مشهدی، احمد (بغداد ـ مازندران ۹۸۶ق): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(جایگزینی متن - '\\3' به '<!--3')
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:


مشهدی، احمد (بغداد  ـ مازندران ۹۸۶ق)<br>
{{جعبه زندگینامه|عنوان=احمد مشهدی|نام=|نام دیگر=سید احمد شمع‌ریز|نام اصلی=|نام مستعار=میرمرادخان|لقب=غزال‌العین و آهو چشم|زادروز=بغداد|تاریخ مرگ=مازندران ۹۸۶ق|دوره زندگی=|ملیت=ایرانی|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=خوشنویس و ادیب|شغل و تخصص های دیگر=شاعر|سبک=|مکتب=|سمت=در کتابخانه عبدالعزیزخان ازبک به کتابت پرداخت|جوایز و افتخارات=|آثار=نسخۀ لوایح جامی، دیوان غزلیات امیرشاهی سبزواری، نزهة‌العاشقین|خویشاوندان سرشناس=|گروه مقاله=خوشنویسی|دوره=|فعالیت های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}}مشهدی، احمد (بغداد  ـ مازندران ۹۸۶ق)<br>
خوشنویس و ادیب ایرانی. از سادات حسینی مشهد، که پدرش به شغل شمع‌ریزی آستان قدس رضوی اشتغال داشت؛ به‌همین علت به او سید احمد شمع‌ریز نیز می‌گویند. ابتدا در مشهد دانش و هنر کسب ‌کرد و چون خطش شکل گرفت به هرات نزد میرعلی هروی رفت و بعد از مدتی سرآمد شاگردان میر شد؛ چنان‌که گویند، در آن زمان تشخیص خط او از خط میر مشکل بود. پس‌از آن‌که میرعلی را از هرات به بخارا فرستادند، سید احمد نیز عازم آن‌جا شد و مدتی در خدمت میرعلی در کتابخانۀ عبدالعزیزخان ازبک به کتابت پرداخت. پس از بازگشت به مشهد، به عراق و سپس به آذربایجان به دربار شاه طهماسب اول صفوی (حک: ۹۳۰ـ۹۸۴ق) رفت. آن زمان کتابت‌های دربار به خط نستعلیقِ جلی میرزا سید احمد بود. بعد از آن از دربار مرخص شد و به مشهد بازگشت و ۱۰ سال به تعلیم شاگردان پرداخت و پس از چندی میرمراد، والی مازندران، او را به آن‌جا دعوت کرد. در مدت اقامتش در آن‌جا کتابت‌هایش را با ‌نام میرمرادخان رقم می‌کرد. ازجمله آثار آن دورۀ اوست: نسخۀ ''لوایح'' جامی، محفوظ در کتابخانۀ شچدرین لنینگراد. پس از مرگ میرمراد، سید دوباره به زادگاهش برگشت و در آن‌جا ماند تا این‌که شاه اسماعیل دوم او را به قزوین فراخواند. پس از مرگ شاه، سید از قزوین به مازندران رفت و همان‌جا درگذشت. برخی از شاگردان او عبارت‌اند از قاضی احمد میرخشی قمی، صاحب ''گلستان هنر،'' محمدحسین تبریزی، و محمد رحیم مشهدی. سیداحمد، شاعر نیز بود و برخی از اشعارش را به خط خود می‌نوشت. متأخران به او لقب «غزال‌العین» و «آهو چشم» داده‌اند. او را در شیوۀ کتابت و مهارت و قدرتِ قلم هم‌طراز با میرعلی هروی دانسته‌اند. ازجمله آثار اوست: یک نسخه ''دیوان غزلیات امیرشاهی سبزواری'' به قلم کتابت خفی (ريز) در کتابخانۀ موزۀ گلستان و ''نزهة‌العاشقین'' در کتابخانۀ لنینگراد و نیز قطعات و مرقعات دیگری که در کتابخانۀ خزینۀ اوقاف و کتابخانۀ دانشگاه استانبول، کتابخانۀ سلطنتی، و کتابخانۀ آستان قدس رضوی، موزۀ کابل و بوستون، کتابخانۀ عمومی لنینگراد و کتابخانۀ ملی وین نگهداری می‌شود. در همۀ این آثار نام‌های احمد‌الحسینی، احمدالحسینی الکاتب، و احمدالحسینی‌المشهدی دیده می‌شود. به‌علاوه، مرقع نفیسی با نام امیر غیب بیک در کتابخانۀ توپ‌قاپوسرای استانبول موجود است که همه را در طول سه سال جمع‌آوری کرده و علاوه‌بر قطعات ممتاز خود، قطعات شاخص دیگر خوشنویسان طراز اول آن دوره را با ذکر مقدمه و مؤخره آورده است.
