جمال زاده، محمدعلی (اصفهان ۱۲۷۱ـ ژنو ۱۳۷۶ش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
|دوره زندگی= | |دوره زندگی= | ||
|ملیت=ایرانی | |ملیت=ایرانی | ||
|محل زندگی= | |محل زندگی=ژنو | ||
|تحصیلات و محل تحصیل=حقوق- پاریس | |تحصیلات و محل تحصیل=حقوق- پاریس | ||
| شغل و تخصص اصلی =داستاننویس | | شغل و تخصص اصلی =داستاننویس | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
[[پرونده:16082000- 2.jpg|جایگزین=جمالزاده|بندانگشتی|محمدعلی جمالزاده]] | [[پرونده:16082000- 2.jpg|جایگزین=جمالزاده|بندانگشتی|محمدعلی جمالزاده]] | ||
<p>داستاننویس، محقق تاریخ و فرهنگ عامیانۀ ایرانی و مترجم. وی را در کنار [[صادق هدایت]] و [[بزرگ علوی]] سه بنیانگذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی میدانند. فرزند سید جمالالدین واعظ است. سخنرانیهای روایی و عوامفهم پدر، تأثیر بسیار در شکلگیریِ آیندۀ او داشت. جمالزاده پیش از قتل پدر برای ادامۀ تحصیل عازم بیروت شد. از آنجا به پاریس رفت و در رشتۀ حقوق درس خواند. به هنگام جنگ جهانی اول برای پیوستن به کمیتۀ ملّیّون ایرانی، به برلین رفت و چندسالی درگیر فعالیتهای سیاسی - نظامی شد. اما از آن پس دیگر گِرد سیاست نگشت و بهعنوان مترجم سفارت مشغول بهکار شد. در عین حال در انتشار مجلات ''نامۀ'' ''فرنگستان'' (۱۳۰۳) و ''علم و هنر'' (۱۳۰۶) نقش فعالی ایفا کرد. </p> | <p>داستاننویس، محقق تاریخ و فرهنگ عامیانۀ ایرانی- سوئیسی و مترجم. وی را در کنار [[صادق هدایت]] و [[بزرگ علوی]] سه بنیانگذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی میدانند. فرزند سید جمالالدین واعظ است. سخنرانیهای روایی و عوامفهم پدر، تأثیر بسیار در شکلگیریِ آیندۀ او داشت. جمالزاده پیش از قتل پدر برای ادامۀ تحصیل عازم بیروت شد. از آنجا به پاریس رفت و در رشتۀ حقوق درس خواند. به هنگام جنگ جهانی اول برای پیوستن به کمیتۀ ملّیّون ایرانی، به برلین رفت و چندسالی درگیر فعالیتهای سیاسی - نظامی شد. اما از آن پس دیگر گِرد سیاست نگشت و بهعنوان مترجم سفارت مشغول بهکار شد. در عین حال در انتشار مجلات ''نامۀ'' ''فرنگستان'' (۱۳۰۳) و ''علم و هنر'' (۱۳۰۶) نقش فعالی ایفا کرد. </p> | ||
<p>جمالزاده از سال ۱۳۱۱ در ژنو ساکن شد و به کار در دفتر بینالمللی کار پرداخت. از ۱۳۰۴ به بعد، از همکاران ثابتقدم [[حسن تقی زاده|سیدحسن تقیزاده]] در انتشارات روزنامۀ کاوه بود. اولین داستانش، «فارسی شکر است»، نیز در همین روزنامه به چاپ رسید. پیش از آنکه نخستین مجموعۀ داستان ایرانی، ''یکی بود، یکی نبود'' (۱۳۰۰) را منتشر کند، ''گنج شایگان'' (برلین، ۱۲۹۵) را در باب اقتصاد ایران نوشت و «تاریخ روابط ایران و روس» را به ضمیمۀ مجلۀ ''کاوه'' انتشار داد. پس از آن نیز مقالات ادبی و تاریخی بسیار نوشت. ''فرهنگ لغات عامیانه'' (۱۳۴۱) را گردآوری کرد و ترجمۀ آزادی از آثار شیلر، [[مولیر]]، [[ایبسن، هنریک (۱۸۲۸ـ۱۹۰۶)|ایبسن]] و دیگران ارائه داد. </p> | <p>جمالزاده از سال ۱۳۱۱ در ژنو ساکن شد و به کار در دفتر بینالمللی کار پرداخت. از ۱۳۰۴ به بعد، از همکاران ثابتقدم [[حسن تقی زاده|سیدحسن تقیزاده]] در انتشارات روزنامۀ کاوه بود. اولین داستانش، «فارسی شکر است»، نیز در همین روزنامه به چاپ رسید. پیش از آنکه نخستین مجموعۀ داستان ایرانی، ''یکی بود، یکی نبود'' (۱۳۰۰) را منتشر کند، ''گنج شایگان'' (برلین، ۱۲۹۵) را در باب اقتصاد ایران نوشت و «تاریخ روابط ایران و روس» را به ضمیمۀ مجلۀ ''کاوه'' انتشار داد. پس از آن نیز مقالات ادبی و تاریخی بسیار نوشت. ''فرهنگ لغات عامیانه'' (۱۳۴۱) را گردآوری کرد و ترجمۀ آزادی از آثار شیلر، [[مولیر]]، [[ایبسن، هنریک (۱۸۲۸ـ۱۹۰۶)|ایبسن]] و دیگران ارائه داد. </p> | ||
