قضیه حملیه

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

قضيّۀ حمليّه

اصطلاحی در منطق. قضیه‌ای که در آن چیزی را بدون هیچ شرطی به چیز دیگر اسناد داده باشیم. و آن يا موجبه است، یـا سالبه؛ مانند «اساس‌الاقتباس تأليف خواجه نصير طوسی است. اساس‌الاقتباس تأليف ابن سینا نیست».

اطلاق قضيۀ حملیّه بر قضيۀ موجبه به حقیقت است و بر قضیۀ سالبه به مجاز . چرا که در قضیۀ سالبه درواقع چیزی بر موضوع حمل نمی‌شود، بلکه از آن سلب می‌شود. قضیۀ حملی درحال ایجاب بیان‌کنندۀ هو هویه (این‌همانی) است و درحال سلب بیان‌کنندۀ غیریت و «این نه آنی». مقصود از هو هو این است که همان که موضوع است محمول هم هست. یعنی متصف است به وصف محمول، نه این‌که در خارج دو چیز جداگانه باشند. مثلاً مقصود از «هر انسانی حیوان است» این است که هر یک از آحاد انسان مثلاً احمد و پرویز و هوشنگ که متصف به انسانند، همان افراد متصف به حیوان نیز هستند. به عبارت دیگر: موضوع و محمول، دو موجود خارجی نیستند، بلکه همان فرد که به وصف عنوانی موضوع موصوف است، همان فرد بعينه به وصف محمول نیز موصوف است. البته مراد از اين‌همانی موضوع و محمول، اين‌همانی مصداقی است؛ وگرنه موضوع و محمول از حيث مفهوم متغایرند. چه اگر از حيث مفهوم هم این‌همانی داشته باشند، حمل مفید علم جدیدی نخواهد بود. پس بین موضوع و محمول از جهتی باید وحدت و اتحاد باشد، و از جهتی دوگانگی و مغایرت. اتحاد در وجود خارجی است (یعنی هر دو به یک وجود موجود هستند) و مغایرت در مفهوم.