مد (پوشاک)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

مُد (پوشاک)(fashion)

مُد
مُد
مُد
مُد

پوششی باب روز که به سبکِ خاص باشد. مفهوم مد از جریان تغییر سبک حکایت دارد، زیرا مدِ لباس مانند مُد اسباب منزل و دیگر چیزها در طی زمان‌های مختلف شکل‌های متفاوتی پیدا کرده‌اند. شکسپیر، نمایش‌نامه‌نویس انگلیسی، طی مشاهداتش در قرن ۱۶م چنین اظهار می‌دارد که «دورۀ مد زودتر از دورۀ زندگی انسان پایان می‌پذیرد»، به این معنی که لباس‌ها بسیار پیش‌تر از آن‌که مستعمل (خراب) شوند، از مُد می‌افتند. در زمان شکسپیر فقط طبقۀ مرفه پوشش خود را با مد تنظیم می‌کردند و عامۀ‌ مردم، ساده لباس می‌پوشیدند آن چنان‌که شاید طی نسل‌های متمادی تغییری نمی‌کرد. از آغاز قرن ۲۰ مد به‌سرعت تغییر کرد و بیشتر مردم ـ حداقل در غرب ـ تا حدی از مد پیروی می‌کردند، زیرا مد چیزی بیش از طراحی لباس توسط طراحان برجستۀ لباس بود. مُد بخشی از جامعه را باز می‌تاباند و از جنگ‌ها، درگیری‌ها، قوانین، مذهب، و هنرها متأثر بود؛ ویژگی‌های فردی بر مد تأثیر می‌گذاشتند. اشراف و سران مملکت مد را به‌راه انداختند و اکنون در قرن ۲۰ ستارگان رسانه‌های گروهی به‌منزلۀ سردمداران مد ظاهر می‌شوند. آناتول فرانس[۱]، نویسندۀ فرانسوی، گفته است که اگر می‌توانست ۱۰۰ سال پس از مرگش دوباره به این جهان بازگردد و فقط یک چیز برای خواندن می‌داشت، یک مجلۀ مد انتخاب می‌کرد، زیرا درمی‌یافت که مردم چگونه زندگی می‌کنند. مُد با انتقادات بسیاری روبه‌رو است بر این اساس که آن را بی‌معنی، سطحی، مستبدانه، و غیر اخلاقی می‌دانند. ادعای عموم چنین است که طراحان مد تغییرات آن را سرعت می‌بخشند تا تجارت جدیدی پدید آید. با این حال هیچ مد جدیدی تا زمانی که مردم حاضر به قبول آن نشوند، توفیق نمی‌یابد: اساساً مدها تغییر می‌کنند، زیرا سبک‌های جدید و متفاوت را می‌پسندند. آغاز مد با پیشرفت و گسترش بازرگانی و تجارت و افزایش سیستم اقتصادی مشهور به سرمایه‌داری در ارتباط بود. درخلال قرن ۱۵، ونیز و دیگر شهرهای ایتالیا، قدرت اقتصادی را در دست گرفتند؛ اما بعد از اولین سفر کریستوف کلمب به امریکا در ۱۴۹۲، مرکز قدرت به اسپانیا انتقال یافت. درخلال قرن ۱۶، سبک اسپانیایی بر مد اروپا چیره شد. مردان در دربار سلطنتی اسپانیا به پوشیدن لباس سیاه با یک یقۀ طوقی سفید به دور گردن تمایل داشتند. مد همچنین می‌کوشد تصویری شکوهمند و نظرگیر خلق کند. ملکه الیزابت اول[۲]، از مد جهت اتخاذ تصمیم سیاسی استفاده می‌کرد تا حقانیت و قدرت خود را عرضه بدارد. لباس‌های پرزرق و برق مزین به جواهر، طلا، و دیگر تزیینات، قدرت و اختیارش را برای حکمروایی نشان می‌داد، اگرچه یک زن بود. درخلال حکومت لوئی چهاردهم، از ۱۶۴۳ تا ۱۷۱۵، فرانسه موقعیت مقتدرانه‌ای در امور جاری مُد برعهده داشت. سرتاسر اروپا به‌جز اسپانیا از مُد فرانسه پیروی می‌کردند. در دوران حکومت لوئی