گربه آوازخوان (فیلم): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
زمان فیلم: 86 دقیقه | زمان فیلم: 86 دقیقه | ||
'''خلاصۀ داستان''' | |||
حسنی همراه خواهرش گلدونه در پرورشگاه سكنا دارد. روزی زن و شوهری برای انتخاب كودكی به پرورشگاه میآیند و گلدونه مورد توجه آنها قرار میگیرد. هنگامی كه آنها با توافق مدیر پرورشگاه قصد دارند او را با خود ببرند، حسنی با تكرار این واقعیت كه آنها دارای پدری هستند كه روزی آنها را از سر فقر و ناچاری جلوی پرورشگاه گذاشته و بالاخره سراغشان خواهد آمد، از بردن او جلوگیری میكند. وقتی با مخالفت دیگران روبهرو میشود، در یک شب بارانی همراه خواهرش از پرورشگاه میگریزد. آنها سرگردان و خسته از پیدا كردن پدر، از فرط گرسنگی در رستوران تعطیل شدهای را به صدا درمیآورند. كارگر رستوران ظرفی از غذای گرم برای آنها میآورد. با بلند شدن بخار و پراكنده شدن بوی غذا در فضا، گربههای گرسنه سر میرسند و غذا را به یغما میبرند. در كشاكش جنگ و گریز بین آنها و گربهها، گندهلات گربهها به حمایت از حسنی و خواهرش قد علم میكند و از آن پس بهتدریج دوستیای بین آنها شكل میگیرد و مستحكم میشود. به دلیل گرسنگی مفرط و درماندگی، گلدونه به پرورشگاه بازمیگردد و میپذیرد به خانۀ زن و شوهر برود. با مشخصهای كه حسنی از دیوار خانهشان میدهد، گربۀ لات با همراهی دیگر گربهها برای پیدا كردن خانه و نهایتاً یافتن پدر حسنی، شهر را زیر پا میگذارند و سرانجام او را كه اینک مردی متمول است پیدا میكنند. اما مردی كه به ظاهر مستخدم خانه است، دو كودک دیگر را به نام آنها به پدر حسنی جا زده است. با مداخلۀ یكی از مسئولان پرورشگاه و شوهرعمۀ پاسبانش، حقۀ مستخدم برملا میشود و حسنی و گلدونه به اتفاق همۀ گربهها به خانۀ مجلل پدر نقل مكان میكنند. | |||
---- | ---- | ||
[[رده:سینما]] | [[رده:سینما]] | ||
[[رده:ایران - آثار و رویدادها]] | [[رده:ایران - آثار و رویدادها]] |
نسخهٔ ۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۲
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی کامبوزیا پرتوی، تولید سال 1369، برای کودکان و نوجوانان. گربه آوازخوان در بخش فیلمهای كودک و نوجوان سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر (1373) حضور داشته است.
زمان فیلم: 86 دقیقه
خلاصۀ داستان
حسنی همراه خواهرش گلدونه در پرورشگاه سكنا دارد. روزی زن و شوهری برای انتخاب كودكی به پرورشگاه میآیند و گلدونه مورد توجه آنها قرار میگیرد. هنگامی كه آنها با توافق مدیر پرورشگاه قصد دارند او را با خود ببرند، حسنی با تكرار این واقعیت كه آنها دارای پدری هستند كه روزی آنها را از سر فقر و ناچاری جلوی پرورشگاه گذاشته و بالاخره سراغشان خواهد آمد، از بردن او جلوگیری میكند. وقتی با مخالفت دیگران روبهرو میشود، در یک شب بارانی همراه خواهرش از پرورشگاه میگریزد. آنها سرگردان و خسته از پیدا كردن پدر، از فرط گرسنگی در رستوران تعطیل شدهای را به صدا درمیآورند. كارگر رستوران ظرفی از غذای گرم برای آنها میآورد. با بلند شدن بخار و پراكنده شدن بوی غذا در فضا، گربههای گرسنه سر میرسند و غذا را به یغما میبرند. در كشاكش جنگ و گریز بین آنها و گربهها، گندهلات گربهها به حمایت از حسنی و خواهرش قد علم میكند و از آن پس بهتدریج دوستیای بین آنها شكل میگیرد و مستحكم میشود. به دلیل گرسنگی مفرط و درماندگی، گلدونه به پرورشگاه بازمیگردد و میپذیرد به خانۀ زن و شوهر برود. با مشخصهای كه حسنی از دیوار خانهشان میدهد، گربۀ لات با همراهی دیگر گربهها برای پیدا كردن خانه و نهایتاً یافتن پدر حسنی، شهر را زیر پا میگذارند و سرانجام او را كه اینک مردی متمول است پیدا میكنند. اما مردی كه به ظاهر مستخدم خانه است، دو كودک دیگر را به نام آنها به پدر حسنی جا زده است. با مداخلۀ یكی از مسئولان پرورشگاه و شوهرعمۀ پاسبانش، حقۀ مستخدم برملا میشود و حسنی و گلدونه به اتفاق همۀ گربهها به خانۀ مجلل پدر نقل مكان میكنند.