هنر اجرا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
هنر اِجرا (performance art)<br/> [[ | هنر اِجرا (performance art)<br/> | ||
[[پرونده:41125600-2.jpg|بندانگشتی|هنرهای نمایشی در بینال لیون]] | |||
نوعی فعالیت هنری مدرن که در حضور تماشاگر اجرا میشود، و آمیزهای است از عناصر هنرهای بصری<ref>visual </ref> و نمایشی<ref>theatrical </ref>، همچون موسیقی، فیلم، تئاتر و شعرخوانی. هنر اجرا در دهۀ ۱۹۱۰م پا گرفت، ولی در اواخر دهۀ ۱۹۶۰م و اوایل دهۀ ۱۹۷۰م بهاوج شکوفایی خود رسید. با سایر گونههای بیانیِ پیشتاز، بهویژه هنر بدنی<ref>body art</ref>، رخداد<ref>happening </ref>، و هنر سیلابی<ref>fluxus art</ref> وجوه اشتراکی دارد. آن را گاهی مترادف رخداد میگیرند، ولی رخداد معمولاً غیررسمیتر و فیالبداههتر است؛ هنر اجرا معمولاً برنامهریزی دقیقتری دارد و عموماً تماشاگران را در اجرا دخالت نمیدهد. هنر اجرا تاریخ پرفرازونشیبی داشته است. در دهۀ ۱۹۱۰م [[فتوریسم|فتوریست]]<ref>Futurist </ref>ها و [[دادائیسم|دادائیست]]<ref>Dadaist </ref>ها با اَعمال غیرمتعارف یا شیرینکاریهای خود جلب توجه میکردند. در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰م [[سوررئالیسم|سوررئالیست]]<ref>surreal </ref>ها این راه را ادامه دادند، و در دهۀ ۱۹۵۰م [[کلاین، ایوز (۱۹۲۸ـ۱۹۶۲)|ایوز کلاین]]<ref>Yves Klein</ref>، هنرمند فرانسوی، به نمایشهایی این چنینی دست زد؛ مثلاً زنی را بر آن داشت تا بدن لخت آغشته به رنگ خود را بر روی بومی در کف نگارخانه بمالد، در حالیکه این صحنه با قطعهای از موسیقیهای مینیمالیستی<ref>Minimalist </ref> خودش همراهی میشد. لیکن در دهۀ ۱۹۶۰م بود که هنر اجرا در مقام هنری مستقل به رسمیت شناخته شد، و نام آن نخستینبار حدود ۱۹۷۰م بهکار رفت. هنر اجرا انواع متفاوت بسیاری را دربر میگیرد، از خندهآور و لودهوار تا خشونتآمیز و تکاندهنده؛ همچون کار گروه موسوم به اقدامیان وین<ref>Vienna Actionists</ref> که اعضای آن بارها بهدلیل اجراهایی شامل برهنگی، خونریزی، و اجابت مزاج دستگیر شدند. گاهی هنر اجرا هنر «زنده» نیز نامیده میشود و با اَغراض سیاسی همراه است، ولی اغلب تخّیلات شخصی هنرمند را بیان میکند. نامآورترین نمایندگان هنر اجرا عبارتاند از لوری اندرسون<ref>Laurie Anderson</ref>، آهنگساز زن امریکایی، که آن را در موسیقیاش بهکار میبَرد؛ گروه انگلیسیِ گیلبرت و جورج<ref>Gilbert and George</ref> که همۀ زندگی خود را اجرای مستمری از هنر اجرا میدانند؛ و یوزف بویسِ<ref>Joseph Beuys</ref> آلمانی، که از تندروترین و پرنفوذترین هنرمندان دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰م است. شاید معروفترین اجرای بویس، اثری با نام ''چگونگی توضیح تصاویر به خرگوش مرده''<ref>''How to Explain Pictures to a Dead Hare''</ref>؟ (۱۹۶۵م) باشد؛ که دربارۀ نقاشیهای نگارخانهای در دوسلدورف، برای خرگوش مردهای که در آغوش گرفته بود، سخن میگفت. بویس اثر خود را اینگونه تشریح کرد: «تابلوی پیچیدهای دربارۀ مسائل زبان، و مسائل فکر و شعور انسان، و شعور حیوانات». در هر حال بسیاری از افراد، این گونه اجراها را مهمل و متظاهرانه میدانند. | |||
| | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۰۶:۳۷
هنر اِجرا (performance art)

نوعی فعالیت هنری مدرن که در حضور تماشاگر اجرا میشود، و آمیزهای است از عناصر هنرهای بصری[۱] و نمایشی[۲]، همچون موسیقی، فیلم، تئاتر و شعرخوانی. هنر اجرا در دهۀ ۱۹۱۰م پا گرفت، ولی در اواخر دهۀ ۱۹۶۰م و اوایل دهۀ ۱۹۷۰م بهاوج شکوفایی خود رسید. با سایر گونههای بیانیِ پیشتاز، بهویژه هنر بدنی[۳]، رخداد[۴]، و هنر سیلابی[۵] وجوه اشتراکی دارد. آن را گاهی مترادف رخداد میگیرند، ولی رخداد معمولاً غیررسمیتر و فیالبداههتر است؛ هنر اجرا معمولاً برنامهریزی دقیقتری دارد و عموماً تماشاگران را در اجرا دخالت نمیدهد. هنر اجرا تاریخ پرفرازونشیبی داشته است. در دهۀ ۱۹۱۰م فتوریست[۶]ها و دادائیست[۷]ها با اَعمال غیرمتعارف یا شیرینکاریهای خود جلب توجه میکردند. در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰م سوررئالیست[۸]ها این راه را ادامه دادند، و در دهۀ ۱۹۵۰م ایوز کلاین[۹]، هنرمند فرانسوی، به نمایشهایی این چنینی دست زد؛ مثلاً زنی را بر آن داشت تا بدن لخت آغشته به رنگ خود را بر روی بومی در کف نگارخانه بمالد، در حالیکه این صحنه با قطعهای از موسیقیهای مینیمالیستی[۱۰] خودش همراهی میشد. لیکن در دهۀ ۱۹۶۰م بود که هنر اجرا در مقام هنری مستقل به رسمیت شناخته شد، و نام آن نخستینبار حدود ۱۹۷۰م بهکار رفت. هنر اجرا انواع متفاوت بسیاری را دربر میگیرد، از خندهآور و لودهوار تا خشونتآمیز و تکاندهنده؛ همچون کار گروه موسوم به اقدامیان وین[۱۱] که اعضای آن بارها بهدلیل اجراهایی شامل برهنگی، خونریزی، و اجابت مزاج دستگیر شدند. گاهی هنر اجرا هنر «زنده» نیز نامیده میشود و با اَغراض سیاسی همراه است، ولی اغلب تخّیلات شخصی هنرمند را بیان میکند. نامآورترین نمایندگان هنر اجرا عبارتاند از لوری اندرسون[۱۲]، آهنگساز زن امریکایی، که آن را در موسیقیاش بهکار میبَرد؛ گروه انگلیسیِ گیلبرت و جورج[۱۳] که همۀ زندگی خود را اجرای مستمری از هنر اجرا میدانند؛ و یوزف بویسِ[۱۴] آلمانی، که از تندروترین و پرنفوذترین هنرمندان دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰م است. شاید معروفترین اجرای بویس، اثری با نام چگونگی توضیح تصاویر به خرگوش مرده[۱۵]؟ (۱۹۶۵م) باشد؛ که دربارۀ نقاشیهای نگارخانهای در دوسلدورف، برای خرگوش مردهای که در آغوش گرفته بود، سخن میگفت. بویس اثر خود را اینگونه تشریح کرد: «تابلوی پیچیدهای دربارۀ مسائل زبان، و مسائل فکر و شعور انسان، و شعور حیوانات». در هر حال بسیاری از افراد، این گونه اجراها را مهمل و متظاهرانه میدانند.