گویا، فرانسیسکو (۱۷۴۶ـ ۱۸۲۸): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
 
{{جعبه زندگینامه
گویا، فرانسیسکو (۱۷۴۶ـ ۱۸۲۸)(Goya, Francisco)<br/> [[File:36183300.jpg|thumb|تابلوي دوم ماه مه 1808، اثر فرانسيسکو گويا]] {{جعبه زندگینامه
|عنوان =فرانسیسکو گویا
|عنوان =فرانسیسکو گویا
|نام =Francisco Goya
|نام =Francisco Goya
خط ۷: خط ۶:
|نام مستعار=
|نام مستعار=
|لقب=
|لقب=
|زادروز=۱۷۴۶م
|زادروز=آراگون۱۷۴۶م
|تاریخ مرگ=۱۸۲۸م
|تاریخ مرگ=۱۸۲۸م
|دوره زندگی=
|دوره زندگی=
خط ۱۹: خط ۱۸:
|سمت =نقاش دربار شارل چهارم
|سمت =نقاش دربار شارل چهارم
|جوایز و افتخارات =
|جوایز و افتخارات =
|آثار =ساتورن فرزندش را می بلعد (ح ۱۸۲۲؛ پرادو، مادرید)
|آثار =ساتورن فرزندش را می بلعد (ح ۱۸۲۲م؛ پرادو، مادرید)، فجایع جنگ (۱۸۱۰ـ ۱۸۱۴م)، مایای برهنه و مایای جامه آراسته (ح ۱۸۰۰ـ ۱۸۰۵م)، تابلوی دختر شیرفروش بوردو
|خویشاوندان سرشناس =
|خویشاوندان سرشناس =
|گروه مقاله =نگارگری و مجسمه سازی جهان
|گروه مقاله =نگارگری و مجسمه سازی جهان
خط ۲۷: خط ۲۶:
|پست تخصصی =
|پست تخصصی =
|باشگاه =
|باشگاه =
}}نقاش و حکاک باسمه‌کار<ref>engraver </ref> اسپانیایی. از شخصیت‌های اصلی هنر اروپایی شناخته شده است. تمامی جنبه‌های زندگی اسپانیایی را تصویر کرد؛ ازجمله تک‌چهره، مشتمل بر تک‌چهره‌های خانوادۀ سلطنتی، صحنه‌های دینی، صحنه‌های جنگی، و زندگی عادی روزمره. در اواخر عمر، آثاری غریب و کابوس‌وار، با عنوان «نقاشی‌های سیاه»، پدید آورد، همچون ''ساتورن فرزندش را می‌بلعد''<ref>''Saturn Devouring One of His Sons''  
}}
 
گویا، فرانسیسکو (۱۷۴۶ـ ۱۸۲۸م)(Goya, Francisco)<br/>
[[File:36183300.jpg|thumb|تابلوی دوم ماه مه 1808م، اثر فرانسیسکو گویا]]
[[پرونده:36183300-4.jpg|بندانگشتی|''دختر شیرفروش بوردو'' اثر فرانسیسکو گویا]]
 
نقاش و حکاک باسمه‌کار<ref>engraver </ref> اسپانیایی. از شخصیت‌های اصلی هنر اروپایی شناخته شده است. تمامی جنبه‌های زندگی اسپانیایی را تصویر کرد؛ ازجمله تک‌چهره، مشتمل بر تک‌چهره‌های خانوادۀ سلطنتی، صحنه‌های دینی، صحنه‌های جنگی، و زندگی عادی روزمره. در اواخر عمر، آثاری غریب و کابوس‌وار، با عنوان «نقاشی‌های سیاه»، پدید آورد، همچون ''ساتورن فرزندش را می‌بلعد''<ref>''Saturn Devouring One of His Sons''  


