احزاب دولتی ایران
احزابِ دولتی ایران
احزابی که در تقسیمبندی معمولِ احزاب سیاسی ایران نمیگنجند و حزب سیاسی تشکیلیافته از ساختارهای حکومتی محسوب میشوند و بدون اتکا به حمایت مردم به کسب قدرت سیاسی و تشکیل حکومت یا مشارکت در آن میپردازند. احزاب دولتی نمایندۀ خواستها و منافع اقشار و طبقات گوناگون جامعه نبوده و ساخته حکومتها هستند و نظر به جایگاه و نقش آنان، بهخصوص در جوامعی چون ایران، اهمیت و اعتبار اندکی داشتهاند. این احزاب غالباً از ایدئولوژی و خاستگاه یا بستر فکری و عقیدتی مشخصی برخوردار نبودهاند و حضور و فعالیت آنها عمدتاً در مقاطعِ رکود تحزب و در فقدان احزاب سیاسیِ واقعی میسّر بوده است. در دورۀ رضاشاه که نخستین مقطع سرکوب و منع فعالیتهای حزبی پس از اولین دورۀ تحزّب (عصر مشروطه) محسوب میشود، احزاب تجدّد، ایران نو و ترقّی، که اغلب بهدست اطرافیان رضاشاه بهوجود آمده بودند، در تحکیم پایههای قدرت شخصی و بسط حاکمیتِ تمرکزگرا و خودکامۀ او تأثیر داشتند. در دهۀ ۱۳۲۰ش که عصر احیای مشروطه و دومین دورۀ تحزب در ایران است، در کنار سه دسته احزاب سیاسیِ چپ، ملی و مذهبی چندین حزب دولتی نیز ظاهر شدند. حزب دموکرات ایران که از سوی قوامالسلطنه تشکیل شد و گروهها و احزاب کوچکی چون سومکا، آریا، و ذوالفقار را میتوان در شمار چنین احزابی دانست. شاخصترین نمونههای احزاب دولتی در ایران احزابی است که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش، درپی سرکوب احزاب سیاسی و فعالان حزبی، از سوی شاه یا نخست وزیران او تشکیل شد. احزاب ملّیون، مردم، و ایران نوین که توسط رجال درباری و نخستوزیرانی چون منوچهر اقبال، امیراَسدالله علم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا تشکیل و رهبری میشد، نقش نمایشی احزاب اکثریت یا اقلیت را ایفا میکردند. حزب رستاخیزِ ملت ایران، آخرین و تنها حزب دولتی ایران در دوران محمدرضاشاه بود.