌ها واکنش‌هایی دربرابر تمرکز بر نمودهای برونی، و خواستار توجه دوباره به ارزش‌های عاطفی و نمادین<ref>symbolic</ref> بود. این اصطلاح را نخستین‌بار راجر فرای<ref> Roger Fry </ref>، منتقد هنر انگلیسی، در ۱۹۱۰ در عنوان نمایشگاه «مانه و پسا‌امپرسیونیست‌ها<ref>Manet and the Post-Impressionists </ref>» به‌کار برد، که در نگارخانه‌های گرافتون<ref>Grafton Galleries</ref> لندن ترتیب داده بود. فرای دو سال بعد نیز نمایشگاه دیگری از آثار پسا‌امپرسیونیست‌ها برگزار کرد. در نخستین نمایشگاه، سزان<ref> Cézanne </ref>، گوگن<ref>Gauguin</ref>، و ون‌گوگ<ref>van Gogh</ref> بهترین جایگاه را یافتند؛ این سه تن، و سپس ژرژ سورا<ref>Georges Seurat</ref> مهم‌ترین و پرنفوذترین نقاشان پسا‌امپرسیونیست برشمرده می‌شوند. سورا مکتب نئوامپرسیونیسم<ref> Neo-Impressionism</ref> را پی‌ افکند که اعضای آن همچون امپرسیونیست‌ها، ولی منطقی‌تر و منجسم‌تر، با رنگ و نور برخورد می‌کردند. سزان، گوگن، و ون‌گوگ بر این باور بودند که امپرسیونیسم بیش از اندازه بر نمودها تکیه کرده است و اگرچه همچون امپرسیونیست‌ها، نقاشی را رنگین و نوگرایانه می‌خواستند، درپی هرچه جدی‌ترکردن آن برآمدند. سزان درصدد تلفیق گرمای امپرسیونیستی با ساختار قوی برآمد؛ گوگن به استفادۀ نمادین از خط و رنگ برای نمایش مضمون‌های جاودانۀ مرگ و زندگی پرداخت؛ و ون‌گوگ از رنگ تند و ضربات پرشور قلم‌مو در بیان شور بشری بهره برد. نمایشگاه‌های پسا‌امپرسیونیستیِ فرای، به‌ویژه نخستین نمایشگاه، سروصدای بسیاری به‌پا کرد. نخستین‌بار بود که کار سزان و گوگن و ون‌گوگ با این قدرت در انگلستان به‌نمایش درمی‌آمد (هر یک از آنان بیش از بیست اثر در نمایشگاه اول داشتند). بسیاری از افراد با گرایش‌های محافظه‌کارانه، نقاشی‌های آنان را بچه‌گانه و منحط خواندند و عده‌ای خودِ فرای را دیوانه نامیدند. با این همه بسیاری از نقاشان سخت تحت تأثیر این نمایشگاه‌ها قرار گرفتند، به‌ویژه برخی از اعضای گروه کَمدِن تاون<ref> Camden Town Group</ref>، به استفاده از رنگ‌های تخت غلیظ ترغیب شدند.
پسا‌اَمْپِرسیونیسم (Post-Impressionism)<br/> [[File:13130700-1.jpg|thumb|بانو، اثر گوگن]][[File:13130700-2.jpg|thumb|طبیعت بی‌جان، اثر سزان]][[File:13130700.jpg|thumb|The Church at Auvers، اثر ون گوگ]]اصطلاح وسیعی در نقاشی [[فرانسه]]، دربرگیرندۀ تحولات مختلفی که حدود ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۵م از دل [[امپرسیونیسم]]<ref>Impressionism </ref> به منصۀ ظهور رسید. برخی از این تحولات بر شالودۀ دستاوردهای امپرسیونیسم بنا شد، اما بقیۀ آن‌ها واکنش‌هایی دربرابر تمرکز بر نمودهای برونی، و خواستار توجه دوباره به ارزش‌های عاطفی و نمادین<ref>symbolic</ref> بود. این اصطلاح را نخستین‌بار راجر فرای<ref> Roger Fry </ref>، منتقد هنر انگلیسی، در ۱۹۱۰م در عنوان نمایشگاه «مانه و پسا‌امپرسیونیست‌ها<ref>Manet and the Post-Impressionists </ref>» به‌کار برد، که در نگارخانه‌های گرافتون<ref>Grafton Galleries</ref> [[لندن (انگلستان)|لندن]] ترتیب داده بود. فرای دو سال بعد نیز نمایشگاه دیگری از آثار پسا‌امپرسیونیست‌ها برگزار کرد. در نخستین نمایشگاه، [[سزان، پل (۱۸۳۹ـ۱۹۰۶)|سزان]]<ref> Cézanne </ref>، [[گوگن، پل (۱۸۴۸ـ۱۹۰۳)|گوگن]]<ref>Gauguin</ref>، و [[ون گوگ، ونسان (۱۸۵۳ـ۱۸۹۰)|ون‌گوگ]]<ref>van Gogh</ref> بهترین جایگاه را یافتند؛ این سه تن، و سپس [[سورا، ژرژ (۱۸۵۹ـ۱۸۹۱)|ژرژ سورا]]<ref>Georges Seurat</ref> مهم‌ترین و پرنفوذترین نقاشان پسا‌امپرسیونیست برشمرده می‌شوند. سورا مکتب [[نئوامپرسیونیسم]]<ref> Neo-Impressionism</ref> را پی‌ افکند که اعضای آن همچون امپرسیونیست‌ها، ولی منطقی‌تر و منجسم‌تر، با رنگ و نور برخورد می‌کردند. سزان، گوگن، و ون‌گوگ بر این باور بودند که امپرسیونیسم بیش از اندازه بر نمودها تکیه کرده است و اگرچه همچون امپرسیونیست‌ها، نقاشی را رنگین و نوگرایانه می‌خواستند، درپی هرچه جدی‌ترکردن آن برآمدند. سزان درصدد تلفیق گرمای امپرسیونیستی با ساختار قوی برآمد؛ گوگن به استفادۀ نمادین از خط و رنگ برای نمایش مضمون‌های جاودانۀ مرگ و زندگی پرداخت؛ و ون‌گوگ از رنگ تند و ضربات پرشور قلم‌مو در بیان شور بشری بهره برد. نمایشگاه‌های پسا‌امپرسیونیستیِ فرای، به‌ویژه نخستین نمایشگاه، سروصدای بسیاری به‌پا کرد. نخستین‌بار بود که کار سزان و گوگن و ون‌گوگ با این قدرت در انگلستان به‌نمایش درمی‌آمد (هر یک از آنان بیش از بیست اثر در نمایشگاه اول داشتند). بسیاری از افراد با گرایش‌های محافظه‌کارانه، نقاشی‌های آنان را بچه‌گانه و منحط خواندند و عده‌ای خودِ فرای را دیوانه نامیدند. با این همه بسیاری از نقاشان سخت تحت تأثیر این نمایشگاه‌ها قرار گرفتند، به‌ویژه برخی از اعضای [[کمدن تاون، گروه|گروه کَمدِن تاون]]<ref> Camden Town Group</ref>، به استفاده از رنگ‌های تخت غلیظ ترغیب شدند.<br /><!--13130700-->


