اشونکفلد فون اوسیگ، کاسپار (۱۴۸۹ـ۱۵۶۱): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
عارف و مصلح دینی سیلزیایی، مؤسس نهضت دینی «معترفان جلال مسیح<ref>Confessors of the Glory of Christ | عارف و مصلح دینی سیلزیایی، مؤسس نهضت دینی «معترفان جلال مسیح<ref>Confessors of the Glory of Christ | ||
</ref>» یا اشونکفلدیان. جمعی از اعضای آن به [[پنسیلوانیا]] مهاجرت کردند و در این ایالت هنوز ادامۀ حیات میدهند. اشونکفلد زمانیکه در دربار دوکِ لیگنیتس<ref>Liegnitz | |||
</ref>» یا اشونکفلدیان. جمعی از اعضای آن به پنسیلوانیا مهاجرت کردند و در این ایالت هنوز ادامۀ حیات میدهند. اشونکفلد زمانیکه در دربار دوکِ لیگنیتس<ref>Liegnitz | </ref> کار میکرد مجذوب افکار [[لوتر، مارتین (۱۴۸۳م ـ۱۵۴۶)|مارتین لوتر]]<ref>Luther </ref> شد. پس از سفری به [[ویتنبرگ]]<ref>Wittenberg </ref> (۱۵۲۲) به تبلیغ اصلاحات دینی در سیلزی<ref>Silesia</ref> پرداخت. علایق عرفانی و نوافلاطونیاش او را بهسوی تصوری کاملاً معنوی از عشای ربانی سوق داد. زیر فشار ناچار به ترک لیگنیتس شد (۱۵۲۹) و پنج سال در استرسبورگ<ref> Strasbourg | ||
</ref> کار میکرد مجذوب افکار مارتین لوتر<ref>Luther </ref> شد. پس از سفری به ویتنبرگ<ref>Wittenberg </ref> (۱۵۲۲) به تبلیغ اصلاحات دینی در سیلزی<ref>Silesia</ref> پرداخت. علایق عرفانی و نوافلاطونیاش او را بهسوی تصوری کاملاً معنوی از عشای ربانی سوق داد. زیر فشار ناچار به ترک لیگنیتس شد (۱۵۲۹) و پنج سال در استرسبورگ<ref> Strasbourg | </ref> زندگی کرد. با عقاید نامتعارفش [[بوتسر، مارتین (۱۴۹۱م ـ۱۵۵۱)|مارتین بوتسر]]<ref>Bucer </ref> را از خود راند و سرانجام در اولم<ref>Ulm </ref> اقامت گزید. در کتاب ''اعتراف بزرگ''<ref>''Great Confession'' </ref> (۱۵۴۰) از عقایدش دفاع کرد و تفاوتهای میان لوتر و [[تسوینگلی، اولریش (۱۴۸۴م ـ۱۵۳۱)|تسوینگلی]]<ref>Zwingli</ref> را، بهویژه دربارۀ عشای ربانی، یادآور شد و نوشت بهسبب اینکه انسان ماهواً گناهکار است ماهیت انسانی مسیح به ضرورت باید الهی باشد. متکلمان سنتی این عقیده را بدعت شناختند و کتابهای او را تحریم کردند و به آزار و سرکوب پیروانش پرداختند. | ||
</ref> زندگی کرد. با عقاید نامتعارفش مارتین بوتسر<ref>Bucer </ref> را از خود راند و سرانجام در اولم<ref>Ulm </ref> اقامت گزید. در کتاب ''اعتراف بزرگ''<ref>''Great Confession'' </ref> (۱۵۴۰) از عقایدش دفاع کرد و تفاوتهای میان لوتر و تسوینگلی<ref>Zwingli</ref> را، بهویژه دربارۀ عشای ربانی، یادآور شد و نوشت بهسبب اینکه انسان ماهواً گناهکار است ماهیت انسانی مسیح به ضرورت باید الهی باشد. متکلمان سنتی این عقیده را بدعت شناختند و کتابهای او را تحریم کردند و به آزار و سرکوب پیروانش پرداختند. | |||
| | ||
خط ۱۲: | خط ۱۱: | ||
---- | ---- | ||
[[Category:عرفان]] [[Category:اشخاص و فرقه ها]] | [[Category:عرفان]] | ||
[[Category:اشخاص و فرقه ها]] | |||
<references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۶ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۷
اِشوِنکْفِلد فون اوسیگ، کاسپار (۱۴۸۹ـ۱۵۶۱)(Schwenkfeld Von Ossig, Kaspar)
عارف و مصلح دینی سیلزیایی، مؤسس نهضت دینی «معترفان جلال مسیح[۱]» یا اشونکفلدیان. جمعی از اعضای آن به پنسیلوانیا مهاجرت کردند و در این ایالت هنوز ادامۀ حیات میدهند. اشونکفلد زمانیکه در دربار دوکِ لیگنیتس[۲] کار میکرد مجذوب افکار مارتین لوتر[۳] شد. پس از سفری به ویتنبرگ[۴] (۱۵۲۲) به تبلیغ اصلاحات دینی در سیلزی[۵] پرداخت. علایق عرفانی و نوافلاطونیاش او را بهسوی تصوری کاملاً معنوی از عشای ربانی سوق داد. زیر فشار ناچار به ترک لیگنیتس شد (۱۵۲۹) و پنج سال در استرسبورگ[۶] زندگی کرد. با عقاید نامتعارفش مارتین بوتسر[۷] را از خود راند و سرانجام در اولم[۸] اقامت گزید. در کتاب اعتراف بزرگ[۹] (۱۵۴۰) از عقایدش دفاع کرد و تفاوتهای میان لوتر و تسوینگلی[۱۰] را، بهویژه دربارۀ عشای ربانی، یادآور شد و نوشت بهسبب اینکه انسان ماهواً گناهکار است ماهیت انسانی مسیح به ضرورت باید الهی باشد. متکلمان سنتی این عقیده را بدعت شناختند و کتابهای او را تحریم کردند و به آزار و سرکوب پیروانش پرداختند.