خوشنویس و ادیب ایرانی. از سادات حسینی مشهد، که پدرش به شغل شمع‌ریزی [[آستان قدس رضوی]] اشتغال داشت؛ به‌همین علت به او سید احمد شمع‌ریز نیز می‌گویند. ابتدا در مشهد دانش و هنر کسب ‌کرد و چون خطش شکل گرفت به هرات نزد [[میرعلی هروی]] رفت و بعد از مدتی سرآمد شاگردان میر شد؛ چنان‌که گویند، در آن زمان تشخیص خط او از خط میر مشکل بود. پس‌از آن‌که میرعلی را از [[هرات، شهر (افغانستان)|هرات]] به [[بخارا]] فرستادند، سید احمد نیز عازم آن‌جا شد و مدتی در خدمت میرعلی در کتابخانۀ عبدالعزیزخان ازبک به کتابت پرداخت. پس از بازگشت به مشهد، به [[عراق]] و سپس به آذربایجان به دربار شاه [[طهماسب صفوی اول|طهماسب اول صفوی]] (حک: ۹۳۰ـ۹۸۴ق) رفت. آن زمان کتابت‌های دربار به [[نستعلیق، خط|خط نستعلیقِ]] جلی میرزا سید احمد بود. بعد از آن از دربار مرخص شد و به مشهد بازگشت و ۱۰ سال به تعلیم شاگردان پرداخت و پس از چندی میرمراد، والی مازندران، او را به آن‌جا دعوت کرد. در مدت اقامتش در آن‌جا کتابت‌هایش را با ‌نام میرمرادخان رقم می‌کرد. ازجمله آثار آن دورۀ اوست: نسخۀ ''لوایح'' جامی، محفوظ در کتابخانۀ شچدرین [[لنینگراد، شهر|لنینگراد]]. پس از مرگ میرمراد، سید دوباره به زادگاهش برگشت و در آن‌جا ماند تا این‌که شاه اسماعیل دوم او را به [[قزوین، شهر|قزوین]] فراخواند. پس از مرگ شاه، سید از قزوین به [[مازندران]] رفت و همان‌جا درگذشت. برخی از شاگردان او عبارت‌اند از قاضی احمد میرخشی قمی، صاحب ''گلستان هنر،'' [[تبریزی، محمدحسین ( ـ قزوین ۹۸۵ق)|محمدحسین تبریزی]]، و محمد رحیم مشهدی. سیداحمد، شاعر نیز بود و برخی از اشعارش را به خط خود می‌نوشت. متأخران به او لقب «غزال‌العین» و «آهو چشم» داده‌اند. او را در شیوۀ کتابت و مهارت و قدرتِ قلم هم‌طراز با میرعلی هروی دانسته‌اند. ازجمله آثار اوست: یک نسخه ''دیوان غزلیات امیرشاهی سبزواری'' به قلم کتابت خفی (ريز) در کتابخانۀ موزۀ گلستان و ''نزهة‌العاشقین'' در کتابخانۀ لنینگراد و نیز قطعات و مرقعات دیگری که در کتابخانۀ خزینۀ اوقاف و کتابخانۀ دانشگاه استانبول، کتابخانۀ سلطنتی، و [[آستان قدس رضوی، کتابخانه|کتابخانۀ آستان قدس رضوی]]، موزۀ کابل و [[بوستون]]، کتابخانۀ عمومی لنینگراد و کتابخانۀ ملی وین نگهداری می‌شود. در همۀ این آثار نام‌های احمد‌الحسینی، احمدالحسینی الکاتب، و احمدالحسینی‌المشهدی دیده می‌شود. به‌علاوه، مرقع نفیسی با نام امیر غیب بیک در کتابخانۀ توپ‌قاپوسرای استانبول موجود است که همه را در طول سه سال جمع‌آوری کرده و علاوه‌بر قطعات ممتاز خود، قطعات شاخص دیگر خوشنویسان طراز اول آن دوره را با ذکر مقدمه و مؤخره آورده است.
