محمد سیاه قلم (ح ۸۵۰ـ۹۱۳ق): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(جایگزینی متن - '\\3' به '<!--3')
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


محمّد سیاه‌قَلَم (ح ۸۵۰ـ۹۱۳ق)<br>
{{جعبه زندگینامه|عنوان=جعبه زندگینامه|نام=|نام دیگر=|نام اصلی=|نام مستعار=|لقب=|زادروز=|تاریخ مرگ=|دوره زندگی=|ملیت=|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=|شغل و تخصص های دیگر=|سبک=|مکتب=|سمت=|جوایز و افتخارات=|آثار=|خویشاوندان سرشناس=|گروه مقاله=|دوره=|فعالیت های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}}محمّد سیاه‌قَلَم (ح ۸۵۰ـ۹۱۳ق)<br>
[[پرونده: 38179100.jpg | بندانگشتی|يکي از آثار محمد سياه‌قلم]]<p>نگارگر و مذهّب ایرانی. احتمالاً همان «حاجی محمد هروی» است. علاوه‌‌بر طراحی و نگارگری، در طنزنگاری نیز مهارت داشت، و در دربار امیرعلی‌شیر نوایی از نام و شهرت بسیاری برخوردار بود؛ چنان‌که روح‌الله میرک را باید از رقیب‌هایش برشمرد. سلطان‌محمد از آثار او بسیار تأثیر گرفت. محمد سیاه‌قلم از هنرمندان چیره‌دست و استثنایی تاریخ نقاشی ایران بود. نخست در شیوۀ مکتب هرات به فعالیت پرداخت؛ احتمالاً بعدها به چین رفت، یا از شیوۀ چینی و عناصری همچون، دیو، فرشته، اژدها، نقوش گیاهی و جانوری، و شاهزادگان، در نقاشی‌هایش بهره برد. به ترسیم اوضاع‌ و ‌احوال زندگی اجتماعی، و افراد تنگ‌دست و زحمت‌کش تمایل داشت. اجزاء آثارش آمیزه‌ای از تخیّل، افسانه، و صور عجیب و مرموزند که در قالبی طنزآمیز و انتقادی به‌تصویر درآمده‌اند. ازقرار معلوم، به‌سبب روش‌های انتقادآمیزش با وزیر وقت، امیرعلی‌شیر نوایی، اختلافاتی پیدا کرد و از امیر و مقام کتابداری دل برید، و به دربار بدیع الزمان میرزا، فرزند سلطان حسین بایقرا (ح ۹۰۴ق)، پیوست و شغل کتابداری را در آن دستگاه برعهده گرفت، و در آن‌جا آثار ارزنده‌ای ـ اغلب سیاه‌قلم ـ پدید آورد. در هنر تصویرسازی، خطاطی، رنگ‌آمیزی، تذهیب و تشعیر، و سایر فنون مهارت داشت و به ابتکاراتی نیز دست زد، ازجمله ساعت مخصوصی برای کتابخانۀ امیرعلی‌شیر نوایی ساخت. پس از حمله عثمانی‌ها به تبریز، آثارش ـ که نزد شاه اسماعیل اول صفوی نگهداری می‌شد ـ به‌منزلۀ غنایم هنری، به دربار سلطان عثمانی منتقل شدند. آثار بسیاری از او برجا مانده است، که اغلب تصاویری از دیوان، پریان و موجودات افسانه‌ای‌اند. بیشتر آثارش در موزۀ توپکاپی استانبول نگهداری می‌شوند که ازجمله عبارت‌اند از ''دیو‌ها و یک اژدها'' (ح۸۹۰ق) ''دو دیو رقصنده''؛ ''دو دیو که خری را با خود می‌برند''؛ ''دو دیو که یکی ساز می‌زند و دیگری پیالۀ شراب در دست دارد''؛ ''دیوهایی که بر سر طعمۀ خود در حال نزاع‌اند''؛ تصویری از یک ''درویش سیاه‌پوست''؛ و ''مراسم آتش‌بازی''.</p>
[[پرونده: 38179100.jpg | بندانگشتی|يکي از آثار محمد سياه‌قلم]]<p>نگارگر و مذهّب ایرانی. احتمالاً همان «حاجی محمد هروی» است. علاوه‌‌بر طراحی و نگارگری، در طنزنگاری نیز مهارت داشت، و در دربار امیرعلی‌شیر نوایی از نام و شهرت بسیاری برخوردار بود؛ چنان‌که روح‌الله میرک را باید از رقیب‌هایش برشمرد. سلطان‌محمد از آثار او بسیار تأثیر گرفت. محمد سیاه‌قلم از هنرمندان چیره‌دست و استثنایی تاریخ نقاشی ایران بود. نخست در شیوۀ مکتب هرات به فعالیت پرداخت؛ احتمالاً بعدها به چین رفت، یا از شیوۀ چینی و عناصری همچون، دیو، فرشته، اژدها، نقوش گیاهی و جانوری، و شاهزادگان، در نقاشی‌هایش بهره برد. به ترسیم اوضاع‌ و ‌احوال زندگی اجتماعی، و افراد تنگ‌دست و زحمت‌کش تمایل داشت. اجزاء آثارش آمیزه‌ای از تخیّل، افسانه، و صور عجیب و مرموزند که در قالبی طنزآمیز و انتقادی به‌تصویر درآمده‌اند. ازقرار معلوم، به‌سبب روش‌های انتقادآمیزش با وزیر وقت، امیرعلی‌شیر نوایی، اختلافاتی پیدا کرد و از امیر و مقام کتابداری دل برید، و به دربار بدیع الزمان میرزا، فرزند سلطان حسین بایقرا (ح ۹۰۴ق)، پیوست و شغل کتابداری را در آن دستگاه برعهده گرفت، و در آن‌جا آثار ارزنده‌ای ـ اغلب سیاه‌قلم ـ پدید آورد. در هنر تصویرسازی، خطاطی، رنگ‌آمیزی، تذهیب و تشعیر، و سایر فنون مهارت داشت و به ابتکاراتی نیز دست زد، ازجمله ساعت مخصوصی برای کتابخانۀ امیرعلی‌شیر نوایی ساخت. پس از حمله عثمانی‌ها به تبریز، آثارش ـ که نزد شاه اسماعیل اول صفوی نگهداری می‌شد ـ به‌منزلۀ غنایم هنری، به دربار سلطان عثمانی منتقل شدند. آثار بسیاری از او برجا مانده است، که اغلب تصاویری از دیوان، پریان و موجودات افسانه‌ای‌اند. بیشتر آثارش در موزۀ توپکاپی استانبول نگهداری می‌شوند که ازجمله عبارت‌اند از ''دیو‌ها و یک اژدها'' (ح۸۹۰ق) ''دو دیو رقصنده''؛ ''دو دیو که خری را با خود می‌برند''؛ ''دو دیو که یکی ساز می‌زند و دیگری پیالۀ شراب در دست دارد''؛ ''دیوهایی که بر سر طعمۀ خود در حال نزاع‌اند''؛ تصویری از یک ''درویش سیاه‌پوست''؛ و ''مراسم آتش‌بازی''.</p>
<br><!--38179100-->
<br><!--38179100-->
[[رده:نگارگری و مجسمه سازی ایران]]
[[رده:نگارگری و مجسمه سازی ایران]]
[[رده:(نگارگری و مجسمه سازی ایران)اشخاص و آثار]]
[[رده:(نگارگری و مجسمه سازی ایران)اشخاص و آثار]]

