خانه سبز: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲: | خط ۲: | ||
خانۀ سبز (La casa verde)<br> | خانۀ سبز (La casa verde)<br> | ||
رمانی از [[ماریو بارگاس یوسا]]، به زبان اسپانیایی، منتشرشده در | رمانی از [[بارگاس یوسا، ماریو|ماریو بارگاس یوسا]]، به زبان اسپانیایی، منتشرشده در ۱۹۶۶م. ''خانۀ سبز'' داستان دو شهر است؛ شهر پیورا، شهری زرد در حاشیۀ بیابان با خیابانهایی سنگفرش و کمی متمدنتر از شهر سانتا ماریا د نیوا، شهر سبز، که در حالتی بدوی بهسر میبرد. اما در هر دو شهر، بهرغم روکش سنتی یا متمدنانۀ هریک، هم آدمهای متمدن وجود دارند، هم آدمهای بدوی. دون آنسلمو، در شهر سبز، خانۀ سبز (فاحشهخانه) بنا کرده است. کشیش شهر خانۀ سبز را به آتش میکشد، اما دون آنسلمو با همیاری اهالی دوباره آن را برپا میکند. از طرفی، در شهر زرد مبلغان مسیحی دختران جوان را با عقاید مسیحی آشنا میکنند. داستان موازی این دو شهر، بر مبنای این ایده شکل گرفته است که در نگاهی کلی، آرزوها و آلام هر دو شهر یکی است. زن متناقضنمای اصلی رمان، بونیفاسیا، به دست مبلغان مسیحی تربیت شده و زنی پرهیزگار است که چون به شهر خود، سانتا ماریا د نیوا بازمیگردد، با نام «وحشی» به تنفروشی در خانۀ سبز روی میآورد. حرف رماننویس این است که میان پرهیزگاری راهبانه و فاحشگی تار مویی بیش فاصله نیست. داستان حالوهوایی وهمآلود دارد و در نمایش خشونت و پوچی موفق است. | ||
---- | <!--19021300--> | ||
---- | |||
[[رده:ادبیات سایر کشورها]] | [[رده:ادبیات سایر کشورها]] | ||
[[رده:آمریکای لاتین]] | [[رده:آمریکای لاتین]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۲۴

خانۀ سبز (La casa verde)
رمانی از ماریو بارگاس یوسا، به زبان اسپانیایی، منتشرشده در ۱۹۶۶م. خانۀ سبز داستان دو شهر است؛ شهر پیورا، شهری زرد در حاشیۀ بیابان با خیابانهایی سنگفرش و کمی متمدنتر از شهر سانتا ماریا د نیوا، شهر سبز، که در حالتی بدوی بهسر میبرد. اما در هر دو شهر، بهرغم روکش سنتی یا متمدنانۀ هریک، هم آدمهای متمدن وجود دارند، هم آدمهای بدوی. دون آنسلمو، در شهر سبز، خانۀ سبز (فاحشهخانه) بنا کرده است. کشیش شهر خانۀ سبز را به آتش میکشد، اما دون آنسلمو با همیاری اهالی دوباره آن را برپا میکند. از طرفی، در شهر زرد مبلغان مسیحی دختران جوان را با عقاید مسیحی آشنا میکنند. داستان موازی این دو شهر، بر مبنای این ایده شکل گرفته است که در نگاهی کلی، آرزوها و آلام هر دو شهر یکی است. زن متناقضنمای اصلی رمان، بونیفاسیا، به دست مبلغان مسیحی تربیت شده و زنی پرهیزگار است که چون به شهر خود، سانتا ماریا د نیوا بازمیگردد، با نام «وحشی» به تنفروشی در خانۀ سبز روی میآورد. حرف رماننویس این است که میان پرهیزگاری راهبانه و فاحشگی تار مویی بیش فاصله نیست. داستان حالوهوایی وهمآلود دارد و در نمایش خشونت و پوچی موفق است.