<p>عمدۀ شهرت جمالزاده بهسبب داستانهای اوست. با انتشار ''یکی بود، یکی نبود'' بهعنوان یکی از آغازگران واقعگرایی در داستاننویسی معاصر شناخته شد. در داستانهای این کتاب، زندگی ایرانیان در دورۀ مشروطه را بهشکلی انتقادی و با نثری طنزآمیز و آکنده از ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه توصیف کرده است. با اینکه بیشتر عمر خود را در اروپا زیست و سفرهای کوتاهی به ایران داشت، اما همواره از خاطرات دورۀ گذران در اصفهان نوشت، اخلاقیات ناپسند ایرانیان را نکوهش کرد و در جهت ترویج مدارا و تساهل کوشید. او در تمامی آثارش به درونمایۀ ناکامی تأثرآورِ انسانی پاکدل در مصاف با تعصب و سنت در شکلی یکسان میپردازد. </p> | <p>عمدۀ شهرت جمالزاده بهسبب داستانهای اوست. با انتشار ''یکی بود، یکی نبود'' بهعنوان یکی از آغازگران واقعگرایی در داستاننویسی معاصر شناخته شد. در داستانهای این کتاب، زندگی ایرانیان در دورۀ مشروطه را بهشکلی انتقادی و با نثری طنزآمیز و آکنده از ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه توصیف کرده است. با اینکه بیشتر عمر خود را در اروپا زیست و سفرهای کوتاهی به ایران داشت، اما همواره از خاطرات دورۀ گذران در اصفهان نوشت، اخلاقیات ناپسند ایرانیان را نکوهش کرد و در جهت ترویج مدارا و تساهل کوشید. او در تمامی آثارش به درونمایۀ ناکامی تأثرآورِ انسانی پاکدل در مصاف با تعصب و سنت در شکلی یکسان میپردازد. </p> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۴۴
محمدعلی جمالزاده (اصفهان ۱۲۷۱ - ژنو ۱۳۷۶ش)
محمدعلی جمالزاده | |
---|---|
زادروز |
اصفهان ۱۲۷۱ش |
درگذشت | ژنو ۱۳۷۶ش |
محل زندگی | ژنو |
ملیت | ایرانی |
تحصیلات و محل تحصیل | حقوق- پاریس |
شغل و تخصص اصلی | داستاننویس |
شغل و تخصص های دیگر | محقق تاریخ و فرهنگ عامیانه ایرانی و مترجم |
آثار | گنج شایگان (برلین، ۱۲۹۵)؛ فرهنگ لغات عامیانه (۱۳۴۱)؛ دارالمجانین (۱۳۲۱) |
گروه مقاله | ادبیات فارسی |
خویشاوندان سرشناس | سیدجمالالدین واعظ (پدر) |
داستاننویس، محقق تاریخ و فرهنگ عامیانۀ ایرانی- سوئیسی و مترجم. وی را در کنار صادق هدایت و بزرگ علوی سه بنیانگذار اصلی ادبیات داستانی معاصر فارسی میدانند. فرزند سید جمالالدین واعظ است. سخنرانیهای روایی و عوامفهم پدر، تأثیر بسیار در شکلگیریِ آیندۀ او داشت. جمالزاده پیش از قتل پدر برای ادامۀ تحصیل عازم بیروت شد. از آنجا به پاریس رفت و در رشتۀ حقوق درس خواند. به هنگام جنگ جهانی اول برای پیوستن به کمیتۀ ملّیّون ایرانی، به برلین رفت و چندسالی درگیر فعالیتهای سیاسی - نظامی شد. اما از آن پس دیگر گِرد سیاست نگشت و بهعنوان مترجم سفارت مشغول بهکار شد. در عین حال در انتشار مجلات نامۀ فرنگستان (۱۳۰۳) و علم و هنر (۱۳۰۶) نقش فعالی ایفا کرد.
