اشتوکهاوزن، کارل هاینتس (۱۹۲۸-۲۰۰۷م): تفاوت میان نسخهها
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
</ref> (۱۹۵۶)، ''برخوردها''<ref>''Kontakte'' | </ref> (۱۹۵۶)، ''برخوردها''<ref>''Kontakte'' | ||
</ref> (۱۹۶۰؛ موسیقی الکترونیک)، و ''زیریوس''<ref>''Sirius'' | </ref> (۱۹۶۰؛ موسیقی الکترونیک)، و ''زیریوس''<ref>''Sirius'' | ||
</ref> (۱۹۷۷). از ۱۹۷۷ تمامی آثار او بخشی از ''لیشت (نور)''<ref>''Licht'' </ref> بودهاند، دورهای شامل هفت مراسم موسیقایی برای اجرا در هفت شبِ هفته؛ او تاکنون ''پنجشنبه''<ref>''Donnerstag'' </ref> (۱۹۸۰)، ''شنبه''<ref>''Samstag'' </ref> (۱۹۸۴)، ''دوشنبه''<ref>''Montag'' </ref> (۱۹۸۸)، و ''سهشنبه''<ref>''Dienstag'' </ref> (۱۹۹۲) را تکمیل کرده است. آثار قبلی او عبارتاند از ''قطعههای پیانویی یک تا چهارده''<ref>''Klavierstücke I-XIV'' </ref> (۱۹۵۲ـ۱۹۸۵)، ''مومنته''<ref>''Momente''</ref>''(لحظهها)'' (۱۹۶۱ـ۱۹۶۴)، و ''میکروفونی یک''<ref>''Mikrophonie I'' </ref> (۱۹۶۴). اشتوکهاوزن در مدرسۀ عالی موسیقی کلن<ref>Cologne Musikhochschule </ref> تحصیل کرد و در پاریس از مسیان<ref>Messiaen </ref> و میّو<ref>Milhaud </ref> تعلیم گرفت. همچنین از سرمشق وبرن<ref>Webern </ref> چیزهایی آموخت، که نظام بهشدت مهارشدۀ سریالیسمِ او الهامبخش تجربههای مختصر اشتوکهاوزن در عرصۀ سریالیسم «کلّی» شد (که در آن تمامی عناصر صدا مثل زیرایی، کشش، و شدت و ضعف ـ تحت اختیار دستوری از پیش تعیینشده قرارمیگیرند). تکنیک ارکستراسیون وبرن نیز بر ساختههای «گروهی» دهۀ ۱۹۵۰ اشتوکهاوزن تأثیر گذاشت. از ۱۹۵۳ در استودیوی موسیقی الکترونیک رادیو آلمان<ref>German Radio </ref> در کلن سخت کار کرد، و معاصرانش همچو بریو<ref>Berio </ref> و بولِز<ref>Boulez</ref> و آهنگسازان جوانتری همچون تیم ساوستِر<ref> Tim Souster </ref> و برایان فرنیهیو<ref>Brian Ferneyhough</ref> را تحتتأثیر خود قرار داد؛ او از بیپرواترین آهنگسازانی بود که به آفرینش موسیقی الکترونیک دست زد، اما برای رسانههای قدیمی نیز موسیقی میساخت. روند خلاقیت اشتوکهاوزن با این فرض آغاز میشود که تمامی عناصر آهنگسازی را میتوان با سِیر ساخت اثری که ماهیت آن را آکوستیکِ از پیش طراحیشده و دستوربندیِ علمی تعیین کرده باشد، با قدرت مهار کرد. با وجود این اجراکنندگان غالباً مجازند انواع و اقسام انتخابها را، برحسب چگونگی «خواندن» پارتیتور و بهکارگیری وسایل و تجهیزات اضافی لازم بهکار گیرند (تأثیر جان کِیج<ref> John Cage</ref> در این مورد آشکار است). اشتوکهاوزن