پروست، مارسل (۱۸۷۱ـ۱۹۲۲): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه | |||
|عنوان =مارسل پروست | |عنوان =مارسل پروست | ||
|نام =Marcel Proust | |نام =Marcel Proust | ||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}پروسْت، مارسِل (۱۸۷۱ـ۱۹۲۲)(Proust, Marcel) | }}[[پرونده:13114100.jpg|بندانگشتی|مارسل پروست]]پروسْت، مارسِل (۱۸۷۱ـ۱۹۲۲)(Proust, Marcel) | ||
رماننویس<ref>novelist</ref> و منتقد ادبی فرانسوی. یکی از مهمترین نویسندگان تاریخ ادبیات به شمار میآید. زندگینامۀ خودنوشت بزرگ او، ''[[در جست وجوی زمان ازدست رفته|در جستوجوی زمان ازدسترفته]]''<ref>''A la recherche du temps perdu/Remembrance of Things Past''</ref> (۱۹۱۳ـ۱۹۲۷)، شامل یکسری رمان، و مشتمل بر خاطرات کودکی اوست که آنها را از ضمیر ناخودآگاه خویش بیرون میکشد؛ ضمن این که این اثر بازتاب دقیقی از زندگی در فرانسه پایان قرن ۱۹ نیز محسوب میشود. پروست در اوتوی<ref> Auteuil </ref>، حومۀ پاریس، زاده شد. کودکی ضعیف و دچار تنگینفس مزمن بود؛ تا ۳۵سالگی وقت خود را در محافل اشرافی و ادبی جامعۀ پاریس گذراند، اما پس از مرگ پدر و مادرش (۱۹۰۴ـ۱۹۰۵) در آپارتمان خویش در پاریس زندگی کرد و باقی عمر را به نوشتن شاهکارش پرداخت. آثار منتشرشده پس از مرگ او عبارتاند از رمان ''ژان سانتوی''<ref>''Jean Santeuil'' </ref> (۱۹۵۷)، که ظاهراً طرح اصلی رمانِ ''در جستوجوی زمان ازدسترفته'' بود، و کتاب ''ضد سنت بوو''<ref>''Contre Sainte-Beuve/By Way of Sainte-Beuve'' </ref> (۱۹۵۴). فضای رمان ''در جستوجوی زمان ازدسترفته'' مبهم و نامشخص و سیر داستان نامنسجم است. دیدگاه پروست به زمان و مکان تابع نظریات [[برگسون، هانری (۱۸۵۹ـ۱۹۴۱)|هانری بِرگسون]]<ref>''Henri Bergson'' </ref>، فیلسوف، است: تمام جزئیات زندگیاش را از کودکی به یاد میآورد چنان که گویی گذشته هنوز برقرار است و گویا رویدادها رخ ندادهاند بلکه وجود داشتهاند، بهعبارتدیگر، انسانهایند که به سراغ رخدادها رفتهاند نه رخدادها خود رخ بدهند. پروست وجود روح انسانی را انکار میکند و به عقل یا شعور همچون ابزار ایجاد لغزش و توهم مینگرد. معتقد است که فقط گوهر واقعی حس و دریافت انسانی در احساس او نهفته است. گاه از گذر آشوب احساسات چیزی مهم با کیفیتی خاص بروز میکند: جهان مادی از هم میپاشد و نظریۀ جاودانگی احساسات را تحت تأثیر قرار میدهد. توهم زمان، مکان، و سرشت محو میشود؛ انسانیت در ''زمان بازیافته''<ref>''Le temps retrouvé''</ref> تجلی مییابد و معنای زندگی کشف میشود. اهمیت پروست فقط بر فلسفۀ او متکی نیست، دقت او در جزئیات نیز توجه بسیاری را بهخود جلب کرد. بینش روانشناختی درخشانی دارد و در آفرینش شخصیتها و رویدادها نبوغ هنری خاصی از خود نشان میدهد. نوشتههای پروست فرآیندهای ذهنی ظریف او را بهشیوهای که هیچگاه به فراتر از