آرزو، سراج الدین علی خان (۱۰۹۹ـ کلهنو ۱۱۶۹ق): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}(معروف به خان آرزو)، شاعر، منتقد ادبی، فرهنگنویس و تذکرهنویس هندی. پدرش از امرای دربار اورنگزیب گورکانی بود. سراجالدین به فارسی و اردو شعر میسرود. در اکبرآباد به تحصیل پرداخت و کتابهای متداول درسی را نزد مولانا عمادالدین، معروف به درویش محمد، خواند و با شعرای آنجا معاشرت داشت. در ۱۱۳۲ق به دهلی رفت و منصب دولتی یافت و در شمار ملازمان مؤتمنالدوله اسحاق شوشتری، پیشکار محمدشاه، درآمد؛ سپس به خدمت نجمالدوله، پسر مؤتمنالدوله، و بعد از آن به خدمت رشیدخان سالار، برادر نجمالدوله، درآمد. در ۱۱۶۸ق به اوده رفت و نواب شجاعالدوله، فرمانروای اوده، برایش مقرری ماهانهای تعیین کرد. آرزو در قالبهای گوناگون شعر فارسی شعر سرود. نثرش روان و ساده است و بهرغم نزدیکی با سبک هندی، نازک خیالیها و تشبیهات و استعارات خاص آن سبک کمتر در آن بهچشم میخورد. با آنکه کمتر به اردو شعر میسرود، بر شاعران اردوسرای روزگارش تأثیری فراوان داشت. شاعران اردوزبان مکتب دهلی، مانند میردرد، محمدتقی میر و محمدرفیع سودا، شاگردش بودند. سراینده و نویسندهای پرکار بود. | }}(معروف به خان آرزو)، شاعر، منتقد ادبی، فرهنگنویس و تذکرهنویس هندی. پدرش از امرای دربار [[اورنگ زیب|اورنگزیب]] گورکانی بود. سراجالدین به فارسی و اردو شعر میسرود. در [[اکبرآباد]] به تحصیل پرداخت و کتابهای متداول درسی را نزد مولانا عمادالدین، معروف به درویش محمد، خواند و با شعرای آنجا معاشرت داشت. در ۱۱۳۲ق به [[دهلی، شهر|دهلی]] رفت و منصب دولتی یافت و در شمار ملازمان مؤتمنالدوله اسحاق شوشتری، پیشکار محمدشاه، درآمد؛ سپس به خدمت نجمالدوله، پسر مؤتمنالدوله، و بعد از آن به خدمت رشیدخان سالار، برادر نجمالدوله، درآمد. در ۱۱۶۸ق به [[اوده]] رفت و نواب شجاعالدوله، فرمانروای اوده، برایش مقرری ماهانهای تعیین کرد. آرزو در قالبهای گوناگون شعر فارسی شعر سرود. نثرش روان و ساده است و بهرغم نزدیکی با سبک هندی، نازک خیالیها و تشبیهات و استعارات خاص آن سبک کمتر در آن بهچشم میخورد. با آنکه کمتر به اردو شعر میسرود، بر شاعران اردوسرای روزگارش تأثیری فراوان داشت. شاعران اردوزبان مکتب دهلی، مانند میردرد، محمدتقی میر و محمدرفیع سودا، شاگردش بودند. سراینده و نویسندهای پرکار بود. | ||
