گروس، جورج (۱۸۹۳ـ۱۹۵۹): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}گروس، جورج ( | }}گروس، جورج (۱۸۹۳ـ۱۹۵۹م)(Grosz, George)<br /> | ||
نقاش [[اکسپرسیونیسم (هنر)|اکسپرسیونیست]]<ref>expressionist | نقاش [[اکسپرسیونیسم (هنر)|اکسپرسیونیست]]<ref>expressionist | ||
</ref> و گرافیست امریکایی، زادۀ آلمان. در ۱۹۱۸ در برلین، از بنیادگذاران گروه [[ | </ref> و گرافیست امریکایی، زادۀ آلمان. در ۱۹۱۸ در برلین، از بنیادگذاران گروه [[دادائیسم|دادا]]<ref>Dada </ref> بود، و با چیرهدستی طراحیهای طنزآمیز و خشونتباری را در انتقاد به سازمانهای دولتی و نظامی پدید آورد. پس از آنکه بارها مورد تعقیب قرار گرفت، در ۱۹۳۲ زادگاهش برلین را ترک کرد و به امریکا رفت. طراحیهای برجستهاش او را سرآمد اکسپرسیونیستهای آلمان قرار داد؛ لیکن از ۱۹۳۳ گروس و آثارش در ذهن بیشتر آلمانیها، به فراموشی سپرده شد، زیرا رژیم [[نازی، دولت|نازیِ]] [[هیتلر، آدولف (۱۸۸۹ـ۱۹۴۵)|هیتلر]]<ref>Hitler </ref> آثارش را با عنوان هنر فاسد<ref>Degenerate Art </ref> محکوم کرد. حتی در اواخر دهۀ ۱۹۲۰، پیش از بهقدرت رسیدن هیتلر، گروس با پردۀ معروفش با نام ''بنگرید آن مرد را''<ref>''Ecce Homo ''</ref>، بهجرم توهین به مقدّسات به دادگاه فراخوانده شده بود؛ در این اثر، مسیح مصلوب را با ماسک ضد گاز و پوتینهای ارتشی تصویر کرده است. | ||
گروس بعدها به مکتب عینیت جدید<ref>Neue Sachlichkeit </ref> پیوست. گروس در درسدن<ref>Dresden</ref> درس خواند، و از روحیۀ انقلابی هنرمندان آلمانیِ پس از جنگ جهانی اول عمیقاً متأثر بود. نظامیگری، سرمایهداری، طبقۀ متوسط خودپسند، قدرتنماییهای بزرگان ارتش و صنایع بزرگ و کلیسا را با زبانی تلخ و نیشدار به طنز گرفت. در ۱۹۳۸ تبعۀ امریکا شد؛ لیکن در آن کشور که بهلحاظ درونمایه و سبک هنری، سنتّیتر از اروپا بود، فرصت چندانی برای عرضۀ تواناییهای پیشین خود نیافت. از آنکه نتوانست نام و آوازۀ بلندی کسب کند، بیشازپیش افسرده شد، و در ۱۹۵۹ به برلین بازگشت، و چند ماه بعد درگذشت. تابلویی از گروس با نام ''مهمان ناخوانده''<ref> ''The Unexpected Guest ''</ref> (۱۹۲۵) در [[موزه هنرهای معاصر|موزۀ هنرهای معاصر تهران]]<ref>Tehran Museum of Contemporary Art</ref> نگهداری میشود. زندگینامۀ خودنوشت او با نام ''آریِ کوچک، نخیرِ بزرگ''<ref> ''A little Yes and a Big No''</ref> در ۱۹۴۶ منتشر شد. | گروس بعدها به مکتب عینیت جدید<ref>Neue Sachlichkeit </ref> پیوست. گروس در درسدن<ref>Dresden</ref> درس خواند، و از روحیۀ انقلابی هنرمندان آلمانیِ پس از جنگ جهانی اول عمیقاً متأثر بود. نظامیگری، سرمایهداری، طبقۀ متوسط خودپسند، قدرتنماییهای بزرگان ارتش و صنایع بزرگ و کلیسا را با زبانی تلخ و نیشدار به طنز گرفت. در ۱۹۳۸ تبعۀ امریکا شد؛ لیکن در آن کشور