مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی: تفاوت میان نسخهها
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۸: | خط ۸: | ||
صفوت طی سالیان اقامتش در پاریس که به اخذ مدرک دکتری حقوق از دانشكدۀ حقوق دانشگاه پاريس انجامید، مدتی نیز در مركز مطالعات موسيقی شرقی (در انستيتو موسيقیشناسی [[سوربون]]) موسیقی ایرانی را تدریس کرد (1339- 1344ش). از آنجا که موسیقی فاخر رایج در ایران، در آن دوره در سیطرۀ دو گروه بود که یا چون شاگردان [[وزیری، علینقی (تهران ۱۲۶۶ـ همان جا ۱۳۵۸ش)|علینقی وزیری]] نگاهی علمی به موسیقی ایرانی داشتند یا سلیقه و نگاهشان کاملا به موسیقی کلاسیک غرب متمایل بود، صفوت که رویکردی صوفیمسلکانه و سنتی به موسیقی و فرهنگ ایرانی داشت، در همان دورۀ تحصیل و تدریس در پاریس ایدۀ ترویج موسیقی دورۀ قاجار که کاملا مبتنی بر [[ردیف (موسیقی)|ردیف]] بود را پروراند و در برگشت، تاسیس مرکز حفظ و اشاعه را به [[رضا قطبی]]، مدیر تلویزیون ملی ایران و پسردایی [[فرح دیبا]]، پیشنهاد داد. طرح وی پس از بررسی مورد موافقت و بعدتر حمایت قطبی و فرح قرار گرفت. بعد از تاسیس مرکز، نخست تعدادی از بزرگان اساتید موسیقی سنتی چون [[برومند، نورعلی (تهران ۱۲۸۴ـ۱۳۵۵ش)|نورعلی برومند]]، [[هرمزی، سعید (تهران ۱۲۷۶ـ همان جا ۱۳۵۵ش)|سعید هرمزی]]، [[دوامی، عبدالله (تفرش ۱۲۷۰ـ تهران ۱۳۵۹ش)|عبدالله دوامی]]، [[کریمی، محمود (تهران ۱۳۰۶ـ همان جا ۱۳۶۳ش)|محمود کریمی]]، [[فروتن، یوسف (تهران ۱۲۷۷ـ ۱۳۵۵ش)|یوسف فروتن]] و [[ایرانی مجرد، محمد (تهران ۱۲۵۱ـ۱۳۵۰ش)|حاج آقا محمد مجرد ایرانی]] برای تدریس دعوت شدند. پس از مدتی از تاسیس این نهاد، به دلیل عدم مقبولیت صفوت در میان اهالی موسیقی، بار مدیریت آموزشی مرکز بر دوش برومند گذاشته شد و خود صفوت مدیریت اجرایی آنجا را به عهده گرفت. ١٥ نفر از دانشجويان مستعد [[دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران|دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران]] انتخاب شدند كه در اين مركز زير نظر استادان ذکر شده كار كنند و جز برای اساتید، مستمریای هم برای هنرجویان در نظر گرفته شد. این روال پذیرش بسیار محدود و خاص هنرجو تا پایان مدیریت صفوت ادامه پیدا کرد. | صفوت طی سالیان اقامتش در پاریس که به اخذ مدرک دکتری حقوق از دانشكدۀ حقوق دانشگاه پاريس انجامید، مدتی نیز در مركز مطالعات موسيقی شرقی (در انستيتو موسيقیشناسی [[سوربون]]) موسیقی ایرانی را تدریس کرد (1339- 1344ش). از آنجا که موسیقی فاخر رایج در ایران، در آن دوره در سیطرۀ دو گروه بود که یا چون شاگردان [[وزیری، علینقی (تهران ۱۲۶۶ـ همان جا ۱۳۵۸ش)|علینقی وزیری]] نگاهی علمی به موسیقی ایرانی داشتند یا سلیقه و نگاهشان کاملا به موسیقی کلاسیک غرب متمایل بود، صفوت که رویکردی صوفیمسلکانه و سنتی به موسیقی و فرهنگ ایرانی داشت، در همان دورۀ تحصیل و تدریس در پاریس ایدۀ ترویج موسیقی دورۀ قاجار که کاملا مبتنی بر [[ردیف (موسیقی)|ردیف]] بود را پروراند و در برگشت، تاسیس مرکز حفظ و اشاعه را به [[رضا قطبی]]، مدیر تلویزیون ملی ایران و پسردایی [[فرح دیبا]]، پیشنهاد داد. طرح وی پس از بررسی مورد موافقت و بعدتر حمایت قطبی و فرح قرار گرفت. بعد از تاسیس مرکز، نخست تعدادی از بزرگان اساتید موسیقی سنتی چون [[برومند، نورعلی (تهران ۱۲۸۴ـ۱۳۵۵ش)|نورعلی برومند]]، [[هرمزی، سعید (تهران ۱۲۷۶ـ همان جا ۱۳۵۵ش)|سعید هرمزی]]، [[دوامی، عبدالله (تفرش ۱۲۷۰ـ تهران ۱۳۵۹ش)|عبدالله دوامی]]، [[کریمی، محمود (تهران ۱۳۰۶ـ همان جا ۱۳۶۳ش)|محمود کریمی]]، [[فروتن، یوسف (تهران ۱۲۷۷ـ ۱۳۵۵ش)|یوسف فروتن]] و [[ایرانی مجرد، محمد (تهران ۱۲۵۱ـ۱۳۵۰ش)|حاج آقا محمد مجرد ایرانی]] برای تدریس دعوت شدند. پس از مدتی از تاسیس این نهاد، به دلیل عدم مقبولیت صفوت در میان اهالی موسیقی، بار مدیریت آموزشی مرکز بر دوش برومند گذاشته شد و خود صفوت مدیریت اجرایی آنجا را به عهده گرفت. ١٥ نفر از دانشجويان مستعد [[دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران|دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران]] انتخاب شدند كه در اين مركز زير نظر استادان ذکر شده كار كنند و جز برای اساتید، مستمریای هم برای هنرجویان در نظر گرفته شد. این روال پذیرش بسیار محدود و خاص هنرجو تا پایان مدیریت صفوت ادامه پیدا کرد. | ||
طی دورهای حدودا 10ساله (از آغاز فعالیت مرکز تا ابتدای انقلاب اسلامی) موسیقیدانانی چون [[گنجه ای، داوود | طی دورهای حدودا 10ساله (از آغاز فعالیت مرکز تا ابتدای انقلاب اسلامی) موسیقیدانانی چون [[گنجه ای، داوود|داوود گنجهای]]، [[فرهنگ فر، ناصر|ناصر فرهنگفر]]، [[ذوالفنون، جلال (آباده ۱۳۱۶ـ۱۳۹۱ش)|جلال ذوالفنون]]، [[علیزاده، حسین|حسین علیزاده]]، [[مشکاتیان، پرویز|پرویز مشکاتیان]]، [[طلایی، داریوش|داریوش طلایی]]، [[شفیعیان، رضا|رضا شفیعیان]]، [[محمدجلیل عندلیبی]]، [[لطفی، محمدرضا (گرگان ۱۳۲۵ـ۱۳۹۳ش)|محمدرضا لطفی]]، کرامت اصلانی، [[کیانی، مجید|مجید کیانی]]، [[محمدرضا شجریان (خواننده)|محمدرضا شجریان]]، [[شکارچی، علی اکبر|علیاکبر شکارچی]]، [[کیانی نژاد، محمدعلی|محمدعلی کیانینژاد]]، [[پیرنیاکان، داریوش|داریوش پیرنیاکان]]، [[رضوی سروستانی، سیدنورالدین (شیراز ۱۳۱۲ـ تهران ۱۳۷۹ش)|نورالدین رضوی سروستانی]]، [[پریسا]]، محمدعلی حدادیان و [[مرتضی اعیان]] یا به صورت کامل تحت نظر اساتید مرکز به آموزش ردیف و تکنیکهای نوازندگی و خوانندگی پرداختند یا در کنار و پس از تحصیل در مراکز دیگری چون دانشکدۀ هنرهای زیبا. مركز حفظ و اشاعه موسيقی توانست در اين دوره به گذشتۀ موسيقايی بازگشته و آثار بازمانده از دورۀ قاجار را بازسازی كند. در همین دوره به تقاضای رضا قطبی و دفتر فرح دیبا گروههایی از هنرآموزان مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی در دورههای مختلف [[جشن هنر شیراز|جشن هنر شیراز]] و جشنوارۀ توس به هنرنمایی پرداختند. نسلی از موسیقیدانانی که در دهۀ اول فعالیت مرکز حفظ و اشاعه از دل آن برآمده بودند، در سالهای بعد با انشعاب و منفک شدن از مرکز و بعدتر با استعفا از سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران و تشکیل کانون فرهنگی و هنری چاووش و متعاقبش گروههای [[عارف، گروه|عارف]] و [[شیدا، گروه|شیدا]] در دو دهۀ ابتدای انقلاب اسلامی که محدودیتهایی برای ارائۀ گونههایی از موسیقی ایجاد شده بود، به صورت کامل جریان موسیقی ایران را در دست خود گرفتند. مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی سنتی اما طی سالهای اوج فعالیتش، جز تربیت نوازندگان و خوانندگان نخبه و اجرا و تولید موسیقی، در دو زمینۀ دیگر نیز فعالیتهای چشمگیری داشته است: نخست فعالیتهای پژوهشی به منظور حفظ موسیقی سنتی و دیگر ایجاد کارگاههایی برای آموزش سازسازی. برای این کارگاهها هم برجستهترین اساتید فن دعوت به کار شدند. | ||