<br><!--38307600-->
<br><!--38307600-->
[[رده:خوشنویسی]]
[[رده:خوشنویسی]]
[[رده:اشخاص و آثار]]
[[رده:اشخاص و آثار]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۰۶:۰۴

احمد مشهدی
زادروز بغداد
درگذشت مازندران ۹۸۶ق
ملیت ایرانی
نام‌های دیگر سید احمد شمع‌ریز
شغل و تخصص اصلی خوشنویس و ادیب
شغل و تخصص های دیگر شاعر
لقب غزال‌العین و آهو چشم
سمت در کتابخانه عبدالعزیزخان ازبک به کتابت پرداخت
آثار نسخۀ لوایح جامی، دیوان غزلیات امیرشاهی سبزواری، نزهة‌العاشقین
گروه مقاله خوشنویسی

مشهدی، احمد (بغداد ـ مازندران ۹۸۶ق)

خوشنویس و ادیب ایرانی. از سادات حسینی مشهد، که پدرش به شغل شمع‌ریزی آستان قدس رضوی اشتغال داشت؛ به‌همین علت به او سید احمد شمع‌ریز نیز می‌گویند. ابتدا در مشهد دانش و هنر کسب ‌کرد و چون خطش شکل گرفت به هرات نزد میرعلی هروی رفت و بعد از مدتی سرآمد شاگردان میر شد؛ چنان‌که گویند، در آن زمان تشخیص خط او از خط میر مشکل بود. پس‌از آن‌که میرعلی را از هرات به بخارا فرستادند، سید احمد نیز عازم آن‌جا شد و مدتی در خدمت میرعلی در کتابخانۀ عبدالعزیزخان ازبک به کتابت پرداخت. پس از بازگشت به مشهد، به عراق و سپس به آذربایجان به دربار شاه طهماسب اول صفوی (حک: ۹۳۰ـ۹۸۴ق) رفت. آن زمان کتابت‌های دربار به خط نستعلیقِ جلی میرزا سید احمد بود. بعد از آن از دربار مرخص شد و به مشهد بازگشت و ۱۰ سال به تعلیم شاگردان پرداخت و پس از چندی میرمراد، والی مازندران، او را به آن‌جا دعوت کرد. در مدت اقامتش در آن‌جا کتابت‌هایش را با ‌نام میرمرادخان رقم می‌کرد. ازجمله آثار آن دورۀ اوست: نسخۀ لوایح جامی، محفوظ در کتابخانۀ شچدرین لنینگراد. پس از مرگ میرمراد، سید دوباره به زادگاهش برگشت و در آن‌جا ماند تا این‌که شاه اسماعیل دوم او را به قزوین فراخواند. پس از مرگ شاه، سید از قزوین به مازندران رفت و همان‌جا درگذشت. برخی از شاگردان او عبارت‌اند از قاضی احمد میرخشی قمی، صاحب گلستان هنر، محمدحسین تبریزی، و محمد رحیم مشهدی. سیداحمد، شاعر نیز بود و برخی از اشعارش را به خط خود می‌نوشت. متأخران به او لقب «غزال‌العین» و «آهو چشم» داده‌اند. او را در شیوۀ کتابت و مهارت و قدرتِ قلم هم‌طراز با میرعلی هروی دانسته‌اند. ازجمله آثار اوست: یک نسخه دیوان غزلیات امیرشاهی سبزواری به قلم کتابت خفی (ريز) در کتابخانۀ موزۀ گلستان و نزهة‌العاشقین در کتابخانۀ لنینگراد و نیز قطعات و مرقعات دیگری که در کتابخانۀ خزینۀ اوقاف و کتابخانۀ دانشگاه استانبول، کتابخانۀ سلطنتی، و کتابخانۀ آستان قدس رضوی، موزۀ کابل و بوستون، کتابخانۀ عمومی لنینگراد و کتابخانۀ ملی وین نگهداری می‌شود. در همۀ این آثار نام‌های احمد‌الحسینی، احمدالحسینی الکاتب، و احمدالحسینی‌المشهدی دیده می‌شود. به‌علاوه، مرقع نفیسی با نام امیر غیب بیک در کتابخانۀ توپ‌قاپوسرای استانبول موجود است که همه را در طول سه سال جمع‌آوری کرده و علاوه‌بر قطعات ممتاز خود، قطعات شاخص دیگر خوشنویسان طراز اول آن دوره را با ذکر مقدمه و مؤخره آورده است.