نسخهٔ ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۰۷

جعبه زندگینامه

محمّد سیاه‌قَلَم (ح ۸۵۰ـ۹۱۳ق)

يکي از آثار محمد سياه‌قلم

نگارگر و مذهّب ایرانی. احتمالاً همان «حاجی محمد هروی» است. علاوه‌‌بر طراحی و نگارگری، در طنزنگاری نیز مهارت داشت، و در دربار امیرعلی‌شیر نوایی از نام و شهرت بسیاری برخوردار بود؛ چنان‌که روح‌الله میرک را باید از رقیب‌هایش برشمرد. سلطان‌محمد از آثار او بسیار تأثیر گرفت. محمد سیاه‌قلم از هنرمندان چیره‌دست و استثنایی تاریخ نقاشی ایران بود. نخست در شیوۀ مکتب هرات به فعالیت پرداخت؛ احتمالاً بعدها به چین رفت، یا از شیوۀ چینی و عناصری همچون، دیو، فرشته، اژدها، نقوش گیاهی و جانوری، و شاهزادگان، در نقاشی‌هایش بهره برد. به ترسیم اوضاع‌ و ‌احوال زندگی اجتماعی، و افراد تنگ‌دست و زحمت‌کش تمایل داشت. اجزاء آثارش آمیزه‌ای از تخیّل، افسانه، و صور عجیب و مرموزند که در قالبی طنزآمیز و انتقادی به‌تصویر درآمده‌اند. ازقرار معلوم، به‌سبب روش‌های انتقادآمیزش با وزیر وقت، امیرعلی‌شیر نوایی، اختلافاتی پیدا کرد و از امیر و مقام کتابداری دل برید، و به دربار بدیع الزمان میرزا، فرزند سلطان حسین بایقرا (ح ۹۰۴ق)، پیوست و شغل کتابداری را در آن دستگاه برعهده گرفت، و در آن‌جا آثار ارزنده‌ای ـ اغلب سیاه‌قلم ـ پدید آورد. در هنر تصویرسازی، خطاطی، رنگ‌آمیزی، تذهیب و تشعیر، و سایر فنون مهارت داشت و به ابتکاراتی نیز دست زد، ازجمله ساعت مخصوصی برای کتابخانۀ امیرعلی‌شیر نوایی ساخت. پس از حمله عثمانی‌ها به تبریز، آثارش ـ که نزد شاه اسماعیل اول صفوی نگهداری می‌شد ـ به‌منزلۀ غنایم هنری، به دربار سلطان عثمانی منتقل شدند. آثار بسیاری از او برجا مانده است، که اغلب تصاویری از دیوان، پریان و موجودات افسانه‌ای‌اند. بیشتر آثارش در موزۀ توپکاپی استانبول نگهداری می‌شوند که ازجمله عبارت‌اند از دیو‌ها و یک اژدها (ح۸۹۰ق) دو دیو رقصنده؛ دو دیو که خری را با خود می‌برند؛ دو دیو که یکی ساز می‌زند و دیگری پیالۀ شراب در دست دارد؛ دیوهایی که بر سر طعمۀ خود در حال نزاع‌اند؛ تصویری از یک درویش سیاه‌پوست؛ و مراسم آتش‌بازی.