آن دست نیافتهاند روشن و مطرح میسازند و سبک اصیل او در رمان قرن ۲۰ تأثیری عظیم بخشیده است. تقریباً تمامی آثار او به فارسی ترجمه شدهاند، از جمله اثر سترگ اصلی او یعنی در جستوجوی زمان از دست رفته با ترجمهی [[سحابی، مهدی (قزوین ۱۳۲۲ـ ۱۳۸۸ش)|مهدی سحابی]]. | رماننویس<ref>novelist</ref> و منتقد ادبی فرانسوی. یکی از مهمترین نویسندگان تاریخ ادبیات به شمار میآید. زندگینامۀ خودنوشت بزرگ او، ''[[در جست وجوی زمان ازدست رفته|در جستوجوی زمان ازدسترفته]]''<ref>''A la recherche du temps perdu/Remembrance of Things Past''</ref> (۱۹۱۳ـ۱۹۲۷)، شامل یکسری رمان، و مشتمل بر خاطرات کودکی اوست که آنها را از ضمیر ناخودآگاه خویش بیرون میکشد؛ ضمن این که این اثر بازتاب دقیقی از زندگی در فرانسه پایان قرن ۱۹ نیز محسوب میشود. پروست در اوتوی<ref> Auteuil </ref>، حومۀ پاریس، زاده شد. کودکی ضعیف و دچار تنگینفس مزمن بود؛ تا ۳۵سالگی وقت خود را در محافل اشرافی و ادبی جامعۀ پاریس گذراند، اما پس از مرگ پدر و مادرش (۱۹۰۴ـ۱۹۰۵) در آپارتمان خویش در پاریس زندگی کرد و باقی عمر را به نوشتن شاهکارش پرداخت. آثار منتشرشده پس از مرگ او عبارتاند از رمان ''ژان سانتوی''<ref>''Jean Santeuil'' </ref> (۱۹۵۷)، که ظاهراً طرح اصلی رمانِ ''در جستوجوی زمان ازدسترفته'' بود، و کتاب ''ضد سنت بوو''<ref>''Contre Sainte-Beuve/By Way of Sainte-Beuve'' </ref> (۱۹۵۴). فضای رمان ''در جستوجوی زمان ازدسترفته'' مبهم و نامشخص و سیر داستان نامنسجم است. دیدگاه پروست به زمان و مکان تابع نظریات [[برگسون، هانری (۱۸۵۹ـ۱۹۴۱)|هانری بِرگسون]]<ref>''Henri Bergson'' </ref>، فیلسوف، است: تمام جزئیات زندگیاش را از کودکی به یاد میآورد چنان که گویی گذشته هنوز برقرار است و گویا رویدادها رخ ندادهاند بلکه وجود داشتهاند، بهعبارتدیگر، انسانهایند که به سراغ رخدادها رفتهاند نه رخدادها خود رخ بدهند. پروست وجود روح انسانی را انکار میکند و به عقل یا شعور همچون ابزار ایجاد لغزش و توهم مینگرد. معتقد است که فقط گوهر واقعی حس و دریافت انسانی در احساس او نهفته است. گاه از گذر آشوب احساسات چیزی مهم با کیفیتی خاص بروز میکند: جهان مادی از هم میپاشد و نظریۀ جاودانگی احساسات را تحت تأثیر قرار میدهد. توهم زمان، مکان، و سرشت محو میشود؛ انسانیت در ''زمان بازیافته''<ref>''Le temps retrouvé''</ref> تجلی مییابد و معنای زندگی کشف میشود. اهمیت پروست فقط بر فلسفۀ او متکی نیست، دقت او در جزئیات نیز توجه بسیاری را بهخود جلب کرد. بینش روانشناختی درخشانی دارد و در آفرینش شخصیتها و رویدادها نبوغ هنری خاصی از خود نشان میدهد. نوشتههای پروست فرآیندهای ذهنی ظریف او را بهشیوهای که هیچگاه به فراتر از آن دست نیافتهاند روشن و مطرح میسازند و سبک اصیل او در رمان قرن ۲۰ تأثیری عظیم بخشیده است. تقریباً تمامی آثار او به فارسی ترجمه شدهاند، از جمله اثر سترگ اصلی او یعنی در جستوجوی زمان از دست رفته با ترجمهی [[سحابی، مهدی (قزوین ۱۳۲۲ـ ۱۳۸۸ش)|مهدی سحابی]]. | ||
