عنصری بلخی، حسن بن احمد ( ـ۴۳۱ق): تفاوت میان نسخهها
DaneshGostar (بحث | مشارکتها) (جایگزینی متن - '00-->\' به '00-->') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
عُنصُری بلخی، حسن بن احمد ( | عُنصُری بلخی، حسن بن احمد (350 - ۴۳۱ق)<br> | ||
شاعر ایرانی. گویا در خانوادهای بازرگان در بلخ برآمد. از اشعارش برمیآید که بر علوم رایج روزگارش دست داشته است. نخست به دستگاه امیرنصر، برادر کهتر محمود غزنوی، راه یافت؛ سپس با میانجیگری نصر به دربار محمود پیوست. و با مدیحهگویی سرآمد شاعران دربار و ملقب به ملکالشعرا شد. در سفرهای جنگی همراه سلطان محمود بود و برخی قصایدش نیز در وصف همین جنگها و فتوحات است. پس از محمود در خدمت پسرش، مسعود، نیز بوده است. عنصری از برجستهترین قصیدهسرایان ایران است و به سبک خراسانی شعر میگفت، اما قصایدی که از وی بهجا مانده همه در مدح است. سه مثنوی ''شادبهر و عینالحیات''، ''خنگبت و سرخبت'' و ''وامق و عذرا'' را به او منسوب کردهاند، که تنها از این آخری ابیاتی در برخی فرهنگها، مانند لغت ''فرس'' اسدی و کتابهایی مانند'' المعجم فی معاییر اشعار عجم'' آمده است. پس از درگذشت در زادگاهش به خاک سپرده شد. | |||
<br><!--31124700--> | |||
شمار ابیات عنصری را کمابیش ۳۰هزار بیت نوشتهاند، که کمی بیش از ۲هزار بیت آن دردست است. دیوان عنصری بلخی به کوشش محمود دبیرسیاقی بهچاپ رسیده است (۱۳۴۲ش). | |||
'''نمونۀ شعر''' (ابیات ابتدایی قصیدۀ معروف عنصری در مدح سلطان محمود) | |||
باد نورزی همی در بوستان بتگر شود | |||
تا ز صُنعش هر درختی لُعبتی دیگر شود | |||
باغ همچون کلبۀ بزّاز پر دیبا شود | |||
باد همچون طلبۀ عطار پر عنبر شود | |||
سونِش سیم سپید از باغ بردارد همی | |||
باز همچون عارض خوبان زمین اخضر شود | |||
روی بند هر زمینی حُلّۀ چینی شود | |||
گوشوار هر درختی رشتۀ گوهر شود | |||
چون حجابی لُعبتان خورشید را بینی ز ناز | |||
گه برون آید ز میغ و گه به میغ اندر شود.... | |||
----<br><!--31124700--> | |||
[[رده:ادبیات فارسی]] | [[رده:ادبیات فارسی]] | ||
[[رده:ادبیات قدیم – اشخاص]] | [[رده:ادبیات قدیم – اشخاص]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۱۴
عُنصُری بلخی، حسن بن احمد (350 - ۴۳۱ق)
شاعر ایرانی. گویا در خانوادهای بازرگان در بلخ برآمد. از اشعارش برمیآید که بر علوم رایج روزگارش دست داشته است. نخست به دستگاه امیرنصر، برادر کهتر محمود غزنوی، راه یافت؛ سپس با میانجیگری نصر به دربار محمود پیوست. و با مدیحهگویی سرآمد شاعران دربار و ملقب به ملکالشعرا شد. در سفرهای جنگی همراه سلطان محمود بود و برخی قصایدش نیز در وصف همین جنگها و فتوحات است. پس از محمود در خدمت پسرش، مسعود، نیز بوده است. عنصری از برجستهترین قصیدهسرایان ایران است و به سبک خراسانی شعر میگفت، اما قصایدی که از وی بهجا مانده همه در مدح است. سه مثنوی شادبهر و عینالحیات، خنگبت و سرخبت و وامق و عذرا را به او منسوب کردهاند، که تنها از این آخری ابیاتی در برخی فرهنگها، مانند لغت فرس اسدی و کتابهایی مانند المعجم فی معاییر اشعار عجم آمده است. پس از درگذشت در زادگاهش به خاک سپرده شد.
شمار ابیات عنصری را کمابیش ۳۰هزار بیت نوشتهاند، که کمی بیش از ۲هزار بیت آن دردست است. دیوان عنصری بلخی به کوشش محمود دبیرسیاقی بهچاپ رسیده است (۱۳۴۲ش).
نمونۀ شعر (ابیات ابتدایی قصیدۀ معروف عنصری در مدح سلطان محمود)
باد نورزی همی در بوستان بتگر شود
تا ز صُنعش هر درختی لُعبتی دیگر شود
باغ همچون کلبۀ بزّاز پر دیبا شود
باد همچون طلبۀ عطار پر عنبر شود
سونِش سیم سپید از باغ بردارد همی
باز همچون عارض خوبان زمین اخضر شود
روی بند هر زمینی حُلّۀ چینی شود
گوشوار هر درختی رشتۀ گوهر شود
چون حجابی لُعبتان خورشید را بینی ز ناز
گه برون آید ز میغ و گه به میغ اندر شود....