چهاردهم دربار فرانسه در ورسای[۳] کانون مد غربی شد و لباس‌های مد روز در پاریس تهیه می‌شد. پاریس طی ۳۰۰ سال آینده پایتخت مُد زنان باقی ماند. اخلاق‌گرایان در فرانسه و جاهای دیگر معتقد بودند که مُد سلسله‌مراتب اجتماعی حاکم را متزلزل می‌کند، زیرا طبقه متوسط می‌توانند از مدهای طبقۀ اشراف تقلید کنند و لباس‌های دست دوم آنان را بخرند. چنین انتقادهایی این حقیقت را آشکار می‌سازد که حتی زنان شیرفروش هم می‌توانند مانند خانم متشخص آراسته شوند و ظاهر یک خانم متشخص را بیابند. مُد در انگلستان نیز مناقشاتی را پدید‌ آورد، زیرا به عقیدۀ عده‌ای مُد خودپسندی زنان را درپی رقابت با یکدیگر تقویت می‌کرد. لباس‌پوشیدن درخلال قرن ۱۷ در انگلستان نشان‌دهندۀ تفاوت‌های عقیدتی میان شوالیه‌ها که پاسدار شاه بودند و لباس مجلل می‌پوشیدند و طرفداران سیاسی آنان، پیوریتن‌های ساده‌پوش که سیاه و خاکی‌رنگ می‌پوشیدند، بود. پس از مرگ لوئی چهاردهم در ۱۷۱۵، چنان‌که سبک باروک جای خود را به روکوکو داد، مد کمتر سنگین و بیشتر زیبا و باوقار شد. اگرچه تسلط فرانسه همچنان ادامه یافت، انگلیس نیز نقش مهمی را ایفا می‌کرد. سبک‌های لباس‌پوشیدن در تمام طبقات جامعه درطی قرن ۱۸ اهمیت ویژه‌ای داشت. انقلاب فرانسه (۱۷۸۹ـ۱۷۹۹)، خیلی بیش از انقلاب امریکا (۱۷۷۵ـ۱۷۸۳) تأثیر عظیمی بر مُد گذاشت. انقلاب فرانسه بر سیستم قدیم پایان داد و آزادی جدیدی در شیوۀ لباس‌پوشیدن پدید آورد. سبک‌ها در امریکای شمالی درخلال قرن ۱۸ از سبک‌های لباس‌پوشیدن در اروپا عقب ماند. تمایل دوباره به سبک‌های کلاسیک یونانی و رومی در نیمه دوم قرن ۱۸ آغاز شد. این احیای دوبارۀ کلاسی‌سیسم، تأثیر شگرفی بر مُد و بر معماری و هنرهای تزیینی در اروپا و امریکای شمالی گذاشت. پوشش ساده یونان باستان و رم الهام‌بخش مُد زنانه بود، اما لباس مردان همچنان گران‌قیمت و شیک بود. در انگلستان زندگی اجتماعی کمتر تحت تأثیر دربار سلطنتی بود و برخلاف فرانسه، دربار بر روی مُدهای انگلیسی تأثیر نداشت. در هر صورت تقسیم‌بندی ابتدایی به‌وجود آمد که پاریس قطب مد لباس زنانه شناخته شد و تا قرن ۲۰ نیز ادامه یافت و لندن به مرکز مد مردان بدل شد. به‌تدریج پوشش زنان با تزیین و پرزرق و برق و لباس مردان ساده‌تر شد. تحولات اواخر قرن ۱۹ به پوشش عادی و بیشتر کاربردی برای زنان منجر شد. در اوایل قرن ۱۹ سبک نئوکلاسیک، بر هنرهای تزیینی و مد پوشاک غالب بود. سبکی که به‌تدریج سبک رمانتیک را شکل داد. سبکی که پس از جنبش ادبی و هنری به رمانتیسم معروف شد. نویسندگان و هنرمندان رمانتیک به زمان و مکان‌های دیگر تمایل داشتند و مد از گذشته و مکان‌های دور الهام می‌گرفت. پس از به‌قدرت‌ رسیدن ناپلئون در ۱۸۰۴، صنعت نساجی و مد در فرانسه دوباره احیا شد. در ۱۸۳۷ ویکتوریا بر تخت سلطنت بریتانیا نشست. و باقی قرن ۱۹ عصر ویکتوریا نام گرفت. در عصر ویکتوریا، زنان لباس‌های متعددی