انتقال (روان کاوی)
اِنتِقال (روانکاوی)(transference)
انتقال احساسات و امیال تجربهشدۀ بیمار در رابطههای قبلی خود، به رابطۀ فعلی با روانکاو. رابطۀ انتقالی، که نخستینبار زیگموند فروید[۱] آن را در ۱۸۹۵ توصیف کرد، غالباً بهشکل منفی یا مثبت است. در انتقال مثبت[۲] بیمار از روانکاو اطاعت میکند یا ارزشی بیش از حدّ واقعی برای او قائل میشود. در انتقال منفی[۳] بیمار نافرمانی میکند یا از روانکاو بیزار است. انتقال مثبت برای مقاومت دربرابر یادآوری مطالب ناخوشایند بهکار میآید؛ اما انتقال منفی، اغلب جریان درمان را مختل میکند و بنابراین، معمولاً از آن احتراز میشود. فروید رابطۀ انتقالی را برای روانکاوی ابزاری اساسی تلقی میکرد، اما برخی مکاتب بعدی آن را اثری جانبی میدانند که باید در ابتدای درمان با آن مقابله شود.