ماشین خودکار
ماشینِ خودکار (automaton)
(یا: خودکارگر) هریک از انواع اجسام مکانیکی که پس از راهاندازی بهشکلی نسبتاً خودکار عمل کنند. اصطلاح ماشین خودکار همچنین به گروهی از دستگاههای الکترومکانیکی، نظری یا عملی، اطلاق میشود که اطلاعات را برپایۀ دستورعملها یا شیوههای ازپیشتعیینشده از شکلی بهشکل دیگر درمیآورند. بهطور کلی، خودکارگرها بهگونهای طراحی میشوند که از نظر جاذبۀ بَصَری جالب توجه باشند و آنوقت با جادوی آشکار حرکتِ به ظاهر خودانگیختهشان موجب شگفتی و بهت شوند. اکثر خودکارگرها تندیسهایی از جانوران و گیاهان یا جلوههای حرکتی پدیدههای طبیعیاند. الگوی پدیدههای طبیعی، نظیر آبِ جاری چشمهها و آبشارها را با میلههای شیشهای پیچوتاب خورده شبیهسازی میکنند. برای تقلید از شکوفایی در بازسازیِ شکفتهشدنِ گلبرگهای گل یا قدمزدن یک پیکره میتوان از دستگاهی مکانیکی استفاده کرد. برخی از خودکارگرهای کاملاً تفننی شامل صحنۀ کاملیاند که در آن کاریکاتوری از شخصیتها کارهایی خندهدار میکنند. با این حال همۀ ماشینهای خودکار نمایشی نیستند. برخی از آنها فقط جلوههای بصری دارند. نگارگریهای جواهرنشان چرخان از آن جملهاند که نقشهایی از رنگ و نور را به تابش درمیآورند. خودکارگرها را میتوان در دو گروه دستهبندی کرد: آنها که به قطعات کاربردی وابستهاند و آنهایی که به خودی خود اجسام عجیب و غریبیاند و صرفاً دارای جنبۀ تزیینی و تفریحیاند. انواع ساعتهایی که خود حرکت میکنند، رایجترین نمونۀ اجسام کاربردی دارای ماشینهای خودکارند. در بین کهنترین مراجع به مدل چوبی کبوتری برمیخوریم که آرخوتاس تارنتومی (۴۰۰ـ۳۵۰پم)، از دوستان یونانی افلاطون، سازندۀ آن بوده است. این پرنده ظاهراً در انتهای محوری میلهای معلق بود و کل وسیله با هوای فشردۀ حاصل از غلیانِ دیگِ بخار به چرخش درمیآمد. استفاده از ماشینهای خودکار در چین، قبل از قرن ۳پم، در عهد سلسلۀ هان و از هنگامی آغاز شد که ارکستری مکانیکی برای امپراتور ساختند. الجزریل که در قرن ۱۳م برای امیرزادگان در بینالنهرین کار میکرد، چندین طاووس متحرک ابداع کرد. در مراجع مرتبط با ماشینهای خودکارِ ابداعی در اروپای غربی قرون وسطا، از نامدارانی مانند راجِر بِیکن و آلبرتوس ماگنوس یاد شده است که هر دو در زمرۀ سازندگان آدم ماشینی محسوب میشوند؛ بیکن با ساختن سَرِ سخنگو و آلبرتوس با ساختن آدمآهنی. ویلاردی اونکوور، معمارِ گوتیک، در دفتر طراحی معروف خود اجسام مکانیکی تزیینی را برای کاربرد در کلیسا طراحی میکرد (۱۲۳۵م). در ابتدای قرن ۱۶، بیشتر تحت تأثیر نمونههای شرقی که از راه تجارت با مشرق زمین به اروپا میآمد و همچنین بهسبب ترجمۀ نوشتههای هرون اسکندرانی دربارۀ اجسام مکانیکی، علاقه به ساخت ماشینهای خودکار تجدید شد. فوارههای آبی پیچیده با گرایش خاص به جلوههای نظرگیر و فریبنده بهشدت در بین ثروتمندان رواج یافت. در این میان فوارهها و سامانههای آبرسانی ساخت نیمۀ قرن ۱۶ در باغهای ویلا دِ اِستۀ تیوولی در نزدیکی رُم درخور توجهاند. با بهکارگیری فنر حلقویِ فولادی (کوک) از نیمۀ قرن ۱۵، منبع حرکت حملشدنی در دسترس قرار گرفت. در اواخر قرن ۱۸ و ابتدای قرن ۱۹، پیچیدهترین ماشینهای خودکار نمایان شدند. نمونههای شاخص چنین اشیایی را برادران روشا میساختند که در تولید پرندههای مینیاتوریِ آوازهخوان تخصص یافته بودند. این مرغانِ مکانیکی طوری تعبیه میشدند که ناگهان از زیر قابهای معلق انفیهدانهای اعلا نمایان شوند یا بهنحوی در قفسهایی آویزان کار گذاشته میشدند که ساعتی در زیر آنها پیدا باشد. تابلوهای مکانیکی ازجمله اسبابهای مکانیکی استادانهای بودند که در قرن ۱۸ رواج یافتند. این منظرههای نقاشیشده و قابگرفته که در آنها شخصیتها، آسیابهای بادی، و چیزهایی نظیر آنها با ساعت کوکی مخفیشدهای جان میگرفتند، در قرن ۱۹ نیز رواج داشتند. صرفنظر از تعداد اندکی از آثار گرانقیمت پیترکارل فابرگ (۱۹۲۰ـ )، ساخت ماشینهای خودکار نفیس و گرانبها تقریباً در اواخر قرن ۱۹ و ابتدای قرن ۲۰ متوقف شد، زیرا از شمار صنعتگران ماهر و حامیان ثروتمندشان کاسته شده بود. اکنون، گردآوری این اشیا در انحصار ثروتمندترین افراد قرار گرفته است.