نیوامپرسیونیسم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:39247400-2.jpg|بندانگشتی|پرتره فلیکس فنئون اثر پل سیگناک]] | [[پرونده:39247400-2.jpg|بندانگشتی|پرتره فلیکس فنئون اثر پل سیگناک]] | ||
[[پرونده:39247400-3.jpg|بندانگشتی|هوای عصر اثر هانری ادموند کراس]] | |||
نئواَمْپرسیونیسم (neo-impressionism)<br /> | |||
جنبشی در نقاشی فرانسوی که در دهۀ ۱۸۸۰م از دل [[امپرسیونیسم]]<ref>Impressionism | |||
</ref> شکل گرفت، و تا سالهای نخست قرن ۲۰م شکوفا بود. نام آن در ۱۸۸۶م در نقدی بر هشتمین و واپسین نمایشگاه امپرسیونیستی ساخته شد که در همان سال در [[پاریس، شهر|پاریس]] برگزار گردید. یکی از نقاشان شرکتکننده در نمایشگاه، [[سورا، ژرژ (۱۸۵۹ـ۱۸۹۱)|ژرژ سورا]]<ref>Georges Seurat | </ref> شکل گرفت، و تا سالهای نخست قرن ۲۰م شکوفا بود. نام آن در ۱۸۸۶م در نقدی بر هشتمین و واپسین نمایشگاه امپرسیونیستی ساخته شد که در همان سال در [[پاریس، شهر|پاریس]] برگزار گردید. یکی از نقاشان شرکتکننده در نمایشگاه، [[سورا، ژرژ (۱۸۵۹ـ۱۸۹۱)|ژرژ سورا]]<ref>Georges Seurat | ||
</ref>، بانی اصلی، و سخنگوی برجستۀ نئوامپرسیونیسم شد. سورا به جلوۀ نور و رنگ در آثار امپرسیونیستی علاقهمند بود، ولی میخواست روشمندتر و علمیتر آن را بهکار گیرد، نه بدانگونه که امپرسیونیستها بهطور خودانگیخته و غریزی با آن کار میکردند. سورا بهجای آنکه رنگها را روی تخته شستی مخلوط کند، لکهها یا نقطههای ریزی از رنگهای خالص را با دقت، بهگونهای بر روی بوم در کنار هم میگذاشت که از فاصلهای مناسب گویی در هم میآمیختند. گمان میرفت جلوهای که بدینسان حاصل میشود، زندهتر از حالتی خواهد بود که میتوانست از مخلوطکردنِ رنگها حاصل شود. نقاشیهای سورا، جلوههای رنگی درخشانی دارند، اما هیچیک از پیروان بلافصلش بهخوبیِ او از عهدۀ کار برنیامدند؛ و آثارشان ساختگیترند. برجستهترین شاگرد سورا، [[سینیاک، پل (۱۸۶۳ـ۱۹۳۵)|پل سینیاک]]<ref>Paul Signac </ref> بود، که در اوایل کارش، [[ماتیس، هانری (۱۸۶۹ـ۱۹۵۴)|هانری ماتیس]]<ref>Henri Matisse </ref> را تحت تأثیر قرار داد و از این رهگذر در شکلگیری [[فوویسم]]<ref>fauvism </ref> مؤثر واقع شد. شیوۀ استفاده از نقطههای کوچک رنگ را [[پوانتیلیسم]]<ref>pointillism</ref> مینامند. سورا خود اصطلاح «[[دیویزیونیسم]]<ref> Divisionism</ref>» را ترجیح میداد. امروزه این اصطلاح را گاه در مورد نظریۀ موجد نقاشیهای سورا بهکار میبرند، و پوانتیلیسم را به تکنیک خاص رنگگذاری اطلاق میکنند؛ در عین حال دو اصطلاح بهجای یکدیگر هم بهکار میروند. | </ref>، بانی اصلی، و سخنگوی برجستۀ نئوامپرسیونیسم شد. سورا به جلوۀ نور و رنگ در آثار امپرسیونیستی علاقهمند بود، ولی میخواست روشمندتر و علمیتر آن را بهکار گیرد، نه بدانگونه که امپرسیونیستها بهطور خودانگیخته و غریزی با آن کار میکردند. سورا