می‌پوشیدند. رنگ‌های مصنوعی به رواج رنگ‌های بسیار روشن منجر شد که جانشین رنگ‌های کم‌رنگی شد که پیش‌تر مد روز بود. صنعتی‌شدن و فناوری به روند سبک قرن ۱۹ کمک کرد. در ۱۸۴۶ چرخ خیاطی طراحی شد و اصلاحاتی توسط اسحاق سینگر، مخترع امریکایی، بر روی آن صورت گرفت. چرخ خیاطی در تولید انبوه لباس نقشی مهم داشت. درنتیجه طبقۀ متوسط توانست همانند طبقه ثروتمند لباس بپوشد. در دهۀ ۱۸۴۰ صنعت لباس حاضر برای مردان اهمیت یافت، پیش از آن‌که تأثیر قابل توجهی بر پوشاک زنان بگذارد. با گسترش وسایل ارتباط جمعی، اطلاعات مد در میان طبقۀ متوسط رواج یافت. لِیدیز بوک[۴] از گادی[۵] اولین نشریه منتشر شده در فیلادلفیا در ۱۸۳۰ طرح‌های مدهای فرانسه را برای امریکا به ارمغان آورد. پیشرفت‌هایی در عکاسی در دهۀ ۱۸۴۰ به تولید دوبارۀ عکاسی‌های زنان شیک منجر شد. چارلز وورت[۶] انگلیسی از لندن به پاریس رفت و در ۱۸۵۸ آتلیه خود را به‌راه انداخت و طراحی مد را از یک هنر دستی به یک هنر اصلی و تجارتی بزرگ ارتقا داد. درخلال قرن ۱۹ به‌ویژه دو دهۀ ۱۸۴۰ و ۱۸۸۰ اصلاح‌طلبان کوشیدند لباس زنان را راحت‌تر و مناسب‌تر ارائه دهند. آنان شلوار را برای زنان باب کردند با این عقیده که تغییرات زنان را سلامت‌تر، پوشیده‌تر و بیشتر برابر با مردان می‌کند. جنبش زیباشناختی در دهۀ ۱۸۷۰ و دهۀ ۱۸۸۰ با این مد مخالفت کردند. این جنبش تأثیر عظیم‌تری نسبت به تلاش‌های برجا گذاشت. زیرا بر جریان‌های هنری و زیبایی متمرکز بود و مستقیماً به حقوق زنان ارتباطی نداشت. گشایش فروشگاه‌های مختلف در فرانسه، انگلستان و امریکا در سال‌های پایانی قرن ۱۹ بر زندگی زنان تأثیر بسیار بزرگی گذاشت و برای زنان جوان شغل ایجاد کرد. جریان سادگی در پوشش مردان که از اواخر ۱۷۰۰ آغاز شده بود در سال‌های ۱۸۰۰ ادامه یافت. برخلاف لباس زنان، رنگ‌های تیره و سنگین به‌ویژه سیاه برای لباس مردان در نظر گرفته شد. بو برومل (برومل زیبا)[۷] پیش‌گام انگلیسی مد در سال‌های ۱۸۰۰ سبک انگلیسی جدیدی را برای لباس مردان رواج داد و معتقد بود که سادگی در لباس، برازنده و شیک است. همچنین پوشیدن لباس‌های شب مشکی و سفید را او رایج کرد. در اواسط قرن ۱۹ کراوات کاربردی گسترده یافت. درخلال دهه‌های آغازین قرن ۲۰، هنوز آخرین مدهای زنانه از پاریس می‌آمد و خیاطان زنانه از سبک‌های فرانسوی تقلید می‌کردند و مد مردان از لندن می‌آمد. لباس‌های حاضری اهمیت بیشتری یافت و مد قابل دسترس را برای بیشتر مردان فراهم کرد. در اوایل دهۀ ۱۹۲۰ با طرح‌های انقلابی کوکو شانل[۸]، سادگی مردانه بر لباس‌های زنان تأثیر گذاشت. لباس‌های مردان و زنان اینک از طرز تفکری جدید حکایت داشتند. در دهۀ ۱۹۶۰ فرهنگ جوان بر مد سایه انداخت. در اواخر قرن چنان آزادی در مد رایج شد که بعضی مفسران از مرگ مد سخن گفتند. در دورۀ کار خود را انجام بده[۹]، دستورالعمل مد به‌راحتی نادیده گرفته شد. از طراحان معروف