در امریکا و بریتانیا سخنرانیهای آموزشی بسیاری داشته و مخاطبانی ویژه برای موسیقی خود تربیت کرده است. | </ref> (۱۹۷۷). از ۱۹۷۷ تمامی آثار او بخشی از ''لیشت (نور)''<ref>''Licht'' </ref> بودهاند، دورهای شامل هفت مراسم موسیقایی برای اجرا در هفت شبِ هفته؛ او تاکنون ''پنجشنبه''<ref>''Donnerstag'' </ref> (۱۹۸۰)، ''شنبه''<ref>''Samstag'' </ref> (۱۹۸۴)، ''دوشنبه''<ref>''Montag'' </ref> (۱۹۸۸)، و ''سهشنبه''<ref>''Dienstag'' </ref> (۱۹۹۲) را تکمیل کرده است. آثار قبلی او عبارتاند از ''قطعههای پیانویی یک تا چهارده''<ref>''Klavierstücke I-XIV'' </ref> (۱۹۵۲ـ۱۹۸۵)، ''مومنته''<ref>''Momente''</ref>''(لحظهها)'' (۱۹۶۱ـ۱۹۶۴)، و ''میکروفونی یک''<ref>''Mikrophonie I'' </ref> (۱۹۶۴). اشتوکهاوزن در مدرسۀ عالی موسیقی کلن<ref>Cologne Musikhochschule </ref> تحصیل کرد و در پاریس از [[مسیان ، اولیویه (۱۹۰۸ـ۱۹۹۲)|مسیان]]<ref>Messiaen </ref> و [[میو، داریوس (۱۸۹۲ـ۱۹۷۴)|میّو]]<ref>Milhaud </ref> تعلیم گرفت. همچنین از سرمشق [[وبرن، آنتون (۱۸۸۳ـ۱۹۴۵)|وبرن]]<ref>Webern </ref> چیزهایی آموخت، که نظام بهشدت مهارشدۀ سریالیسمِ او الهامبخش تجربههای مختصر اشتوکهاوزن در عرصۀ سریالیسم «کلّی» شد (که در آن تمامی عناصر صدا مثل زیرایی، کشش، و شدت و ضعف ـ تحت اختیار دستوری از پیش تعیینشده قرارمیگیرند). تکنیک ارکستراسیون وبرن نیز بر ساختههای «گروهی» دهۀ ۱۹۵۰ اشتوکهاوزن تأثیر گذاشت. از ۱۹۵۳ در استودیوی موسیقی الکترونیک رادیو آلمان<ref>German Radio </ref> در کلن سخت کار کرد، و معاصرانش همچو [[بریو، لوچانو (۱۹۲۵)|بریو]]<ref>Berio </ref> و [[بولز، پیر (۱۹۲۵)|بولِز]]<ref>Boulez</ref> و آهنگسازان جوانتری همچون تیم ساوستِر<ref> Tim Souster </ref> و برایان فرنیهیو<ref>Brian Ferneyhough</ref> را تحتتأثیر خود قرار داد؛ او از بیپرواترین آهنگسازانی بود که به آفرینش موسیقی الکترونیک دست زد، اما برای رسانههای قدیمی نیز موسیقی میساخت. روند خلاقیت اشتوکهاوزن با این فرض آغاز میشود که تمامی عناصر آهنگسازی را میتوان با سِیر ساخت اثری که ماهیت آن را آکوستیکِ از پیش طراحیشده و دستوربندیِ علمی تعیین کرده باشد، با قدرت مهار کرد. با وجود این اجراکنندگان غالباً مجازند انواع و اقسام انتخابها را، برحسب چگونگی «خواندن» پارتیتور و بهکارگیری وسایل و تجهیزات اضافی لازم بهکار گیرند (تأثیر جان کِیج<ref> John Cage</ref> در این مورد آشکار است). اشتوکهاوزن در امریکا و بریتانیا سخنرانیهای آموزشی بسیاری داشته و مخاطبانی ویژه برای موسیقی خود تربیت کرده است. | ||