آثارش در زمینههای شعر، لغت، معانی و بیان، صرف و نحو، زبانشناسی، نقد ادبی، شروح، رسایل و مکاتیب است. از آن جملهاند: مثنوی ''جوش و خروش'' در جواب ''سوز و گداز'' ملا نوعی؛ مثنوی ''شور عشق''/ ''حسن و عشق'' در جواب ''محمود و ایاز'' زلالی؛ ''عالم آب'' که ساقینامهای در جواب ''ساقینامۀ'' ظهوری است؛ ''سراجاللغات'' در ۴۰هزار واژۀ فارسی که در آن بهویژه به نقد ''فرهنگ رشیدی'' و ''برهان قاطع'' و اصلاح غلطهای آنها پرداخته، و نیز حاوی مباحث زبانشناختی است و در آن توافق و اشتراک زبانهای فارسی و هندی را نشان داده است؛ ''چراغ هدایت'' که فرهنگ فارسی است در بیان الفاظ و اصطلاحات شعرای متأخرین؛ ''نوادرالالفاظ'' ([[کراچی]]، ۱۹۵۱م) در اصلاح و تکمیل فرهنگ اردوـفارسی ''غرایباللغات'' عبدالواسع هانسوی؛ ''زایدالفواید'' که فرهنگ افعال و مصادر غیر معروف فارسی است؛ ''عطیۀ کبری'' در علم بیان ([[کلکته]]، ۱۸۳۲م)؛ ''معیارالافکار'' در علم هجا و نحو فارسی؛ ''مثمر'' (کراچی، ۱۹۹۱م) در مباحث واژهشناسی و دستور زبان و مقایسۀ زبان فارسی با زبان هندی ([[سانسکریت]]) و حاوی اطلاعاتی گسترده در مشترکات زبانهای فارسی و هندی است که در آن بهنوعی زبانشناسی تاریخی زبان فارسی پرداخته است؛ ''داد سخن'' در نقد اشعار قدسی و نقد ملا شیدا بر شعر قدسی و محاکمۀ [[منیر لاهوری]] بر نقد ملا شیدا؛ ''تنبیهالغافلین'' در نقد اشعار [[حزین لاهیجی، محمدعلی (اصفهان ۱۱۰۳ـ بنارس ۱۱۸۰ق)|حزین لاهیجی]]؛ ''سراج منیر'' در رد برخی اعتراضات منیر لاهوری بر برخی اشعار [[عرفی شیرازی، محمد (شیراز ۹۶۳ـ لاهور ۹۹۹ق)|عرفی شیرازی]]، [[طالب آملی، محمد (ح ۹۸۷ـ۱۰۳۵ق)|طالب آملی]]، [[زلالی خوانساری، محمدحسین ( ـ۱۰۳۱ق)|زلالی خوانساری]] و [[ظهوری ترشیزی، محمد ( ۱۰۲۶/۱۰۲۴ق)|ظهوری ترشیزی]]؛ ''تذکرۀ مجمعالنفایس'' در احوال و نمونۀ اشعار ۱۷۳۵ تن از شاعران فارسیگوی؛ ''خیابان گلستان'' ([[اسلام آباد|اسلامآباد]]، ۱۳۷۵ش) در لغات و ابیات مشکل ''گلستان'' سعدی؛ ''شرح قصاید عرفی''؛ ''شرح شرفنامه''/ ''بهار باران'' ([[بمبئی، شهر|بمبئی]]، ۱۲۷۷ق) در شرح لغات و اصطلاحات مشکل نیمۀ اول [[اسکندرنامه نظامی|''اسکندرنامۀ'' نظامی]]. | |||
<br /> | <br /> | ||
---- | |||
[[Category:ادبیات فارسی]] | |||
[[Category:ادبیات قدیم – اشخاص]] | [[Category:ادبیات قدیم – اشخاص]] | ||
[[Category:فرهنگ نامه و مرجع نویسی]] | [[Category:فرهنگ نامه و مرجع نویسی]] | ||
[[Category:اشخاص و موسسات]] | [[Category:اشخاص و موسسات]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۴
آرزو، سراجالدین علی خان (۱۰۹۹ـ کلهنو ۱۱۶۹ق) Arzu, Siraj-ud-Din Ali Khan
سراج الدین علی خان آرزو | |
---|---|
زادروز |
۱۰۹۹ق |
درگذشت | کلهنو ۱۱۶۹ق |
ملیت | هندی |
شغل و تخصص اصلی | شاعر و تذکره نویس |
شغل و تخصص های دیگر | منتقد ادبی و فرهنگ نویس |
آثار | مثنوی جوش و خروش در جواب سوز و گداز ملا نوعی؛ چراغ هدایت (فرهنگ فارسی)؛ تذکره مجمع النفایس |
گروه مقاله | فرهنگ نامه و مرجع نویسی |