پس از گذشت چند سال از گشايش اين مركز، در مورد شيوههای مديريت و آموزش و ارتباط صفوت با حکومت اختلافاتی بين نورعلی برومند و داريوش صفوت به وجود آمد كه موجب قطع همكاری برومند و برخی از شاگردان با مرکز و صفوت شد. داریوش صفوت تا سال 1359ش مدیریت مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی سنتی را برعهده داشت. در سالهای پس از او مدیریت این مرکز که بعدتر به «مرکز حفظ و پژوهش موسیقی» تغییر نام پیدا کرد، غالبا در دست افرادی بوده که ارتباط کمی با موسیقی داشتهاند و به این ترتیب افول فعالیت مرکز که با استعفای برومند شروع شده بود، در سالهای پس از انقلاب به طور کامل به قهقراء رفت. طی سالهای پس از انقلاب هیچ نهادی از عهدۀ تعهدات و اهدافی که برای مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی برنامهریزی شده بود برنیامده است و جز حرکتهای کوتاهمدت و بینتیجهای که صداوسیما و حوزۀ هنری راه انداختهاند، هرگز در ادامۀ آنچه که سیاستگذاران و مدیران مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی سنتی به دنبالش بودند، تکاپویی صورت نگرفته است. | پس از گذشت چند سال از گشايش اين مركز، در مورد شيوههای مديريت و آموزش و ارتباط صفوت با حکومت اختلافاتی بين نورعلی برومند و داريوش صفوت به وجود آمد كه موجب قطع همكاری برومند و برخی از شاگردان با مرکز و صفوت شد. داریوش صفوت تا سال 1359ش مدیریت مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی سنتی را برعهده داشت. در سالهای پس از او مدیریت این مرکز که بعدتر به «مرکز حفظ و پژوهش موسیقی» تغییر نام پیدا کرد، غالبا در دست افرادی بوده که ارتباط کمی با موسیقی داشتهاند و به این ترتیب افول فعالیت مرکز که با استعفای برومند شروع شده بود، در سالهای پس از انقلاب به طور کامل به قهقراء رفت. طی سالهای پس از انقلاب هیچ نهادی از عهدۀ تعهدات و اهدافی که برای مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی برنامهریزی شده بود برنیامده است و جز حرکتهای کوتاهمدت و بینتیجهای که صداوسیما و حوزۀ هنری راه انداختهاند، هرگز در ادامۀ آنچه که سیاستگذاران و مدیران مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی سنتی به دنبالش بودند، تکاپویی صورت نگرفته است. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۰۵:۱۱


مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی
نهادی تاسیس شده در سال 1347ش به پیشنهاد و ابتکار و مدیریت داریوش صفوت برای گسترش و احیای موسیقی اصیل ایرانی. مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی که اکنون با نام «مرکز حفظ و پژوهش موسیقی» شناخته میشود، طی سالیان اندکی در زمان اوج فعالیتش (از ابتدا تا میانههای دهۀ 1350ش) نقش مهمی در تربیت موسیقیدانان برجستۀ دهههای بعد و تغییر فرهنگ موسیقیایی جامعۀ ایرانی داشته است. بسیاری صاحبنظران، با توجه به برآیند اجرای اهداف و برنامههای مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی طی سالهای آخر دهۀ 1340ش تا زمان انقلاب، این سالها را دورۀ طلایی و شکوفایی موسیقی سنتی ایران میدانند.