&nbsp;
----
 
<br/> <!--13130700-->


[[Category:نگارگری و مجسمه سازی جهان]] [[Category:سبک ها، اصطلاحات، ابزار و اماکن]]
[[Category:نگارگری و مجسمه سازی جهان]] [[Category:سبک ها، اصطلاحات، ابزار و اماکن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۵۸

پسا‌اَمْپِرسیونیسم (Post-Impressionism)

بانو، اثر گوگن
طبیعت بی‌جان، اثر سزان
The Church at Auvers، اثر ون گوگ

اصطلاح وسیعی در نقاشی فرانسه، دربرگیرندۀ تحولات مختلفی که حدود ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۵م از دل امپرسیونیسم[۱] به منصۀ ظهور رسید. برخی از این تحولات بر شالودۀ دستاوردهای امپرسیونیسم بنا شد، اما بقیۀ آن‌ها واکنش‌هایی دربرابر تمرکز بر نمودهای برونی، و خواستار توجه دوباره به ارزش‌های عاطفی و نمادین[۲] بود. این اصطلاح را نخستین‌بار راجر فرای[۳]، منتقد هنر انگلیسی، در ۱۹۱۰م در عنوان نمایشگاه «مانه و پسا‌امپرسیونیست‌ها[۴]» به‌کار برد، که در نگارخانه‌های گرافتون[۵] لندن ترتیب داده بود. فرای دو سال بعد نیز نمایشگاه دیگری از آثار پسا‌امپرسیونیست‌ها برگزار کرد. در نخستین نمایشگاه، سزان[۶]، گوگن[۷]، و ون‌گوگ[۸] بهترین جایگاه را یافتند؛ این سه تن، و سپس ژرژ سورا[۹] مهم‌ترین و پرنفوذترین نقاشان پسا‌امپرسیونیست برشمرده می‌شوند. سورا مکتب نئوامپرسیونیسم[۱۰] را پی‌ افکند که اعضای آن همچون امپرسیونیست‌ها، ولی منطقی‌تر و منجسم‌تر، با رنگ و نور برخورد می‌کردند. سزان، گوگن، و ون‌گوگ بر این باور بودند که امپرسیونیسم بیش از اندازه بر نمودها تکیه کرده است و اگرچه همچون امپرسیونیست‌ها، نقاشی را رنگین و نوگرایانه می‌خواستند، درپی هرچه جدی‌ترکردن آن برآمدند. سزان درصدد تلفیق گرمای امپرسیونیستی با ساختار قوی برآمد؛ گوگن به استفادۀ نمادین از خط و رنگ برای نمایش مضمون‌های جاودانۀ مرگ و زندگی پرداخت؛ و ون‌گوگ از رنگ تند و ضربات پرشور قلم‌مو در بیان شور بشری بهره برد. نمایشگاه‌های پسا‌امپرسیونیستیِ فرای، به‌ویژه نخستین نمایشگاه، سروصدای بسیاری به‌پا کرد. نخستین‌بار بود که کار سزان و گوگن و ون‌گوگ با این قدرت در انگلستان به‌نمایش درمی‌آمد (هر یک از آنان بیش از بیست اثر در نمایشگاه اول داشتند). بسیاری از افراد با گرایش‌های محافظه‌کارانه، نقاشی‌های آنان را بچه‌گانه و منحط خواندند و عده‌ای خودِ فرای را دیوانه نامیدند. با این همه بسیاری از نقاشان سخت تحت تأثیر این نمایشگاه‌ها قرار گرفتند، به‌ویژه برخی از اعضای گروه کَمدِن تاون[۱۱]، به استفاده از رنگ‌های تخت غلیظ ترغیب شدند.


  1. Impressionism
  2. symbolic
  3. Roger Fry
  4. Manet and the Post-Impressionists
  5. Grafton Galleries
  6. Cézanne
  7. Gauguin
  8. van Gogh
  9. Georges Seurat
  10. Neo-Impressionism
  11. Camden Town Group