که بهلحاظ درونمایه و سبک هنری، سنتّیتر از اروپا بود، فرصت چندانی برای عرضۀ تواناییهای پیشین خود نیافت. از آنکه نتوانست نام و آوازۀ بلندی کسب کند، بیشازپیش افسرده شد، و در ۱۹۵۹ به برلین بازگشت، و چند ماه بعد درگذشت. تابلویی از گروس با نام ''مهمان ناخوانده''<ref> ''The Unexpected Guest ''</ref> (۱۹۲۵) در [[موزه هنرهای معاصر|موزۀ هنرهای معاصر تهران]]<ref>Tehran Museum of Contemporary Art</ref> نگهداری میشود. زندگینامۀ خودنوشت او با نام ''آریِ کوچک، نخیرِ بزرگ''<ref> ''A little Yes and a Big No''</ref> در ۱۹۴۶ منتشر شد. | ||
نسخهٔ ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۵۵
| جورج گروس George Grosz | |
|---|---|
| زادروز |
۱۸۹۳م |
| درگذشت | ۱۹۵۹م |
| محل زندگی | آلمان، امریکا |
| ملیت | آلمانی |
| تحصیلات و محل تحصیل | درسدن |
| شغل و تخصص اصلی | نقاش |
| شغل و تخصص های دیگر | گرافیست |
| سبک | اکسپرسیونیسم |
| سمت | از بنیاد گذاران گروه دادا |
| آثار | مهمان ناخوانده (۱۹۲۵- در موزه هنرهای معاصر تهران) |
| گروه مقاله | نگارگری و مجسمه سازی جهان |
گروس، جورج (۱۸۹۳ـ۱۹۵۹م)(Grosz, George)
نقاش اکسپرسیونیست[۱] و گرافیست امریکایی، زادۀ آلمان. در ۱۹۱۸ در برلین، از بنیادگذاران گروه دادا[۲] بود، و با چیرهدستی طراحیهای طنزآمیز و خشونتباری را در انتقاد به سازمانهای دولتی و نظامی پدید آورد. پس از آنکه بارها مورد تعقیب قرار گرفت، در ۱۹۳۲ زادگاهش برلین را ترک کرد و به امریکا رفت. طراحیهای برجستهاش او را سرآمد اکسپرسیونیستهای آلمان قرار داد؛ لیکن از ۱۹۳۳ گروس و آثارش در ذهن بیشتر آلمانیها، به فراموشی سپرده شد، زیرا رژیم نازیِ هیتلر[۳] آثارش را با عنوان هنر فاسد[۴] محکوم کرد. حتی در اواخر دهۀ ۱۹۲۰، پیش از بهقدرت رسیدن هیتلر، گروس با پردۀ معروفش با نام بنگرید آن مرد را[۵]، بهجرم توهین به مقدّسات به دادگاه فراخوانده شده بود؛ در این اثر، مسیح مصلوب را با ماسک ضد گاز و پوتینهای ارتشی تصویر کرده است.
گروس بعدها به مکتب عینیت جدید[۶] پیوست. گروس در درسدن[۷] درس خواند، و از روحیۀ انقلابی هنرمندان آلمانیِ پس از جنگ جهانی اول عمیقاً متأثر بود. نظامیگری، سرمایهداری، طبقۀ متوسط خودپسند، قدرتنماییهای بزرگان ارتش و صنایع بزرگ و کلیسا را با زبانی تلخ و نیشدار به طنز گرفت. در ۱۹۳۸ تبعۀ امریکا شد؛ لیکن در آن کشور که بهلحاظ درونمایه و سبک هنری، سنتّیتر از اروپا بود، فرصت چندانی برای عرضۀ تواناییهای پیشین خود نیافت. از آنکه نتوانست نام و آوازۀ بلندی کسب کند، بیشازپیش افسرده شد، و در ۱۹۵۹ به برلین بازگشت، و چند ماه بعد درگذشت. تابلویی از گروس با نام مهمان ناخوانده[۸] (۱۹۲۵) در موزۀ هنرهای معاصر تهران[۹] نگهداری میشود. زندگینامۀ خودنوشت او با نام آریِ کوچک، نخیرِ بزرگ[۱۰] در ۱۹۴۶ منتشر شد.


