پساساختارگرایی

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

پساساختارگرایی (Post-structuralism)
از مکاتب فکری پسا‌مدرنیستی پدیدآمده در فرانسه، در واکنش به ساختارگرایی. متفکرانی نظیر دریدا، فوکو و کریستوا[۱] نمایندۀ آن بودند. فردینان دو سوسور[۲] ـ زبان‌شناس فرانسوی ـ معتقد بود که معنای کلمات بیش از آن‌که از طریق رابطه‌شان با یک واقعیت فرازبانی تعیین شود، از رهگذر روابط‌شان با یکدیگر مشخص می‌شود. پساساختارگرایان با الهام از سوسور کوشیدند این معانی را در مناسبات قدرت یا در ناخودآگاه نیز دنبال کنند. اما برخلاف ساختارگرایان، ناخودآگاه یا روابط قدرت یا اشکال اجتماعی را تابع قوانین ساختاری ثابتی که منتظر کشف‌شدن‌اند نمی‌دانستند بلکه به پیروی از نیچه، با تقلیل و تحویل پدیده‌های انسانی به تعمیم‌ها و کلیت‌های قانون‌مانند (در پوزیتیویسم و مارکسیسم) ضدیت می‌ورزیدند و در مقابل بر بی‌شکلی، ذهنیت و خودانگیختگی تکیه می‌کردند. آرای پساساختارگرایان، با طرح‌کردن مضامینی چون انحلال روان‌کاوانۀ اِگو، نفی عینیت، واقعیت و حقیقت، جلوۀ بارزی از شکاکیت به‌حساب می‌آیند. نیز ← ساختارشکنی

 


  1. Kristeva
  2. Ferdinand de Saussure