</ref> (ح ۱۸۲۲؛ پرادو<ref>Prado </ref>، مادرید). در مجموعه چاپنقش‌های تیزابی<ref>etchings </ref>اش، ازجمله ''فجایع جنگ''<ref>''The Disasters of War'' </ref> (۱۸۱۰ـ ۱۸۱۴)، مصایب تهاجم فرانسه به اسپانیا را به‌تصویر کشید. گویا در آراگون به‌دنیا آمد. پس از هنرآموزی در ایتالیا، به اسپانیا بازگشت. در ۱۷۸۹ نقاش دربار شارل چهارم<ref>Charles IV </ref>، پادشاه اسپانیا، شد. ویژگی شهوانی دو نقاشی‌اش با نام‌های ''مایای برهنه''<ref>''Naked Maja'' </ref> و ''مایای جامه آراسته''<ref>''Clothed Maja''</ref> (ح ۱۸۰۰ـ ۱۸۰۵؛ پرادو، مادرید)، چنان رسوایی بزرگی برپا کرد که او را به دادگاه تفتیش عقاید کشاند. تابلوی تیرباران‌های شورشيان سوم ماه مه&nbsp;۱۸۰۸ <ref>The Shootings of May 3rd 1808</ref> (۱۸۱۴؛ پرادو، مادرید) را که اثری بی‌پروا در محکوم‌کردن وحشیگریِ جنگ است، به فردیناند هفتم اهدا کرد. بعدها با تأثیر بسیار از رامبرانت<ref> Rembrandt </ref> (به گفتۀ خودش «رامبرانت، ولاسکز<ref>Velázquez </ref> و طبیعت» سه راهنمای او بوده‌اند)، به استفاده از تکرنگ‌های کدر روآورد. در تابلوی ''دختر شیرفروش بوردو''<ref>''Milkmaid of Bordeaux''</ref>، که از آخرین کارهای اوست، استفادۀ بسیار آزادانه‌اش از رنگ مشهود است. گویا در ۱۷۹۲ به‌سبب بیماری سختی، شنوایی‌اش را ازدست داد، و موقعیتش طی دوران تهاجم ناپلئون به اسپانیا و پس از آن متزلزل گردید. هنگامی‌که فردیناند هفتم از کشور رانده شد، نقاشی در دستگاه ژوزف بناپارت<ref> Joseph Bonaparte </ref>، غاصب تاج ‌و تخت، را پی‌ گرفت. با بازگشت فردیناند به سلطنت، عفو شد، لیکن محیط دربار را نامساعد یافت و در ۱۸۲۴، اجازه خواست تا به فرانسه نقل‌مکان کند؛ چند سال پایان عمرش را در شهر بوردو<ref>Bordeaux </ref>، فرانسه، به‌سر برد. ازجمله پیچیدگی‌ها و تناقض‌های زندگی و هنر گویا، خرسندی از زندگی در دربار بود؛ چرا که در عین فراغِ بال هنرمندانه، فردی انقلابی بود و به نهادهای حکومتی نگرشی سخت انتقادآمیز داشت، میهن‌پرست بود و از جنگ عمیقاً نفرت داشت. تک‌چهره‌هایی که از شارل چهارم و ملکه‌اش کشید، به نحو بی‌رحمانه‌ای ناخوشایندند، حال آن‌که در تابلویی دیگر شئونات خانوادۀ سلطنتی را در نقاشی گروهیِ باشکوه ''خانوادۀ شارل چهارم''<ref>''Family of Charles IV''</ref> (پرادو، مادرید) تصویرکرده است. جنگ، منبع الهام شاهکار اندوه‌بار ''تیرباران‌های سوم ماه مه ۱۸۰۸'' بود که بعدها ادوار مانه را به‌اجرای تابلوی ''اعدام امپراتور ماکسیمیلیان''<ref>''The Execution of the Emperor Maximilian''</ref> برانگیخت.