(معروف به خان آرزو)، شاعر، منتقد ادبی، فرهنگنویس و تذکرهنویس هندی. پدرش از امرای دربار اورنگزیب گورکانی بود. سراجالدین به فارسی و اردو شعر میسرود. در اکبرآباد به تحصیل پرداخت و کتابهای متداول درسی را نزد مولانا عمادالدین، معروف به درویش محمد، خواند و با شعرای آنجا معاشرت داشت. در ۱۱۳۲ق به دهلی رفت و منصب دولتی یافت و در شمار ملازمان مؤتمنالدوله اسحاق شوشتری، پیشکار محمدشاه، درآمد؛ سپس به خدمت نجمالدوله، پسر مؤتمنالدوله، و بعد از آن به خدمت رشیدخان سالار، برادر نجمالدوله، درآمد. در ۱۱۶۸ق به اوده رفت و نواب شجاعالدوله، فرمانروای اوده، برایش مقرری ماهانهای تعیین کرد. آرزو در قالبهای گوناگون شعر فارسی شعر سرود. نثرش روان و ساده است و بهرغم نزدیکی با سبک هندی، نازک خیالیها و تشبیهات و استعارات خاص آن سبک کمتر در آن بهچشم میخورد. با آنکه کمتر به اردو شعر میسرود، بر شاعران اردوسرای روزگارش تأثیری فراوان داشت. شاعران اردوزبان مکتب دهلی، مانند میردرد، محمدتقی میر و محمدرفیع سودا، شاگردش بودند. سراینده و نویسندهای پرکار بود.
آثارش در زمینههای شعر، لغت، معانی و بیان، صرف و نحو، زبانشناسی، نقد ادبی، شروح، رسایل و مکاتیب است. از آن جملهاند: مثنوی جوش و خروش در جواب سوز و گداز ملا نوعی؛ مثنوی شور عشق/ حسن و عشق در جواب محمود و ایاز زلالی؛ عالم آب که ساقینامهای در جواب ساقینامۀ ظهوری است؛ سراجاللغات در ۴۰هزار واژۀ فارسی که در آن بهویژه به نقد فرهنگ رشیدی و برهان قاطع و اصلاح غلطهای آنها پرداخته، و نیز حاوی مباحث زبانشناختی است و در آن توافق و اشتراک زبانهای فارسی و هندی را نشان داده است؛ چراغ هدایت که فرهنگ فارسی است در بیان الفاظ و اصطلاحات شعرای متأخرین؛ نوادرالالفاظ (کراچی، ۱۹۵۱م) در اصلاح و تکمیل فرهنگ اردوـفارسی غرایباللغات عبدالواسع هانسوی؛ زایدالفواید که فرهنگ افعال و مصادر غیر معروف فارسی است؛ عطیۀ کبری در علم بیان (کلکته، ۱۸۳۲م)؛ معیارالافکار در علم هجا و نحو فارسی؛ مثمر (کراچی، ۱۹۹۱م) در مباحث واژهشناسی و دستور زبان و مقایسۀ زبان فارسی با زبان هندی (سانسکریت) و حاوی اطلاعاتی گسترده در مشترکات زبانهای فارسی و هندی است که در آن بهنوعی زبانشناسی تاریخی زبان فارسی پرداخته است؛ داد سخن در نقد اشعار قدسی و نقد ملا شیدا بر شعر قدسی و محاکمۀ منیر لاهوری بر نقد ملا شیدا؛ تنبیهالغافلین در نقد اشعار حزین لاهیجی؛ سراج منیر در رد برخی اعتراضات منیر لاهوری بر برخی اشعار عرفی شیرازی، طالب آملی، زلالی خوانساری و ظهوری ترشیزی؛ تذکرۀ مجمعالنفایس در احوال و نمونۀ اشعار ۱۷۳۵ تن از شاعران فارسیگوی؛ خیابان گلستان (اسلامآباد، ۱۳۷۵ش) در لغات و ابیات مشکل گلستان سعدی؛ شرح قصاید عرفی؛ شرح شرفنامه/ بهار باران (بمبئی، ۱۲۷۷ق) در شرح لغات و اصطلاحات مشکل نیمۀ اول اسکندرنامۀ نظامی.