گنچاروف، ایوان (۱۸۱۲ـ۱۸۹۱): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۵: خط ۵:


رمان‌نویس روس. با رمان ''اُبلوموف''<ref>''Oblomov''</ref> خود را جاودانه کرد. نخستین اثر داستانی او رمان کوتاهی بود به نام ''یک قصۀ معمولی'' (۱۸۴۷). ''ابلوموف'' را در ۱۸۵۸ منتشر کرد. قهرمان این اثر، ابلوموف، اعیانزاده‌ای باهوش و پاک‌نهاد است که تنبلی مزمن گریبانش را رها نمی‌کند. ابلوموف را ابتدا نمادی از اشراف منحط روسیه گرفتند، ولی می‌توان او را مظهر نوعی از افراد بشر نیز پنداشت. اصطلاح ابلوموفیسم<ref>oblomovism
رمان‌نویس روس. با رمان ''اُبلوموف''<ref>''Oblomov''</ref> خود را جاودانه کرد. نخستین اثر داستانی او رمان کوتاهی بود به نام ''یک قصۀ معمولی'' (۱۸۴۷). ''ابلوموف'' را در ۱۸۵۸ منتشر کرد. قهرمان این اثر، ابلوموف، اعیانزاده‌ای باهوش و پاک‌نهاد است که تنبلی مزمن گریبانش را رها نمی‌کند. ابلوموف را ابتدا نمادی از اشراف منحط روسیه گرفتند، ولی می‌توان او را مظهر نوعی از افراد بشر نیز پنداشت. اصطلاح ابلوموفیسم<ref>oblomovism
</ref> اکنون به‌معنی دلمردگی به‌کار می‌رود. رمان سوم گنچاروف، ''پرتگاه'' (۱۸۶۹)، اثر برجسته‌ای نیست. ''پالادا، ناو محافظ'' (۱۸۵۸) شرح طنزآمیز سفر دریایی او دور دنیاست. او شعر، داستان کوتاه، نقد، خاطرات، و یک سفرنامه هم نوشت. ابلوموف به قلم [[حبیبی، سروش (تهران ۱۳۱۲ش)|سروش حبیبی]] به فارسی برگردانده شده است.
</ref> اکنون به‌معنی دلمردگی به‌کار می‌رود. رمان سوم گنچاروف، ''پرتگاه'' (۱۸۶۹)، اثر برجسته‌ای نیست. ''پالادا، ناو محافظ'' (۱۸۵۸) شرح طنزآمیز سفر دریایی او دور دنیاست. او شعر، داستان کوتاه، نقد، خاطرات، و یک سفرنامه هم نوشت. ابلوموف به قلم [[حبیبی، سروش|سروش حبیبی]] به فارسی برگردانده شده است.


&nbsp;
&nbsp;

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۴۶

گُنچاروف، ایوان (۱۸۱۲ـ۱۸۹۱)(Goncharov, Ivan)

گُنچاروف، ايوان

رمان‌نویس روس. با رمان اُبلوموف[۱] خود را جاودانه کرد. نخستین اثر داستانی او رمان کوتاهی بود به نام یک قصۀ معمولی (۱۸۴۷). ابلوموف را در ۱۸۵۸ منتشر کرد. قهرمان این اثر، ابلوموف، اعیانزاده‌ای باهوش و پاک‌نهاد است که تنبلی مزمن گریبانش را رها نمی‌کند. ابلوموف را ابتدا نمادی از اشراف منحط روسیه گرفتند، ولی می‌توان او را مظهر نوعی از افراد بشر نیز پنداشت. اصطلاح ابلوموفیسم[۲] اکنون به‌معنی دلمردگی به‌کار می‌رود. رمان سوم گنچاروف، پرتگاه (۱۸۶۹)، اثر برجسته‌ای نیست. پالادا، ناو محافظ (۱۸۵۸) شرح طنزآمیز سفر دریایی او دور دنیاست. او شعر، داستان کوتاه، نقد، خاطرات، و یک سفرنامه هم نوشت. ابلوموف به قلم سروش حبیبی به فارسی برگردانده شده است.

 


  1. Oblomov
  2. oblomovism