</ref> (ح ۱۸۲۲م؛ [[پرادو]]<ref>Prado </ref>، [[مادرید، شهر|مادرید]]). در مجموعه چاپنقش‌های تیزابی<ref>etchings </ref>اش، ازجمله ''فجایع جنگ''<ref>''The Disasters of War'' </ref> (۱۸۱۰ـ ۱۸۱۴م)، مصایب تهاجم [[فرانسه]] به [[اسپانیا]] را به‌تصویر کشید. گویا در آراگون به‌دنیا آمد. پس از هنرآموزی در [[ایتالیا]]، به [[اسپانیا]] بازگشت. در ۱۷۸۹م نقاش دربار [[شارل چهارم (۱۲۹۴ـ۱۳۲۸م)|شارل چهارم]]<ref>Charles IV </ref>، پادشاه اسپانیا، شد. ویژگی شهوانی دو نقاشی‌اش با نام‌های ''مایای برهنه''<ref>''Naked Maja'' </ref> و ''مایای جامه آراسته''<ref>''Clothed Maja''</ref> (ح ۱۸۰۰ـ ۱۸۰۵م؛ پرادو، مادرید)، چنان رسوایی بزرگی برپا کرد که او را به دادگاه تفتیش عقاید کشاند. تابلوی تیرباران‌های شورشيان سوم ماه مه ۱۸۰۸م <ref>The Shootings of May 3rd 1808</ref> (۱۸۱۴م؛ پرادو، مادرید) را که اثری بی‌پروا در محکوم‌کردن وحشیگریِ جنگ است، به [[فردیناند هفتم (۱۷۸۴ـ۱۸۳۳)|فردیناند هفتم]] اهدا کرد. بعدها با تأثیر بسیار از [[رامبرانت، هارمنس وان راین (۱۶۰۶ـ۱۶۶۹)|رامبرانت]]<ref> Rembrandt </ref> (به گفتۀ خودش «رامبرانت، [[ولاسکز، دیه گو رودریگس (۱۵۹۹ـ۱۶۶۰)|ولاسکز]]<ref>Velázquez </ref> و طبیعت» سه راهنمای او بوده‌اند)، به استفاده از تکرنگ‌های کدر روآورد. در تابلوی ''دختر شیرفروش بوردو''<ref>''Milkmaid of Bordeaux''</ref>، که از آخرین کارهای اوست، استفادۀ بسیار آزادانه‌اش از رنگ مشهود است. گویا در ۱۷۹۲م به‌سبب بیماری سختی، شنوایی‌اش را ازدست داد، و موقعیتش طی دوران تهاجم ناپلئون به اسپانیا و پس از آن متزلزل گردید. هنگامی‌که فردیناند هفتم از کشور رانده شد، نقاشی در دستگاه ژوزف بناپارت<ref> Joseph Bonaparte </ref>، غاصب تاج ‌و تخت، را پی‌ گرفت. با بازگشت فردیناند به سلطنت، عفو شد، لیکن محیط دربار را نامساعد یافت و در ۱۸۲۴م، اجازه خواست تا به فرانسه نقل‌مکان کند؛ چند سال پایان عمرش را در شهر [[بوردو]]<ref>Bordeaux </ref>، فرانسه، به‌سر برد. ازجمله پیچیدگی‌ها و تناقض‌های زندگی و هنر گویا، خرسندی از زندگی در دربار بود؛ چرا که در عین فراغِ بال هنرمندانه، فردی انقلابی بود و به نهادهای حکومتی نگرشی سخت انتقادآمیز داشت، میهن‌پرست بود و از جنگ عمیقاً نفرت داشت. تک‌چهره‌هایی که از شارل چهارم و ملکه‌اش کشید، به نحو بی‌رحمانه‌ای ناخوشایندند، حال آن‌که در تابلویی دیگر شئونات خانوادۀ سلطنتی را در نقاشی گروهیِ باشکوه ''خانوادۀ شارل چهارم''<ref>''Family of Charles IV''</ref> (پرادو، مادرید) تصویرکرده است. جنگ، منبع الهام شاهکار اندوه‌بار ''تیرباران‌های سوم ماه مه ۱۸۰۸م'' بود که بعدها [[مانه، ادوآر (۱۸۳۲ـ۱۸۸۳)|ادوار مانه]] را به‌اجرای تابلوی ''اعدام امپراتور ماکسیمیلیان''<ref>''The Execution of the Emperor Maximilian''</ref> برانگیخت.