صفوت طی سالیان اقامتش در پاریس که به اخذ مدرک دکتری حقوق از دانشكدۀ حقوق دانشگاه پاريس انجامید، مدتی نیز در مركز مطالعات موسيقی شرقی (در انستيتو موسيقیشناسی سوربون) موسیقی ایرانی را تدریس کرد (1339- 1344ش). از آنجا که موسیقی فاخر رایج در ایران، در آن دوره در سیطرۀ دو گروه بود که یا چون شاگردان علینقی وزیری نگاهی علمی به موسیقی ایرانی داشتند یا سلیقه و نگاهشان کاملا به موسیقی کلاسیک غرب متمایل بود، صفوت که رویکردی صوفیمسلکانه و سنتی به موسیقی و فرهنگ ایرانی داشت، در همان دورۀ تحصیل و تدریس در پاریس ایدۀ ترویج موسیقی دورۀ قاجار که کاملا مبتنی بر ردیف بود را پروراند و در برگشت، تاسیس مرکز حفظ و اشاعه را به رضا قطبی، مدیر تلویزیون ملی ایران و پسردایی فرح دیبا، پیشنهاد داد. طرح وی پس از بررسی مورد موافقت و بعدتر حمایت قطبی و فرح قرار گرفت. بعد از تاسیس مرکز، نخست تعدادی از بزرگان اساتید موسیقی سنتی چون نورعلی برومند، سعید هرمزی، عبدالله دوامی، محمود کریمی، یوسف فروتن و حاج آقا محمد مجرد ایرانی برای تدریس دعوت شدند. پس از مدتی از تاسیس این نهاد، به دلیل عدم مقبولیت صفوت در میان اهالی موسیقی، بار مدیریت آموزشی مرکز بر دوش برومند گذاشته شد و خود صفوت مدیریت اجرایی آنجا را به عهده گرفت. ١٥ نفر از دانشجويان مستعد دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران انتخاب شدند كه در اين مركز زير نظر استادان ذکر شده كار كنند و جز برای اساتید، مستمریای هم برای هنرجویان در نظر گرفته شد. این روال پذیرش بسیار محدود و خاص هنرجو تا پایان مدیریت صفوت ادامه پیدا کرد.
طی دورهای حدودا 10ساله (از آغاز فعالیت مرکز تا ابتدای انقلاب اسلامی) موسیقیدانانی چون داوود گنجهای، ناصر فرهنگفر، جلال ذوالفنون، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، داریوش طلایی، رضا شفیعیان، محمدجلیل عندلیبی، محمدرضا لطفی، کرامت اصلانی، مجید کیانی، محمدرضا شجریان، علیاکبر شکارچی، محمدعلی کیانینژاد، داریوش پیرنیاکان، نورالدین رضوی سروستانی، پریسا، محمدعلی حدادیان و مرتضی اعیان یا به صورت کامل تحت نظر اساتید مرکز به آموزش ردیف و تکنیکهای نوازندگی و خوانندگی پرداختند یا در کنار و پس از تحصیل در مراکز دیگری چون دانشکدۀ هنرهای زیبا. مركز حفظ و اشاعه موسيقی توانست در اين دوره به گذشتۀ موسيقايی بازگشته و آثار بازمانده از دورۀ قاجار را بازسازی كند. در همین دوره به تقاضای رضا قطبی و دفتر فرح دیبا گروههایی از هنرآموزان مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی در دورههای مختلف جشن هنر شیراز و جشنوارۀ توس به هنرنمایی پرداختند. نسلی از موسیقیدانانی که در دهۀ اول فعالیت مرکز حفظ و اشاعه از دل آن برآمده بودند، در سالهای بعد با انشعاب و منفک شدن از مرکز و بعدتر با استعفا از سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران و تشکیل کانون فرهنگی و هنری چاووش و متعاقبش گروههای عارف و شیدا در دو دهۀ ابتدای انقلاب اسلامی که محدودیتهایی برای ارائۀ گونههایی از موسیقی ایجاد شده بود، به صورت کامل جریان موسیقی ایران را در دست خود گرفتند. مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی سنتی اما طی سالهای اوج فعالیتش، جز تربیت نوازندگان و خوانندگان نخبه و اجرا و تولید موسیقی، در دو زمینۀ دیگر نیز فعالیتهای چشمگیری داشته است: نخست فعالیتهای پژوهشی به منظور حفظ موسیقی سنتی و دیگر ایجاد کارگاههایی برای آموزش سازسازی. برای این کارگاهها هم برجستهترین اساتید فن دعوت به کار شدند.
پس از گذشت چند سال از گشايش اين مركز، در مورد شيوههای مديريت و آموزش و ارتباط صفوت با حکومت اختلافاتی بين نورعلی برومند و داريوش صفوت به وجود آمد كه موجب قطع همكاری برومند و برخی از شاگردان با مرکز و صفوت شد. داریوش صفوت تا سال 1359ش مدیریت مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی سنتی را برعهده داشت. در سالهای پس از او مدیریت این مرکز که بعدتر به «مرکز حفظ و پژوهش موسیقی» تغییر نام پیدا کرد، غالبا در دست افرادی بوده که ارتباط کمی با موسیقی داشتهاند و به این ترتیب افول فعالیت مرکز که با استعفای برومند شروع شده بود، در سالهای پس از انقلاب به طور کامل به قهقراء رفت. طی سالهای پس از انقلاب هیچ نهادی از عهدۀ تعهدات و اهدافی که برای مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی برنامهریزی شده بود برنیامده است و جز حرکتهای کوتاهمدت و بینتیجهای که صداوسیما و حوزۀ هنری راه انداختهاند، هرگز در ادامۀ آنچه که سیاستگذاران و مدیران مرکز حفظ و اشاعۀ موسیقی سنتی به دنبالش بودند، تکاپویی صورت نگرفته است.