حیاء
حَیاء
در طبقهبندی فضایل اخلاقی، نخستین فضیلت از فضیلتهای دوازدهگانۀ عفّت. مراد آن است که چون انسان بنگرد که انجامدادن کردارهای زشت و ناروا موجب نکوهش او میشود، از آن کردارها دست میکشد. علمای علم اخلاق حیا را دو گونه دانستهاند: الف: نفسانی، حیایی است که خداوند در سرشت انسان نهاده است، مثل شرمساری از عریانشدن در جمع؛ ب: ایمانی، خویی است که از ایمان بهبار میآید و مؤمن را از پرداختن به کردارهای گناهآلود باز میدارد؛ در اصطلاح عرفان، امساک نفس از چیزی و ترک آن بهعلت ملامت و سرزنشی که در آن است و حاصل آن قرب سالک است به خداوند. عارفان، حیا را حالتی میدانند که از احترامِ همراه با محبّت سرچشمه میگیرد. از اینرو اگر حضرت حق، ولو در نازلترین صورت، در ادراک سالک جلوه کند، از سویی جلال او تعظیم و احترامآور، و از سویی دیگر جمال او محبّتزاست. درنتیجه حیا برای سالک حاصل میشود، و پس از آن، هم بیشتر در اجتناب از نواهی شرعی میکوشد، و هم بهتر به اوامر آن گردن مینهد. خواجه عبدالله انصاری این حالت را به سه دسته تقسیم کرده است؛ اول حیای عوام و مبتدیان، دوم حیای متوسطان و سوم حیای خاصان که از شهود سالک حاصل میشود.