&nbsp;
&nbsp;

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۴۴

فرانسیسکو گویا
Francisco Goya
زادروز آراگون۱۷۴۶م
درگذشت ۱۸۲۸م
ملیت اسپانیایی
شغل و تخصص اصلی نقاش
شغل و تخصص های دیگر باسمه کار
سمت نقاش دربار شارل چهارم
آثار ساتورن فرزندش را می بلعد (ح ۱۸۲۲م؛ پرادو، مادرید)، فجایع جنگ (۱۸۱۰ـ ۱۸۱۴م)، مایای برهنه و مایای جامه آراسته (ح ۱۸۰۰ـ ۱۸۰۵م)، تابلوی دختر شیرفروش بوردو
گروه مقاله نگارگری و مجسمه سازی جهان

گویا، فرانسیسکو (۱۷۴۶ـ ۱۸۲۸م)(Goya, Francisco)

تابلوی دوم ماه مه 1808م، اثر فرانسیسکو گویا
دختر شیرفروش بوردو اثر فرانسیسکو گویا

نقاش و حکاک باسمه‌کار[۱] اسپانیایی. از شخصیت‌های اصلی هنر اروپایی شناخته شده است. تمامی جنبه‌های زندگی اسپانیایی را تصویر کرد؛ ازجمله تک‌چهره، مشتمل بر تک‌چهره‌های خانوادۀ سلطنتی، صحنه‌های دینی، صحنه‌های جنگی، و زندگی عادی روزمره. در اواخر عمر، آثاری غریب و کابوس‌وار، با عنوان «نقاشی‌های سیاه»، پدید آورد، همچون ساتورن فرزندش را می‌بلعد[۲] (ح ۱۸۲۲م؛ پرادو[۳]، مادرید). در مجموعه چاپنقش‌های تیزابی[۴]اش، ازجمله فجایع جنگ[۵] (۱۸۱۰ـ ۱۸۱۴م)، مصایب تهاجم فرانسه به اسپانیا را به‌تصویر کشید. گویا در آراگون به‌دنیا آمد. پس از هنرآموزی در ایتالیا، به اسپانیا بازگشت. در ۱۷۸۹م نقاش دربار شارل چهارم[۶]، پادشاه اسپانیا، شد. ویژگی شهوانی دو نقاشی‌اش با نام‌های مایای برهنه[۷] و مایای جامه آراسته[۸] (ح ۱۸۰۰ـ ۱۸۰۵م؛ پرادو، مادرید)، چنان رسوایی بزرگی برپا کرد که او را به دادگاه تفتیش عقاید کشاند. تابلوی تیرباران‌های شورشيان سوم ماه مه ۱۸۰۸م [۹] (۱۸۱۴م؛ پرادو، مادرید) را که اثری بی‌پروا در محکوم‌کردن وحشیگریِ جنگ است، به فردیناند هفتم اهدا کرد. بعدها با تأثیر بسیار از رامبرانت[۱۰] (به گفتۀ خودش «رامبرانت، ولاسکز[۱۱] و طبیعت» سه راهنمای او بوده‌اند)، به استفاده از تکرنگ‌های کدر روآورد. در تابلوی دختر شیرفروش بوردو[۱۲]، که از آخرین کارهای اوست، استفادۀ بسیار آزادانه‌اش از رنگ مشهود است. گویا در ۱۷۹۲م به‌سبب بیماری سختی، شنوایی‌اش را ازدست داد، و موقعیتش طی دوران تهاجم ناپلئون به اسپانیا و پس از آن متزلزل گردید. هنگامی‌که فردیناند هفتم از کشور رانده شد، نقاشی در دستگاه ژوزف بناپارت[۱۳]، غاصب تاج ‌و تخت، را پی‌ گرفت. با بازگشت فردیناند به سلطنت، عفو شد، لیکن محیط دربار را نامساعد یافت و در ۱۸۲۴م، اجازه خواست تا به فرانسه نقل‌مکان کند؛ چند سال پایان عمرش را در شهر بوردو[۱۴]، فرانسه، به‌سر برد. ازجمله پیچیدگی‌ها و تناقض‌های زندگی و هنر گویا، خرسندی از زندگی در دربار بود؛ چرا که در عین فراغِ بال هنرمندانه، فردی انقلابی بود و به نهادهای حکومتی نگرشی سخت انتقادآمیز داشت، میهن‌پرست بود و از جنگ عمیقاً نفرت داشت. تک‌چهره‌هایی که از شارل چهارم و ملکه‌اش کشید، به نحو بی‌رحمانه‌ای ناخوشایندند، حال آن‌که در تابلویی دیگر شئونات خانوادۀ سلطنتی را در نقاشی گروهیِ باشکوه خانوادۀ شارل چهارم[۱۵] (پرادو، مادرید) تصویرکرده است. جنگ، منبع الهام شاهکار اندوه‌بار تیرباران‌های سوم ماه مه ۱۸۰۸م بود که بعدها ادوار مانه را به‌اجرای تابلوی اعدام امپراتور ماکسیمیلیان[۱۶] برانگیخت.

 


  1. engraver
  2. Saturn Devouring One of His Sons
  3. Prado
  4. etchings
  5. The Disasters of War
  6. Charles IV
  7. Naked Maja
  8. Clothed Maja
  9. The Shootings of May 3rd 1808
  10. Rembrandt
  11. Velázquez
  12. Milkmaid of Bordeaux
  13. Joseph Bonaparte
  14. Bordeaux
  15. Family of Charles IV
  16. The Execution of the Emperor Maximilian