سرهندی، احمد (سرهند ۹۷۱ـ۱۰۳۴ق)
سِرْهِندی، احمد (سرهند ۹۷۱ـ۱۰۳۴ق)
احمد سِرْهِندی | |
---|---|
زادروز |
سرهند ۹۷۱ق |
درگذشت | ۱۰۳۴ق |
شغل و تخصص اصلی | عالم و صوفی |
لقب | مُجَدِّد اَلْف ثانی |
آثار | مکتوبات امام ربانی (دهلی، 1290ق)؛ اثبات النبوه (استانبول، 1982) |
گروه مقاله | عرفان |
(معروف به: مُجَدِّد اَلْف ثانی به معنی احیاگر هزاره دوم) عالم و صوفی نقشبندی شبهقارۀ هند و پاکستان. اصل وی به عمر بن خطاب میرسید. در جوانی در سیالکوت از مولانا کمال کشمیری علوم عقلی آموخت. از قاضی بهلول بدخشی اجازۀ روایت گرفت. چندی در مجالس مذهبی ابوالفضل علامی در آگره (اکبرآباد) شرکت کرد. در همین دوره دیدگاههای تعصبآمیز خود را آشکار کرد. در ۱۰۰۷ق با دختر تَهانیسَری از امرای دربار اکبرشاه ازدواج کرد. بعد با پدرش، که برای بردن او به آگره آمده بود، به زادگاهش بازگشت. از پدرش، که به هر دو سلسلۀ قادریه و چشتیه وابسته بود، خرقه گرفت. رفتهرفته به نقشبندیه گرایش یافت. پس از مرگ پدرش آهنگ حج کرد، اما در دهلی بهسبب شیفتگی به محمدباقی بالله نقشبندی از ادامۀ سفر منصرف شد. پس از سه ماه از خواجه باقی اجازۀ ارشاد گرفت و به سرهند بازگشت. از آن پس، تمام سعی خود را وقف تبلیغ نقشبندیه کرد. در اثر امتزاج چشتیه، قادریه و نقشبندیه، سلسلۀ مجدّدیّه در سرهند پاگرفت. گستره دانش شیخ احمد در فقه، کلام و عرفان در میان اهل سنت آن دیار و اعتراضات بیباکانۀ وی به بدعتگذاریها و اعمال خلاف شرع اکبرشاه گورکانی سبب شد که به مجدد الف ثانی (احیاگر هزارۀ دوم) مشهور شود. وی تصوف به دور از شریعت را نمیپسندید و بهجای طریقت، شریعت را ضامن سعادت دنیا و آخرت میدانست. در ۱۰۱۴ق با تساهل و تسامح جهانگیر دربارۀ هندوان، بهویژۀ نفوذ شیعیان ایرانی در دستگاه حکومتی او، به مخالفت برخاست. جهانگیر نیز وی را به زندان انداخت، هرچند پس از یک سال آزاد شد، اما تا پایان زندگی تحت نظر بود. پس از درگذشت شیخ احمد پسرش خواجه محمد معصوم با لقب قیوم ثانی بر مسند ارشاد نشست. از آثارش: مکتوبات امام ربانی (دهلی، ۱۲۹۰ق)؛ اثبات النبوه (استانبول، ۱۹۸۲)؛ رساله در ردّ روافض (لکنو، ۱۸۸۹)؛ مبدأ و معاد (دهلی، ۱۳۰۷ق)؛ معارف لدنیه (رامپور، ۱۳۱۶ق)؛ آدابالمریدین؛ مکاشفات عینیه؛ تعلیقات بر عوارف؛ شرح رباعیات حضرت باقی بالله.