جمالزاده از سال ۱۳۱۱ در ژنو ساکن شد و به کار در دفتر بینالمللی کار پرداخت. از ۱۳۰۴ به بعد، از همکاران ثابتقدم سیدحسن تقیزاده در انتشارات روزنامۀ کاوه بود. اولین داستانش، «فارسی شکر است»، نیز در همین روزنامه به چاپ رسید. پیش از آنکه نخستین مجموعۀ داستان ایرانی، یکی بود، یکی نبود (۱۳۰۰) را منتشر کند، گنج شایگان (برلین، ۱۲۹۵) را در باب اقتصاد ایران نوشت و «تاریخ روابط ایران و روس» را به ضمیمۀ مجلۀ کاوه انتشار داد. پس از آن نیز مقالات ادبی و تاریخی بسیار نوشت. فرهنگ لغات عامیانه (۱۳۴۱) را گردآوری کرد و ترجمۀ آزادی از آثار شیلر، مولیر، ایبسن و دیگران ارائه داد.
عمدۀ شهرت جمالزاده بهسبب داستانهای اوست. با انتشار یکی بود، یکی نبود بهعنوان یکی از آغازگران واقعگرایی در داستاننویسی معاصر شناخته شد. در داستانهای این کتاب، زندگی ایرانیان در دورۀ مشروطه را بهشکلی انتقادی و با نثری طنزآمیز و آکنده از ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه توصیف کرده است. با اینکه بیشتر عمر خود را در اروپا زیست و سفرهای کوتاهی به ایران داشت، اما همواره از خاطرات دورۀ گذران در اصفهان نوشت، اخلاقیات ناپسند ایرانیان را نکوهش کرد و در جهت ترویج مدارا و تساهل کوشید. او در تمامی آثارش به درونمایۀ ناکامی تأثرآورِ انسانی پاکدل در مصاف با تعصب و سنت در شکلی یکسان میپردازد.
گزیدۀ کتابشناسی
تالیف (رمان، مجموعهداستان، جستارهایی در تاریخ و ادبیات و فرهنگ عوام و سیاست)
- گنج شایان (چاپ برلین)
- تاریخ روابط روس با ایران (چاپ برلین)
- پندنامهٔ سعدی یا گلستان نیکبختی (۱۳۱۷)
- قصه قصهها
- بانگ نای (داستانهای مثنوی معنوی)
- فرهنگ لغات عوامانه (۱۳۴۱)
- طریقهٔ نویسندگی و داستانسرایی (۱۳۴۵)
- سرگذشت حاجیبابای اصفهانی (۱۳۴۸)
- اندک آشنایی با حافظ (۱۳۶۶)
- یکی بود، یکی نبود (۱۳۰۰)
- سر و ته یه کرباس (۱۳۲۳)
- دارالمجانین (۱۳۲۱)
- صندوقچه اسرار (۱۳۴۲)
- تلخ و شیرین (۱۳۳۴)
- فارسی شکر است
- راهآبنامه
- قصههای کوتاه برای بچههای ریشدار (۱۳۵۲)
- قصهٔ ما به سر رسید (۱۳۵۷)
- قلتشن دیوان (۱۳۲۵)
- صحرای محشر
- هزار پیشه (۱۳۲۶)
- معصومه شیرازی (۱۳۳۳)
- قصههای کوتاه قنبرعلی (۱۳۳۸)
- غیر از خدا هیچکس نبود (۱۳۴۰)
- آسمان و ریسمان (۱۳۴۳)
- مرکب محو (۱۳۴۴)
- آزادی و حیثیت انسانی (۱۳۳۸)
- خاک و آدم (۱۳۴۰)
- زمین، ارباب، دهقان (۱۳۴۱)
- خلقیات ما ایرانیان (۱۳۴۵)
- تصویر زن در فرهنگ ایران (۱۳۵۷)
ترجمه
- قهوهخانه سورات یا جنگ هفتاد و دو ملت (برناردن دو سن پیر)
- ویلهلم تل (شیلر) (۱۳۳۴)
- داستان بشر (هندریک وان لون) (۱۳۳۵)
- دون کارلوس (شیلر)
- خسیس (مولیر)
- دشمن ملت (ایبسن)
- بلای ترکمن در ایران قاجاریه (بلوک ویل)
- قنبرعلی، جوانمرد شیراز (آرتور کنت دو گوبینو)
- سیر و سیاحت در ترکستان و ایران (هانری موزر)
- جنگ ترکمن (آرتور کنت دو گوبینو)