اوینار: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


فیلم بلند سینمایی ساختۀ شهرام اسدی، تولید سال 1370ش. نخستین بار در دهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در رشته‌های چهره‌پردازی و فیلمنامه مورد تقدیر قرار گرفت. اوینار با مدت‌زمان 101دقیقه در گونه‌های درام و جنگی ساخته شده است. در فیلم وضع اسفبار مردم شهر حلبچه (کردستان عراق) پس از بمباران شیمیایی توسط دولت صدام حسین در اسفند 1366ش و پس از تصرف آنجا به‌وسیلۀ رزمندگان ایرانی و پیشمرگه‌های کُرد در عملیات ظفر 07 نشان داده شده است. یک روز بعد از تسلط رزمندگان بر شهر، حملات هوایی با بمب‌های تخریبی و سپس بمب‌های شیمیایی به فرماندهی علی حسن المجید آغاز شد. 15هزار کشته و مجروح و جمعیتی نابینا و دیگر ساکنان آواره شدند. پس از بمباران، مردم به سمت ایران یا کوه‌های اطراف کوچ کردند. فیلمساز گروهی از کوچنده‌ها را به عنوان نمونه‌ای از جامعۀ آسیب‌ده، سوژۀ فیلم قرار داده و گفتگوها، دغدغه‌ها، اندیشه‌ها و خواسته‌های آنان را به تصویر کشیده است. اکثر آنان نابینایانی با زندگی از دست رفته، ولی عشق به زندگی دوباره‌اند. اوینار با ریشۀ کُردی و به معنای عشق و علاقه و دوست داشتن است.
فیلم بلند سینمایی ساختۀ شهرام اسدی، تولید سال 1370ش. نخستین بار در دهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در رشته‌های چهره‌پردازی و فیلمنامه مورد تقدیر قرار گرفت. اوینار با مدت‌زمان 101دقیقه در گونه‌های درام و جنگی ساخته شده است. در فیلم وضع اسفبار مردم شهر حلبچه (کردستان عراق) پس از بمباران شیمیایی توسط دولت صدام حسین در اسفند 1366ش و پس از تصرف آنجا به‌وسیلۀ رزمندگان ایرانی و پیشمرگه‌های کُرد در عملیات ظفر 07 نشان داده شده است. یک روز بعد از تسلط رزمندگان بر شهر، حملات هوایی با بمب‌های تخریبی و سپس بمب‌های شیمیایی به فرماندهی علی حسن المجید آغاز شد. 15هزار کشته و مجروح و جمعیتی نابینا و دیگر ساکنان آواره شدند. پس از بمباران، مردم به سمت ایران یا کوه‌های اطراف کوچ کردند. فیلمساز گروهی از کوچنده‌ها را به عنوان نمونه‌ای از جامعۀ آسیب‌ده، سوژۀ فیلم قرار داده و گفتگوها، دغدغه‌ها، اندیشه‌ها و خواسته‌های آنان را به تصویر کشیده است. اکثر آنان نابینایانی با زندگی از دست رفته، ولی عشق به زندگی دوباره‌اند. اوینار با ریشۀ کُردی و به معنای عشق و علاقه و دوست داشتن است.
'''خلاصۀ داستان'''
داستان زرگری با آسیب بینایی محور حوادث فیلم است که قاطرچی‌ای (به نام تیوای بشیر) را با دستمزد بالا استخدام کرده تا او را به جای مطمئن ببرد. زرگر سوار بر قاطر همراه با جعبۀ طلاها در حرکت است. چند نفر نابینا و کودکی همراه با یک گوساله در پی زرگر و قاطرچی می‌روند. اما زرگرِ خودخواه نه تنها به دیگران کمک نمی‌کند و حتی از خوراکی‌ها و توشۀ خود به آنها نمی‌دهد، بلکه با تندی می‌خواهد تا دنبال او نروند. ولی گروه چون راه را نمی‌دانند، مجبورند در پی قاطرچی راهنما بروند؛ از این‌رو با فاصله حرکت می‌کنند. در مسیر حوادث مختلف اتفاق می‌افتد. از جمله بالگرد و هواپیماها، به آنان تیراندازی می‌کنند یا بمب می‌اندازند. در این حوادث بحرانی، عکس‌العمل‌های افراد از ایثارگری، مال‌دوستی، خودخواهی و غیر اینها به تصویر کشیده شده. همه افراد، از جمله زرگر و قاطرچی در راه از بین می‌روند؛ غیر از یک زن نابینا و کودک که پس از تحمل سختی‌های فراوان به مرز ایران می‌رسند و نجات پیدا می‌کنند.

نسخهٔ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۰۶:۱۹

اوینار (Avinar)

فیلم بلند سینمایی ساختۀ شهرام اسدی، تولید سال 1370ش. نخستین بار در دهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در رشته‌های چهره‌پردازی و فیلمنامه مورد تقدیر قرار گرفت. اوینار با مدت‌زمان 101دقیقه در گونه‌های درام و جنگی ساخته شده است. در فیلم وضع اسفبار مردم شهر حلبچه (کردستان عراق) پس از بمباران شیمیایی توسط دولت صدام حسین در اسفند 1366ش و پس از تصرف آنجا به‌وسیلۀ رزمندگان ایرانی و پیشمرگه‌های کُرد در عملیات ظفر 07 نشان داده شده است. یک روز بعد از تسلط رزمندگان بر شهر، حملات هوایی با بمب‌های تخریبی و سپس بمب‌های شیمیایی به فرماندهی علی حسن المجید آغاز شد. 15هزار کشته و مجروح و جمعیتی نابینا و دیگر ساکنان آواره شدند. پس از بمباران، مردم به سمت ایران یا کوه‌های اطراف کوچ کردند. فیلمساز گروهی از کوچنده‌ها را به عنوان نمونه‌ای از جامعۀ آسیب‌ده، سوژۀ فیلم قرار داده و گفتگوها، دغدغه‌ها، اندیشه‌ها و خواسته‌های آنان را به تصویر کشیده است. اکثر آنان نابینایانی با زندگی از دست رفته، ولی عشق به زندگی دوباره‌اند. اوینار با ریشۀ کُردی و به معنای عشق و علاقه و دوست داشتن است.


خلاصۀ داستان

داستان زرگری با آسیب بینایی محور حوادث فیلم است که قاطرچی‌ای (به نام تیوای بشیر) را با دستمزد بالا استخدام کرده تا او را به جای مطمئن ببرد. زرگر سوار بر قاطر همراه با جعبۀ طلاها در حرکت است. چند نفر نابینا و کودکی همراه با یک گوساله در پی زرگر و قاطرچی می‌روند. اما زرگرِ خودخواه نه تنها به دیگران کمک نمی‌کند و حتی از خوراکی‌ها و توشۀ خود به آنها نمی‌دهد، بلکه با تندی می‌خواهد تا دنبال او نروند. ولی گروه چون راه را نمی‌دانند، مجبورند در پی قاطرچی راهنما بروند؛ از این‌رو با فاصله حرکت می‌کنند. در مسیر حوادث مختلف اتفاق می‌افتد. از جمله بالگرد و هواپیماها، به آنان تیراندازی می‌کنند یا بمب می‌اندازند. در این حوادث بحرانی، عکس‌العمل‌های افراد از ایثارگری، مال‌دوستی، خودخواهی و غیر اینها به تصویر کشیده شده. همه افراد، از جمله زرگر و قاطرچی در راه از بین می‌روند؛ غیر از یک زن نابینا و کودک که پس از تحمل سختی‌های فراوان به مرز ایران می‌رسند و نجات پیدا می‌کنند.