الا یا ایها الساقی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:2042157321.jpg|جایگزین=نقاشی-خط روی بوم گرد- اثر نادر حیدری|بندانگشتی|نقاشی-خط روی بوم گرد- اثر نادر حیدری]]
[[پرونده:2042157321.jpg|جایگزین=نقاشی-خط روی بوم گرد- اثر نادر حیدری|بندانگشتی|نقاشی-خط روی بوم گرد- اثر نادر حیدری]]
کلمات آغازین نخستین غزل دیوان [[شمس الدین محمد حافظ|حافظ]] در همه‌ی نسخه‌های چاپی، با مطلع الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها/ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها. این غزل در نسخه‌ی تصحیح [[محمد قزوینی|علامه قزوینی]]، [[غنی، قاسم (سبزوار ۱۲۷۲ـ امریکا ۱۳۳۱ش)|غنی]] مشتمل بر 7 بیت است و در بحر [[هزج]] مثمن سالم (بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن) سروده شده است.  
کلمات آغازین نخستین غزل دیوان [[حافظ، شمس الدین محمد ( ـ شیراز ۷۹۲/۷۹۱ق)|حافظ]] در همه‌ی نسخه‌های چاپی، با مطلع الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها/ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها. این غزل در نسخه‌ی تصحیح [[محمد قزوینی|علامه قزوینی]]، [[غنی، قاسم (سبزوار ۱۲۷۲ـ امریکا ۱۳۳۱ش)|غنی]] مشتمل بر 7 بیت است و در بحر [[هزج]] مثمن سالم (بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن) سروده شده است.  


بر اساس شرحی که [[سودی بوسنوی، احمد (سارایوو ۹۳۰ـ استانبول ۱۰۰۶ق)|احمد سودى بوسنوى]] در کتاب «شرح سودى بر حافظ» بر این شعر نوشته، غزل تضمینی است بر قطعه‌ای از [[یزید بن معاویه (۲۵ـ۶۴ق)|یزید بن معاویه]]<nowiki/>‌ (با مطلع انا المسموم ما عندى بتریاق و لا راقى/ أدر کأسا و ناولها الا یا ایها الساقى)، اگرچه اشخاص دیگری چون علامه قزوینی یا [[مجتبی مینوی]] نظری مخالف با آن دارند. غزل تاکنون توسط خوانندگانی چون [[محمدرضا شجریان (خواننده)|محمدرضا شجریان]] (آلبوم طریق عشق)، [[شهرام ناظری]] (آلبوم گل صدبرگ)، [[ایرج بسطامی]] (افشاری مرکب) و [[سید حسام الدین سراج|حسام‌الدین سراج]] (عشق و مستی) عمدتا به صورت تصنیف خوانده شده است.
بر اساس شرحی که [[سودی بوسنوی، احمد (سارایوو ۹۳۰ـ استانبول ۱۰۰۶ق)|احمد سودى بوسنوى]] در کتاب «شرح سودى بر حافظ» بر این شعر نوشته، غزل تضمینی است بر قطعه‌ای از [[یزید بن معاویه (۲۵ـ۶۴ق)|یزید بن معاویه]]<nowiki/>‌ (با مطلع انا المسموم ما عندى بتریاق و لا راقى/ أدر کأسا و ناولها الا یا ایها الساقى)، اگرچه اشخاص دیگری چون علامه قزوینی یا [[مجتبی مینوی]] نظری مخالف با آن دارند. غزل تاکنون توسط خوانندگانی چون [[محمدرضا شجریان (خواننده)|محمدرضا شجریان]] (آلبوم طریق عشق)، [[شهرام ناظری]] (آلبوم گل صدبرگ)، [[ایرج بسطامی]] (افشاری مرکب) و [[سید حسام الدین سراج|حسام‌الدین سراج]] (عشق و مستی) عمدتا به صورت تصنیف خوانده شده است.
خط ۳۵: خط ۳۵:
حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ
حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ


متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها<br />
----<br />
 
----'''منابع:'''
[[رده:ادبیات فارسی]]
[[رده:ادبیات فارسی]]
[[رده:ادبیات قدیم - آثار]]
[[رده:ادبیات قدیم - آثار]]
<references />
<references />

نسخهٔ ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۶:۰۷

نقاشی-خط روی بوم گرد- اثر نادر حیدری
نقاشی-خط روی بوم گرد- اثر نادر حیدری

کلمات آغازین نخستین غزل دیوان حافظ در همه‌ی نسخه‌های چاپی، با مطلع الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها/ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها. این غزل در نسخه‌ی تصحیح علامه قزوینی، غنی مشتمل بر 7 بیت است و در بحر هزج مثمن سالم (بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن) سروده شده است.

بر اساس شرحی که احمد سودى بوسنوى در کتاب «شرح سودى بر حافظ» بر این شعر نوشته، غزل تضمینی است بر قطعه‌ای از یزید بن معاویه‌ (با مطلع انا المسموم ما عندى بتریاق و لا راقى/ أدر کأسا و ناولها الا یا ایها الساقى)، اگرچه اشخاص دیگری چون علامه قزوینی یا مجتبی مینوی نظری مخالف با آن دارند. غزل تاکنون توسط خوانندگانی چون محمدرضا شجریان (آلبوم طریق عشق)، شهرام ناظری (آلبوم گل صدبرگ)، ایرج بسطامی (افشاری مرکب) و حسام‌الدین سراج (عشق و مستی) عمدتا به صورت تصنیف خوانده شده است.

حافظ در سرودن این غزل از صنعت ادبی تلمیع دوزبانه (فارسی و عربی) در ابیات مطلع و مقطع بهره گرفته است. غزل در مفهوم و تفسیر عرفانی به دشواری‌های سلوک اشاره دارد.


متن غزل[۱]

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

به بوی نافه‌ای کآخر صبا زآن طره بگشاید

ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هردم

جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید

که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها

همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر

نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها

حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ

متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها


منابع:

  1. مطابق با نسخه‌ی محمد قزوینی، قاسم غنی