معلولیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
معلولیت (Disability)
معلولیت (Disability)


ناتوانی یا کم‌توانیِ جسمی، ذهنی، روانی یا چندجنبه‌ای و همگانیِ حاصل از فقدان یا نقص عضو یا ناکارآیی دستگاهی. نابینایی، ناشنوایی، ناگفتاری، فقدان توان حرکتی، ناتوانی ذهنی و روانی، همواره وجود داشته، زیرا اندام‌ها و دستگاه‌های بدن مثل خود انسان دچارِ سیر تولد، شادابی، و فرتوتی و مرگند؛ به علاوه بعضی از آغاز فاقد کارآیی جزئی یا عمومی (یا به تعبیری: ضعیف) هستند. از این‌رو، در همۀ فرهنگ‌ها واژه‌هایی برای بیان وضع نامطلوب اندام‌ها و دستگاه‌ها متداول بوده است. در فرهنگ و ادبیات فارسی از قدیم، معلول به معنای ناتوان استفاده می‌شده. البته کلمات دیگری چون بیماری، نقص، اختلال و عَجز نیز کاربرد داشته و در چند دهۀ اخیر واژه‌های مددجویی، مددخواهی، ناتوانی، آسیب‌مندی، آسیب‌دیدگی و ویژه‌تنی نیز متداول شده است. واژۀ معلولیت در یکصد سال اخیر رواج یافته و در دهه‌های گذشته تاکنون واژۀ اصلیِ بیانگر ناتوانی در متون حقوقی و رسمی بوده است. این واژه به صورت عمومی، پس از سال 1300ش و متعاقبِ شکل‌گیری مدرسه و آموزش و پرورش نوین، و نهادهای اجتماعی ویژۀ معلولان رواج یافته است.
ناتوانی یا کم‌توانیِ جسمی، ذهنی، روانی، اجتماعی یا چندجنبه‌ای و همگانیِ حاصل از فقدان یا نقص عضو یا ناکارآیی دستگاهی. نابینایی، ناشنوایی، ناگفتاری، فقدان توان حرکتی، ناتوانی ذهنی و روانی، همواره وجود داشته، زیرا اندام‌ها و دستگاه‌های بدن مثل خود انسان دچارِ سیر تولد، شادابی، و فرتوتی و مرگند؛ به علاوه بعضی از آغاز فاقد کارآیی جزئی یا عمومی (یا به تعبیری: ضعیف) هستند. از این‌رو، در همۀ فرهنگ‌ها واژه‌هایی برای بیان وضع نامطلوب اندام‌ها و دستگاه‌ها متداول بوده است. در فرهنگ و ادبیات فارسی از قدیم، معلول به معنای ناتوان استفاده می‌شده. البته کلمات دیگری چون بیماری، نقص، اختلال و عَجز نیز کاربرد داشته و در چند دهۀ اخیر واژه‌های مددجویی، مددخواهی، ناتوانی، آسیب‌مندی، آسیب‌دیدگی و ویژه‌تنی نیز متداول شده است. واژۀ معلولیت در یکصد سال اخیر رواج یافته و در دهه‌های گذشته تاکنون واژۀ اصلیِ بیانگر ناتوانی در متون حقوقی و رسمی بوده است. این واژه به صورت عمومی، پس از سال 1300ش و متعاقبِ شکل‌گیری مدرسه و آموزش و پرورش نوین، و نهادهای اجتماعی ویژۀ معلولان رواج یافته است. البته نام‌های هر یک از هشت گروه دارندۀ اختلال‌های بینایی، شنوایی، گفتاری، حرکتی، ذهنی، روانی، رشدی (یا ارتباطی) و اجتماعی هم در طول تاریخ تحولاتی داشته است.

نسخهٔ ‏۱۳ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۴۱

معلولیت (Disability)

ناتوانی یا کم‌توانیِ جسمی، ذهنی، روانی، اجتماعی یا چندجنبه‌ای و همگانیِ حاصل از فقدان یا نقص عضو یا ناکارآیی دستگاهی. نابینایی، ناشنوایی، ناگفتاری، فقدان توان حرکتی، ناتوانی ذهنی و روانی، همواره وجود داشته، زیرا اندام‌ها و دستگاه‌های بدن مثل خود انسان دچارِ سیر تولد، شادابی، و فرتوتی و مرگند؛ به علاوه بعضی از آغاز فاقد کارآیی جزئی یا عمومی (یا به تعبیری: ضعیف) هستند. از این‌رو، در همۀ فرهنگ‌ها واژه‌هایی برای بیان وضع نامطلوب اندام‌ها و دستگاه‌ها متداول بوده است. در فرهنگ و ادبیات فارسی از قدیم، معلول به معنای ناتوان استفاده می‌شده. البته کلمات دیگری چون بیماری، نقص، اختلال و عَجز نیز کاربرد داشته و در چند دهۀ اخیر واژه‌های مددجویی، مددخواهی، ناتوانی، آسیب‌مندی، آسیب‌دیدگی و ویژه‌تنی نیز متداول شده است. واژۀ معلولیت در یکصد سال اخیر رواج یافته و در دهه‌های گذشته تاکنون واژۀ اصلیِ بیانگر ناتوانی در متون حقوقی و رسمی بوده است. این واژه به صورت عمومی، پس از سال 1300ش و متعاقبِ شکل‌گیری مدرسه و آموزش و پرورش نوین، و نهادهای اجتماعی ویژۀ معلولان رواج یافته است. البته نام‌های هر یک از هشت گروه دارندۀ اختلال‌های بینایی، شنوایی، گفتاری، حرکتی، ذهنی، روانی، رشدی (یا ارتباطی) و اجتماعی هم در طول تاریخ تحولاتی داشته است.