بهجای آنکه رنگها را روی تخته شستی مخلوط کند، لکهها یا نقطههای ریزی از رنگهای خالص را با دقت، بهگونهای بر روی بوم در کنار هم میگذاشت که از فاصلهای مناسب گویی در هم میآمیختند. گمان میرفت جلوهای که بدینسان حاصل میشود، زندهتر از حالتی خواهد بود که میتوانست از مخلوطکردنِ رنگها حاصل شود. نقاشیهای سورا، جلوههای رنگی درخشانی دارند، اما هیچیک از پیروان بلافصلش بهخوبیِ او از عهدۀ کار برنیامدند؛ و آثارشان ساختگیترند. برجستهترین شاگرد سورا، [[سینیاک، پل (۱۸۶۳ـ۱۹۳۵)|پل سینیاک]]<ref>Paul Signac </ref> بود، که در اوایل کارش، [[ماتیس، هانری (۱۸۶۹ـ۱۹۵۴)|هانری ماتیس]]<ref>Henri Matisse </ref> را تحت تأثیر قرار داد و از این رهگذر در شکلگیری [[فوویسم]]<ref>fauvism </ref> مؤثر واقع شد. شیوۀ استفاده از نقطههای کوچک رنگ را [[پوانتیلیسم]]<ref>pointillism</ref> مینامند. سورا خود اصطلاح «[[دیویزیونیسم]]<ref> Divisionism</ref>» را ترجیح میداد. امروزه این اصطلاح را گاه در مورد نظریۀ موجد نقاشیهای سورا بهکار میبرند، و پوانتیلیسم را به تکنیک خاص رنگگذاری اطلاق میکنند؛ در عین حال دو اصطلاح بهجای یکدیگر هم بهکار میروند. |
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۴:۴۵
نئواَمْپرسیونیسم (neo-impressionism)
جنبشی در نقاشی فرانسوی که در دهۀ ۱۸۸۰م از دل امپرسیونیسم[۱] شکل گرفت، و تا سالهای نخست قرن ۲۰م شکوفا بود. نام آن در ۱۸۸۶م در نقدی بر هشتمین و واپسین نمایشگاه امپرسیونیستی ساخته شد که در همان سال در پاریس برگزار گردید. یکی از نقاشان شرکتکننده در نمایشگاه، ژرژ سورا[۲]، بانی اصلی، و سخنگوی برجستۀ نئوامپرسیونیسم شد. سورا به جلوۀ نور و رنگ در آثار امپرسیونیستی علاقهمند بود، ولی میخواست روشمندتر و علمیتر آن را بهکار گیرد، نه بدانگونه که امپرسیونیستها بهطور خودانگیخته و غریزی با آن کار میکردند. سورا بهجای آنکه رنگها را روی تخته شستی مخلوط کند، لکهها یا نقطههای ریزی از رنگهای خالص را با دقت، بهگونهای بر روی بوم در کنار هم میگذاشت که از فاصلهای مناسب گویی در هم میآمیختند. گمان میرفت جلوهای که بدینسان حاصل میشود، زندهتر از حالتی خواهد بود که میتوانست از مخلوطکردنِ رنگها حاصل شود. نقاشیهای سورا، جلوههای رنگی درخشانی دارند، اما هیچیک از پیروان بلافصلش بهخوبیِ او از عهدۀ کار برنیامدند؛ و آثارشان ساختگیترند. برجستهترین شاگرد سورا، پل سینیاک[۳] بود، که در اوایل کارش، هانری ماتیس[۴] را تحت تأثیر قرار داد و از این رهگذر در شکلگیری فوویسم[۵] مؤثر واقع شد. شیوۀ استفاده از نقطههای کوچک رنگ را پوانتیلیسم[۶] مینامند. سورا خود اصطلاح «دیویزیونیسم[۷]» را ترجیح میداد. امروزه این اصطلاح را گاه در مورد نظریۀ موجد نقاشیهای سورا بهکار میبرند، و پوانتیلیسم را به تکنیک خاص رنگگذاری اطلاق میکنند؛ در عین حال دو اصطلاح بهجای یکدیگر هم بهکار میروند.