نسخهٔ ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۰۲
| مارسل پروست Marcel Proust | |
|---|---|
| زادروز |
1871 |
| درگذشت | 1922 |
| ملیت | فرانسوی |
| شغل و تخصص اصلی | نویسنده |
| شغل و تخصص های دیگر | منتقد |
| آثار | در جستوجوی زمان از دست رفته، ضد سنت بوو |
| گروه مقاله | ادبیات غرب |

پروسْت، مارسِل (۱۸۷۱ـ۱۹۲۲)(Proust, Marcel)
رماننویس[۱] و منتقد ادبی فرانسوی. یکی از مهمترین نویسندگان تاریخ ادبیات به شمار میآید. زندگینامۀ خودنوشت بزرگ او، در جستوجوی زمان ازدسترفته[۲] (۱۹۱۳ـ۱۹۲۷)، شامل یکسری رمان، و مشتمل بر خاطرات کودکی اوست که آنها را از ضمیر ناخودآگاه خویش بیرون میکشد؛ ضمن این که این اثر بازتاب دقیقی از زندگی در فرانسه پایان قرن ۱۹ نیز محسوب میشود. پروست در اوتوی[۳]، حومۀ پاریس، زاده شد. کودکی ضعیف و دچار تنگینفس مزمن بود؛ تا ۳۵سالگی وقت خود را در محافل اشرافی و ادبی جامعۀ پاریس گذراند، اما پس از مرگ پدر و مادرش (۱۹۰۴ـ۱۹۰۵) در آپارتمان خویش در پاریس زندگی کرد و باقی عمر را به نوشتن شاهکارش پرداخت. آثار منتشرشده پس از مرگ او عبارتاند از رمان ژان سانتوی[۴] (۱۹۵۷)، که ظاهراً طرح اصلی رمانِ در جستوجوی زمان ازدسترفته بود، و کتاب ضد سنت بوو[۵] (۱۹۵۴). فضای رمان در جستوجوی زمان ازدسترفته مبهم و نامشخص و سیر داستان نامنسجم است. دیدگاه پروست به زمان و مکان تابع نظریات هانری بِرگسون[۶]، فیلسوف، است: تمام جزئیات زندگیاش را از کودکی به یاد میآورد چنان که گویی گذشته هنوز برقرار است و گویا رویدادها رخ ندادهاند بلکه وجود داشتهاند، بهعبارتدیگر، انسانهایند که به سراغ رخدادها رفتهاند نه رخدادها خود رخ بدهند. پروست وجود روح انسانی را انکار میکند و به عقل یا شعور همچون ابزار ایجاد لغزش و توهم مینگرد. معتقد است که فقط گوهر واقعی حس و دریافت انسانی در احساس او نهفته است. گاه از گذر آشوب احساسات چیزی مهم با کیفیتی خاص بروز میکند: جهان مادی از هم میپاشد و نظریۀ جاودانگی احساسات را تحت تأثیر قرار میدهد. توهم زمان، مکان، و سرشت محو میشود؛ انسانیت در زمان بازیافته[۷] تجلی مییابد و معنای زندگی کشف میشود. اهمیت پروست فقط بر فلسفۀ او متکی نیست، دقت او در جزئیات نیز توجه بسیاری را بهخود جلب کرد. بینش روانشناختی درخشانی دارد و در آفرینش شخصیتها و رویدادها نبوغ هنری خاصی از خود نشان میدهد. نوشتههای پروست فرآیندهای ذهنی ظریف او را بهشیوهای که هیچگاه به فراتر از آن دست نیافتهاند روشن و مطرح میسازند و سبک اصیل او در رمان قرن ۲۰ تأثیری عظیم بخشیده است. تقریباً تمامی آثار او به فارسی ترجمه شدهاند، از جمله اثر سترگ اصلی او یعنی در جستوجوی زمان از دست رفته با ترجمهی مهدی سحابی.