دهۀ ۱۹۲۰، پل پوآره[۱۰] و مادلین ویونه[۱۱] درخور ذکرند. پس از جنگ جهانی اول، شانل به‌منزله تأثیرگذارترین طراح در پاریس جای پوآره را گرفت. بین سال‌های ۱۹۰۸ و ۱۹۱۴، مد به‌طرز نظرگیری تغییر کرد. زنان با کوتاه‌کردن موهایشان این مد را در دهۀ ۱۹۲۰ رواج دادند. در فرانسه ژان پاتو[۱۲] در طراحی لباس‌های عادی و متعارف تبحر یافت. گیلبرت آدریان[۱۳] در امریکا طراحی لباس را آغاز کرد و برای هنرپیشگان سینمای امریکا لباس طراحی کرد. آغاز جنگ جهانی دوم در ۱۹۳۹، تصور ذهنی از مد را به‌کلی تغییر داد. پس از اشغال پاریس توسط آلمان در ۱۹۴۰، مد فرانسه دیگر در دسترس کشورهای متفق نبود که با آلمان در جنگ بودند. از دیگر طراحان مد که در این دوران کار خود را آغاز کردند، کریستین دیور[۱۴]، کریستوبال بالنسیاگا که در ۱۹۳۷ اولین مجموعه لباس خود را عرضه کرد و در طول ۳۰ سال پس از آن از طراحان برجسته مد شناخته شد؛ شیاپَرِلی[۱۵]، ویونه[۱۶]، ژاک فت[۱۷]، پوچی[۱۸]، گوچی[۱۹]، مری کوانت[۲۰]، ایو سن لورن[۲۱]، پاکو رابان[۲۲]، پیِر کاردن[۲۳] درخور ذکرند که با کمک عکاسان حرفه‌ای طراحی‌های خود را در نشریات معتبر در معرض دید قرار دادند. در این دوران سبک‌های مختلفی رواج یافت و اهمیت مد روز افزون شد. در دهه ۱۹۶۰ مضمون اصلی مد جوانی بود و پس از آن شمایل هیپی‌مانند باب شد که با جنبش هیپی‌ها در سان ‌فرانسیسکو شدت یافت. این جوانان با دنباله‌روی و مصرف‌گرایی مخالف بودند. در دهۀ ۱۹۷۰ فردگرایی و آزادی در انتخاب از نکته‌های اصلی مد در دهۀ ۱۹۷۰ بود. مد در این دهه با خرده‌فرهنگِ جوانی، سبک‌های موسیقی پاپ مانند دیسکو مرتبط بود. جنبش جوان پانک در اواخر دهۀ ۱۹۷۰ با مدل‌های مو، لباس‌های پاره و استفاده غیرمعمول از سنجاق و پونزهای بی‌خطر، کشمکش‌هایی را به‌دنبال داشت. بعضی از طراحان مانند ویوین وست‌وود[۲۴] و زندرا رودس[۲۵] از پانک‌ها الهام گرفتند. در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ جین آبی ازجمله پوشاک بسیار اصلی زنان و مردان به‌شمار می‌رفت؛ جامه‌ای که در ابتدا لباس کار کارگران بود، سمبل فرهنگ جوان و درنتیجه اونیفورم ناهماهنگی بدل شد. در دهۀ ۱۹۸۰ مصرف‌گرایی دوباره رواج یافت و در دهۀ ۱۹۹۰ سیستم و نظام مد به گروه‌های سبْکی کوچکی تقسیم شد. دیگر برای طراحان میسر نبود که هر فصل طرحی جدید ارائه دهند. بسیاری از کارشناسان صنعت مد معتقدند که استفاده از مواد و لوازم مدرن به‌سرعت در اوایل سال‌های ۲۰۰۰ بسیار گسترش خواهد یافت مانند پوشش تفلون بر روی وسایل که در‌برابر لکه‌ها مقاومت می‌کند. سبک‌های تکنو از مواد صنعتی استفاده می‌کنند و نیز اصول زیباشناسی کاربردی را نمایان می‌سازد. با آغاز قرن ۲۱ کارشناسان تأکید می‌کنند که آیندۀ مد به‌طور قطع آینده‌گرایانه نیست و لباس متحدالشکل نقره‌فام درخشانی که در فیلم‌های آینده‌گرایانه در دهه‌های قبل تصویر شده بود، وجود نخواهد داشت.

