مرثیه (فیلم 1354): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(صفحه‌ای تازه حاوی «فیلم بلند سینمایی به کارگردانی امیر نادری و از آثار متعلق به جریان موج نو سینمای ایران، تولید سال 1354. مرثیه در سال 1357 در ایران و از سال 1358 به بعد در چند جشنواره از جمله جشنواره­ی بین­المللی سینمای مؤلف سن رمو (ایتالیا)، جشنواره­ی بین­المللی فیل...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی امیر نادری و از آثار متعلق به جریان موج نو سینمای ایران، تولید سال 1354. مرثیه در سال 1357 در ایران و از سال 1358 به بعد در چند جشنواره از جمله جشنواره­ی بین­المللی سینمای مؤلف سن رمو (ایتالیا)، جشنواره­ی بین­المللی فیلم پزارو (ایتالیا)­ و جشنواره­ی بین­المللی فیلم لاروشل (فرانسه) به نمایش درآمده است. زمان فیلم: 106 دقیقه
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی [[امیر نادری]] و از آثار متعلق به جریان [[موج نو سینمای ایران]]، تولید سال 1354ش. مرثیه در سال 1357 در ایران و از سال 1358 به بعد در چند جشنواره، از جمله جشنوارۀ بین‌­المللی سینمای مؤلف سانرمو<ref>Sanremo</ref> (ایتالیا)، جشنوارۀ بین‌­المللی فیلم پزارو<ref>Pesaro</ref> (ایتالیا)­ و جشنوارۀ بین‌­المللی فیلم لا روشل<ref>La Rochelle</ref> (فرانسه) به نمایش درآمده است.  
 
زمان فیلم: 106 دقیقه


'''خلاصۀ داستان'''
'''خلاصۀ داستان'''


سید نصرالله كه بیش از هشت سال از عمرش را در زندان گذرانده، پس از آزادی درمی­یابد كه جامعه او را نمی­پذیرد. نصرالله باخبر می­شود كه مادرش سه ماه پیش فوت كرده و فقط تفنگ بادی و تخته­ی نشانه­اش به جا مانده است. او در كوچه و خیابان، قهوه­خانه و خانه­های عمومی و خرابه­های شهر راه می­افتد و سعی می­كند آینده­ی روشنی برای خود فراهم كند. او در زندان جوراب­بافی یاد گرفته؛ اما در كارگاه­های سنتی جوراب­بافی كاری برای او نیست. بنابراین برای امرار معاش از همان تفنگ بادی و تخته­ی نشانه استفاده می­كند. با مشاركت یك لوطی انتری و پرده­دار در اتاقكی محقر زندگی می­كند. وقتی سید نصرالله به آن دو عادت كرده است پرده­دار با زنی بلیت­فروش ازدواج و آنها را ترك می­كند. لوطی انتری می­میرد و نصرالله با قفس پرنده­اش و انتر لوطی تنها می­ماند. او یك روز صبح پرنده­ی خود را از قفس آزاد می­كند و به بیرون شهر می­رود. انتر را رها می­كند و تفنگ بادی و تخته ­نشانه­اش را می­فروشد. با پول آن یك بطری مشروب می­خرد و آسیمه سر در خیابان­های شلوغ جنوب شهر خود را گم می­كند.
سید نصرالله كه بیش از هشت سال از عمرش را در زندان گذرانده، پس از آزادی درمی‌­یابد كه جامعه او را نمی‌­پذیرد. نصرالله باخبر می­‌شود كه مادرش سه ماه پیش فوت كرده و فقط تفنگ بادی و تختۀ نشانه­‌اش به جا مانده است. او در كوچه و خیابان، قهوه‌­خانه و خانه­‌های عمومی و خرابه‌­های شهر راه می‌­افتد و سعی می‌­كند آیندۀ روشنی برای خود فراهم كند. او در زندان جوراب‌­بافی یاد گرفته؛ اما در كارگاه‌­های سنتی جوراب­‌بافی كاری برای او نیست. بنابراین برای امرار معاش از همان تفنگ بادی و تختۀ نشانه استفاده می‌­كند. با مشاركت یک لوطی انتری و پرده­‌دار در اتاقكی محقر زندگی می­‌كند. وقتی سید نصرالله به آن دو عادت كرده است، پرده‌­دار با زنی بلیت‌­فروش ازدواج و آنها را ترک می­‌كند. لوطی انتری می‌­میرد و نصرالله با قفس پرنده‌­اش و انتر لوطی تنها می‌­ماند. او یک روز صبح پرندۀ خود را از قفس آزاد می­‌كند و به بیرون شهر می‌­رود. انتر را رها می‌­كند و تفنگ بادی و تخته ­نشانه‌­اش را می­‌فروشد. با پول آن یك بطری مشروب می­‌خرد و آسیمه‌سر در خیابان­‌های شلوغ جنوب شهر خود را گم می‌­كند.
 