| |
نسخهٔ ۲۵ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۱۸
کارل هاینتس اشتوکهاوزن Karlheinz Stockhausen | |
---|---|
زادروز |
۱۹۲۸م |
درگذشت | 2007م |
ملیت | آلمانی |
تحصیلات و محل تحصیل | مدرسه عالی موسیقی کلن |
شغل و تخصص اصلی | آهنگ ساز |
آثار | ترانۀ جوانان (۱۹۵۶)، برخوردها (۱۹۶۰؛ موسیقی الکترونیک)، و زیریوس (۱۹۷۷) |
گروه مقاله | موسیقی |
اِشْتوکْهاوزِن، کارلهاینتس (۱۹۲۸-2007م)(Stockhausen, Karlheinz)
آهنگساز آلمانی موسیقی پیشتاز. از دهۀ ۱۹۵۰ به بسط و گسترش بیشترِ دامنۀ صداهای موسیقایی جدید و تکنیکهای آهنگسازی پرداخت. ازجمله آثار مهم اوست: ترانۀ جوانان[۱] (۱۹۵۶)، برخوردها[۲] (۱۹۶۰؛ موسیقی الکترونیک)، و زیریوس[۳] (۱۹۷۷). از ۱۹۷۷ تمامی آثار او بخشی از لیشت (نور)[۴] بودهاند، دورهای شامل هفت مراسم موسیقایی برای اجرا در هفت شبِ هفته؛ او تاکنون پنجشنبه[۵] (۱۹۸۰)، شنبه[۶] (۱۹۸۴)، دوشنبه[۷] (۱۹۸۸)، و سهشنبه[۸] (۱۹۹۲) را تکمیل کرده است. آثار قبلی او عبارتاند از قطعههای پیانویی یک تا چهارده[۹] (۱۹۵۲ـ۱۹۸۵)، مومنته[۱۰](لحظهها) (۱۹۶۱ـ۱۹۶۴)، و میکروفونی یک[۱۱] (۱۹۶۴). اشتوکهاوزن در مدرسۀ عالی موسیقی کلن[۱۲] تحصیل کرد و در پاریس از مسیان[۱۳] و میّو[۱۴] تعلیم گرفت. همچنین از سرمشق وبرن[۱۵] چیزهایی آموخت، که نظام بهشدت مهارشدۀ سریالیسمِ او الهامبخش تجربههای مختصر اشتوکهاوزن در عرصۀ سریالیسم «کلّی» شد (که در آن تمامی عناصر صدا مثل زیرایی، کشش، و شدت و ضعف ـ تحت اختیار دستوری از پیش تعیینشده قرارمیگیرند). تکنیک ارکستراسیون وبرن نیز بر ساختههای «گروهی» دهۀ ۱۹۵۰ اشتوکهاوزن تأثیر گذاشت. از ۱۹۵۳ در استودیوی موسیقی الکترونیک رادیو آلمان[۱۶] در کلن سخت کار کرد، و معاصرانش همچو بریو[۱۷] و بولِز[۱۸] و آهنگسازان جوانتری همچون تیم ساوستِر[۱۹] و برایان فرنیهیو[۲۰] را تحتتأثیر خود قرار داد؛ او از بیپرواترین آهنگسازانی بود که به آفرینش موسیقی الکترونیک دست زد، اما برای رسانههای قدیمی نیز موسیقی میساخت. روند خلاقیت اشتوکهاوزن با این فرض آغاز میشود که تمامی عناصر آهنگسازی را میتوان با سِیر ساخت اثری که ماهیت آن را آکوستیکِ از پیش طراحیشده و دستوربندیِ علمی تعیین کرده باشد، با قدرت مهار کرد. با وجود این اجراکنندگان غالباً مجازند انواع و اقسام انتخابها را، برحسب چگونگی «خواندن» پارتیتور و بهکارگیری وسایل و تجهیزات اضافی لازم بهکار گیرند (تأثیر جان کِیج[۲۱] در این مورد آشکار است). اشتوکهاوزن در امریکا و بریتانیا سخنرانیهای آموزشی بسیاری داشته و مخاطبانی ویژه برای موسیقی خود تربیت کرده است.