صنعت مد. تجارت مد صنایع بسیار دیگری را شامل می‌شود که عبارت‌اند از صنایع نساجی و شیمیایی، تولیدکنندگان پوشاک، و جزئی‌فروشی. پیش‌تر بخش‌های این صنعت به تجارت سوزن معروف بود، اما علی‌رغم نامش، لباس‌دوختنی با سوزن و نخ هرگز بخش کوچکی از صنعت را تشکیل نمی‌دهد. طراحان امروز مد برای پدیدآوردن الگوی لباس‌ها و در نظر آوردن یک مجموعه جدید از رایانه استفاده می‌کنند. پوشاک زنان بخشی نظرگیر تجارت مُد است. طراحان مد چه آنان‌که لباس‌های سنگین طراحی می‌کنند و چه طراحان لباس‌های حاضری مشهور می‌شوند. صنایع پوشاک، لباس، کت و شلوار (دوپیس)، کت‌ها، لباس ورزشی، لباس زیر همچنین دیگر لوازم جانبی مانند کفش، جواهر، کیف، جوراب، دستکش، و کلاه تولید می‌کنند. رسانه‌های مد همچون مجله و یا برنامه‌های تلویزیونی نویسندۀ مد، عکاس، آرایشگر، طراح مُد و دیگر حرفه‌ها را نیاز دارد. سال‌های بسیاری مد امریکای شمالی تحت هدایت مدیریت اروپا خصوصاً پاریس اداره می‌شد. از قرن ۱۷ تا قرن ۲۰ پاریس پایتخت جهانی مد زنان باقی ماند. از قرن ۱۸ تا دهۀ ۱۹۵۰ لندن پایتخت پوشاک مردان بود. اکنون نیویورک پایتخت پوشاک حاضری مردانه شده است. مردم در سراسر جهان مایل‌اند از مد پیروی کنند، هرچند که سبک‌های آنان همیشه غربی نیست. احتمالاً عناصری از مد جهانی را با عناصر فرهنگی پوشاک سنتی خود ترکیب می‌کنند و یا شاید لباس سنتی خود را برمی‌گزیند. تولید انبوه و گسترۀ پخش در قرن ۲۰، آخرین طرح‌ها را برای عموم قابل دسترس ساختند و مد نقش بسیار مهم‌تری در زندگی روزمره ایفا کرد. در دوران اخیر مد وسیله‌ای برای ابراز بیانیه‌های سیاسی و اجتماعی شده است. سبک‌ها تنوع یافته‌اند و دیگر موردی برای تسلط یک سبک مد نیست.




  1. Anatole France
  2. Queen Elizabeth I
  3. Versailles
  4. Lady’s Book
  5. Godey
  6. Charles Worth
  7. Beau Brummell
  8. Coco Chanel
  9. Doing Your Own thing
  10. Paul Poiret
  11. Madeleine Vionnet
  12. Jean Patou
  13. Gilbert Adrian
  14. Christian Dior
  15. Schiaparelli
  16. Vionnet
  17. Jacques Fath
  18. Pucci
  19. Gucci
  20. Mary Quant
  21. Yves Saint Laurent
  22. Paco Rabanne
  23. Pierre Cardin
  24. Vivienne Westwood
  25. Zandra Rhodes