برخی از '''بازیگران و عوامل تولید'''
برخی از '''بازیگران و عوامل تولید'''
خط ۱۱: خط ۱۴:
تهیه‌کننده: علی مرتضوی
تهیه‌کننده: علی مرتضوی


مدیر فیلم‌برداری: غلامرضا مجاوری
مدیر فیلمبرداری: غلامرضا مجاوری


تدوینگر: موسی افشار          
تدوینگر: موسی افشار          
خط ۱۷: خط ۲۰:
صدابردار: محمد محمدی
صدابردار: محمد محمدی


موسیقی: کامبیز روشن‌روان
آهنگساز: [[کامبیز روشن روان|کامبیز روشن‌روان]]


بازیگران: منوچهر احمدی؛ رضا شاد؛ محمود بصیری؛ افشید عظیم¬نژاد؛ علی خان¬نار؛ مرتضی امامی؛ رضا یاقوتی
بازیگران: منوچهر احمدی؛ رضا شاد؛ محمود بصیری؛ افشید عظیم‌نژاد؛ علی خان‌نار؛ مرتضی امامی؛ رضا یاقوتی
----
----



نسخهٔ ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۲۷

فیلم بلند سینمایی به کارگردانی امیر نادری و از آثار متعلق به جریان موج نو سینمای ایران، تولید سال 1354ش. مرثیه در سال 1357 در ایران و از سال 1358 به بعد در چند جشنواره، از جمله جشنوارۀ بین‌­المللی سینمای مؤلف سانرمو[۱] (ایتالیا)، جشنوارۀ بین‌­المللی فیلم پزارو[۲] (ایتالیا)­ و جشنوارۀ بین‌­المللی فیلم لا روشل[۳] (فرانسه) به نمایش درآمده است.

زمان فیلم: 106 دقیقه

خلاصۀ داستان

سید نصرالله كه بیش از هشت سال از عمرش را در زندان گذرانده، پس از آزادی درمی‌­یابد كه جامعه او را نمی‌­پذیرد. نصرالله باخبر می­‌شود كه مادرش سه ماه پیش فوت كرده و فقط تفنگ بادی و تختۀ نشانه­‌اش به جا مانده است. او در كوچه و خیابان، قهوه‌­خانه و خانه­‌های عمومی و خرابه‌­های شهر راه می‌­افتد و سعی می‌­كند آیندۀ روشنی برای خود فراهم كند. او در زندان جوراب‌­بافی یاد گرفته؛ اما در كارگاه‌­های سنتی جوراب­‌بافی كاری برای او نیست. بنابراین برای امرار معاش از همان تفنگ بادی و تختۀ نشانه استفاده می‌­كند. با مشاركت یک لوطی انتری و پرده­‌دار در اتاقكی محقر زندگی می­‌كند. وقتی سید نصرالله به آن دو عادت كرده است، پرده‌­دار با زنی بلیت‌­فروش ازدواج و آنها را ترک می­‌كند. لوطی انتری می‌­میرد و نصرالله با قفس پرنده‌­اش و انتر لوطی تنها می‌­ماند. او یک روز صبح پرندۀ خود را از قفس آزاد می­‌كند و به بیرون شهر می‌­رود. انتر را رها می‌­كند و تفنگ بادی و تخته ­نشانه‌­اش را می­‌فروشد. با پول آن یك بطری مشروب می­‌خرد و آسیمه‌سر در خیابان­‌های شلوغ جنوب شهر خود را گم می‌­كند.


برخی از بازیگران و عوامل تولید

نویسنده: امیر نادری   

تهیه‌کننده: علی مرتضوی

مدیر فیلمبرداری: غلامرضا مجاوری

تدوینگر: موسی افشار       

صدابردار: محمد محمدی

آهنگساز: کامبیز روشن‌روان

بازیگران: منوچهر احمدی؛ رضا شاد؛ محمود بصیری؛ افشید عظیم‌نژاد؛ علی خان‌نار؛ مرتضی امامی؛ رضا یاقوتی


  1. Sanremo
  2. Pesaro
  3. La Rochelle